زیر مجموعه: روزشمار دفاع مقدس
بحران در خوزستان

روزشمــــار

شنبه

9 تير 1358

5 شعبان 1399

30 ژوئن 1979

645

فرودگاه آبادان براي دومين بار مورد حمله افراد مسلح قرارگرفت كه‌اين امر انعكاس خبري  متفاوتي داشت . به نوشته روزنامه انقلاب اسلامي ، مهاجمان با پرتاب نارنجك ، به هواپيماي دو موتوره‌اي آسيب رسانيدند . همزمان با اين حادثه ، عده‌اي ديگر به قسمت “ ايرسرويس “ حمله  كردند . ( 1 ) 

اما به نوشته كيهان ، يك سخن‌گوي پاسداران كميته فرودگاه آبادان گزارش داد : « حمله‌اي كه  روز شنبه شب در ساعت 5/10 روي داده به‌اين صورت بوده كه ظاهرا يك نفر موتورسوار موتور خود را كنار نرده‌هاي ديواره ضلع شمالي فرودگاه در مقابل ساختمان و آشيان ايرسرويس  متوقف مي‌كند و ظاهرا به بهانه قضاي حاجت به نرده‌ها نزديك شده و سپس با پرتاب  بمب دستي متواري مي‌شود كه در اثر اين انفجار ، مامور گارد حفاظت از ساختمان و آشيانه  به سوي او تيراندازي مي‌كند ، ولي با رفت و آمد اتومبيل‌ها از ادامه تيراندازي خودداري مي‌كند و مهاجمان نيز متواري مي‌شوند .

اين انفجار خوشبختانه آسيب جاني و مالي نداشت ، فقط در اثر پرتاب مواد ، قسمتي از در آشيانه ، بدنه يك فروند هواپيما و بدنه يك ميني بوس و شيشه‌هاي ورودي ساختمان  ايرسرويس صدمات جزئي مي‌بينند و به كسي آسيب نمي‌رسد . » اين سخن گو اطمينان داد :  ماموران كميته ( پاسداران ) و ماموران شهرباني در حفاظت و حراست از فرودگاه كمال هوشياري  را دارند و در اوقات شبانه نيز نيروهاي كمكي از طرف پاسداران انقلاب آبادان و خرمشهر فرودگاه را شديدا تحت نظر دارند . ( 2 ) 

646

گروهي تحت عنوان “ فداييان سازمان عرب عربستان “ با انتشار اخطاريه‌اي تهديد به انجام  عمليات نظامي عليه نيروها و تاسيسات دولتي كردند . متن اين اخطاريه چنين است : اخطار …  اخطار …

ما فدائيان سازمان سياسي خلق عرب عربستان ، به نژادپرستان رژيم مزدور و منفور خميني  اخطار مي‌دهيم كه اگر دست از اقدامات وحشيانه و شكنجه‌هاي غيرانساني خود بر ضد جوانان  خلق عرب برندارند ، دست به عمليات انتقامي در معابر عمومي وتجمع آنها در هر مكان خواهيم  زد … در اين عمليات به هيچ كس از فاشيست‌هاي نژادپرست حتي به زن و مرد ، كوچك و بزرگ  رحم نخواهد شد .

فداييان سازمان سياسي عرب عربستان ( 3 ) 

647

به دنبال انتشار خبر دست‌گيري فردي به نام “ عزيز صابري “ به هنگام تحويل گرفتن كارتن‌هاي  حاوي جزوه “ آنچه در خرمشهر گذشت “ از انتشارات سازمان انقلابي در ايستگاه راه آهن خرمشهر كه دادستان انقلاب اهواز او را از اعضاي “ سازمان انقلابي “ و يكي از عاملان وقايع خرمشهر معرفي كرد ( مندرج در روزشمار 1/4/1358 ) ، “ علي حجت “ مسئول نشريه “ رنجبر “ ارگان مركزي  سازمان انقلابي طي نامه‌اي به روزنامه انقلاب اسلامي ضمن تكذيب وابستگي فرد مذكور به  سازمان انقلابي ، اعلام كرد :

 « 1 ـ آقاي عزيز صابري عضو سازمان انقلابي نيست . 2 ـ وي تا روز قبل از دست‌گيري عضو كميته انقلاب راه آهن بوده است و به علت اشكالات و روابط ناصحيحي كه در كميته مشاهده  نموده ، از كميته استعفا داده است . 3 ـ ايشان را نه به علت رفتار مشكوك بلكه هنگام مراجعه به  قسمت انبار و تحويل كالا ، افراد كميته راه آهن دست‌گير كرده‌اند . 4 ـ خط مشي سازمان انقلابي و جزوه فوق الذكر كاملا روشن است ، ما پشتيبان جمهوري اسلامي و مدافع يك پارچگي  كشورمان هستيم و در اين چارچوب از منافع كليه خلق‌هاي كشورمان من جمله خلق عرب  خوزستان دفاع مي‌كنيم . جاي تاسف است كه افرادي بدون خواندن مطالب جزوه “ آنچه در خرمشهر گذشت “ آن را ضبط مي‌كنند و حامل آن را دست‌گير و به دروغ عامل وقايع خرمشهر معرفي مي‌كنند . 5ـ ناصر صابري برادر عزيز كه روز بعد براي دريافت جزوه‌ها به راه آهن مراجعه  مي‌كند نيز توسط مامورين كميته دست‌گير و هر دو برادر بدون ارائه كوچك‌ترين دليلي هنوز در بازداشت به سر مي‌برند . 6 ـ رفتار ناشايست كميته در راه آهن و تهمت‌هاي كذب دادستان انقلاب  اسلامي اهواز موجب تاسف شديد سازمان انقلابي است و مصرا درخواست داريم هرچه زودتر اين دو نفر بي گناه را آزاد و بي گناهي آنها اعلام شود و از آنها پوزش خواسته شود و يا اين كه دادگاه  علني رسيدگي به قضيه‌اين دو تشكيل گردد تا همه بدانند واقعيت چيست . »

در پاسخ به‌اين نامه ، آقاي زرگر دادستان انقلاب اسلامي‌خوزستان نامه‌اي را در اختيار روزنامه انقلاب اسلامي قرارداد كه به‌اين شرح است :

توطئه‌هايي كه هر لحظه استقلال وطن را در مخاطره قرار مي‌دهد ، ما را وادار مي‌كند تا در مورد نوشته‌هاي مسئول روزنامه رنجبر ، آقاي علي حجت ، مطالبي را در ميان بگذاريم . در اولين  مرحله خوب است كه نظري به جزوه‌اين نفاق افكنان بيفكنيم :

در وهله اول ، اين جمله ما را متوجه به خود مي‌كند : “ زنده باد دوستي و تفاهم خلق عرب با جمهوري اسلامي “ يا ما سواد نداريم يا حضرات خيلي پررو تشريف دارند ! اين جمله در زير عكس امام و شيخ محمدطاهر آل شبيرخاقاني نوشته شده است .

خلق عرب و جمهوري اسلامي ، به تعبيري ديگر خرمشهر و ايران و به تعبيري ديگر عربستان وايران ، آيا اين تجزيه نيست ؟ اين اختلاف وحدت كلمه نيست ؟ جالب است بدانيد كه‌ اين جمله و جملاتي نظير “ زنده باد وحدت خلق‌هاي ايران “ كه من نمي‌دانم از كي جدا بوديم و از كي غير از كلمه مسلمان ايراني كلمه ديگري به كار برده‌ايم ، كه اكنون به دنبال اين زنده باد وحدت‌ها باشيم ! مگر ما جدا بوديم ؟ ! آيا اين خود نمايان گر اين نيست كه با كلمه فريبنده “ زنده باد وحدت خلق‌ها “ ( كه با حروف درشت در جزوه مزبور نوشته شده است ) مي‌خواهند امت واحد اسلامي ما را از هم جدا كنند ؟

در مورد وقايع به زودي چگونگي امر به وسيله دادستان خوزستان در اختيار اربابان جرايد قرارخواهد گرفت . مابه يك نكته‌اشاره مي‌كنيم كه‌اين حمله كنندگان به خرمشهر از كجا سلاح  “ آر . پي . جي . “ 7 به دست آورده‌اند كه هر روز يكي از آن را نثار اداره‌هاي دولتي خرمشهر مي‌كنند ؟

در مورد اين كه آقاي عزيز صابري عضو سازمان انقلابي هست يا نيست ، البته پرواضح است  كه حضرات هميشه عضويت خود را تكذيب و خود را به عنوان هوادار مي‌خوانند ، همان‌طور كه  خود را مسلمان هم خوانده‌اند ! جالب اين كه آقاي ناصرصابري ، ضمن اين كه خود را مسلمان  خوانده است ، مي‌گويد : “ من هوادار سازمان انقلابي و ماركسيست ـ لنينيست مي‌باشم . “ و در مقابل اين كه چند كتاب از ماركس و لنين خوانده‌ايد ؟ مي‌فرمايد : “ مادر “ و “ دانشكده‌هاي من “ .  خداوندا آخر و عاقبت ما را به خير كن ! كه‌اين دايه‌هاي دلسوزتر از مادر كه كتاب مادر خوانده‌اند ،  ماركسيست شده‌اند ؛ “ رنجبر “ را خوانده‌اند ، هوادار سازمان انقلابي شده‌اند ! و در حالي كه عرب يا  عرب زبانان ، نهضت خلق عرب به پا مي‌كنند ، فردا است كه خوابي براي اين مملكت خواهندديد .

ثانيا مي‌گويند رفتار ايشان مشكوك نبوده . من نمي‌دانم آيا افراد كميته علم غيب داشتند يا سابقه دشمني كه از ميان چند هزارنفر به دنبال آقاي صابري مي‌گشتند !

در مورد خط مشي اين سازمان ، ما با توجه به اصول آزادي اسلامي ، هر سازماني را با هر خط مشي مجاز مي‌دانيم كه تشكيل بشود ، ولي از اقدامات نفاق افكنانه و ضدمردمي هر سازمان  و هر شخص حتي اگر اسم اسلام هم به خود زده باشد ، جلوگيري مي‌كنيم .

ما اعلام مي‌كنيم اگر اصول و موازين آزادي كه آقاي علي حجت معتقد به آن هستند ، پخش  جزوات تحريك آميز براي قلب واقعيت‌ها باشد تا در پوشش آن ، ميداني براي فعاليت جاسوسان  بيگانه و دلالان اسلحه به وجود آيد ، مابه هر وسيله ممكن جلو چنين اعمالي را خواهيم گرفت .  نه تنها اعتصاب غذاي حضرات كه به وفور در بيشتر نقاط مملكت ديده مي‌شود در تصميم ما خللي وارد نخواهد كرد ، بلكه به آقايان اطمينان مي‌دهيم كه غذاي كافي و آمبولانس مجهز و شيشه‌هاي سرم در اختيار آنهاست كه هر وقت احتياجي پيدا كردند ، مي‌توانند استفاده كنند . ( 4 ) 


648

دادستان دادسراي انقلاب اسلامي‌خوزستان در مصاحبه‌اي با روزنامه جمهوري اسلامي اعلام  كرد : صدنفر در ماهشهر دست‌گير شدند . اين عده قصد خروج از ايران را داشتند . با تحقيقاتي كه از اين عده صورت گرفت به نظر مي‌رسد كه‌اين صد نفر ـ كه شانزده تا بيست ساله ـ هستند قرار بوده نخست به كويت و سپس به عراق اعزام شوند تا با ديدن آموزش نظامي و سياسي و تعليمات آشوبگري به‌ايران بازگشته و دست به اغتشاش و اخلال گري بزنند . ( 5 ) 

فرمانده سپاه خرمشهر نيز خبر داد : طي چند روز گذشته عواملي را دست‌گير كرده‌ايم كه از مرز عراق وارد ايران شده‌اند و اخيرا به دو اتومبيل برخورد كرديم كه ده سرنشين عراقي داشت و وارد خرمشهر شدند كه ما آنها را بازداشت كرديم . بر اساس اعترافاتي كه دست‌گير شدگان كرده‌اند ،  عوامل عراق وارد مرز ايران شده و اسلحه‌هايي راتقسيم كرده‌اند . ( 6 ) 

در همين حال “ غلامعلي كياني “ فرماندار دزفول گفت : به منظور جلوگيري از رخنه عوامل  مزدور عراقي و دلالان رژيم پهلوي ، مرز زميني ايران و عراق در ناحيه شمال خوزستان در ناحيه  موسيان تا فكه به وسيله پاسداران انقلاب اسلامي دزفول و عشاير و مرزنشينان غيور و افراد پاسگاه‌ها به شدت كنترل مي‌شود و و اسلحه‌هايي كه به وسيله مزدوران عراقي در مرز پخش  شده بود ، جمع‌آوري مي‌گردد و هرگونه تحريكات و دسيسه‌هاي عوامل بعثي عراق به شدت  خنثي و سركوب مي‌گردد .

فرماندار دزفول افزود : در گذشته ماموران عراقي و حتي بعضي از افسران اين دولت از ضعف پاسگاه‌هاي مرزي استفاده كرده و تحريكاتي را در بين اهالي مرزنشين فراهم ساخته و سپس به كشور خود مراجعت مي‌نمودند ، ولي پس از انقلاب ، عظمت و يكپارچگي مردم در راه  جمهوري اسلامي به خصوص اعلام وفاداري اهالي مرزنشين و آمادگي آنها براي هر نوع  فداكاري ، [ راه ] هرگونه دسيسه وتوطئه بسته شده و به خاطر پاسداري شبانه روزي از مرز ،  تحريكات درنطفه قطع مي‌شود . ( 7 ) 

649

استانداري خوزستان در تلگرافي به وزارت كشور به استناد اعلام فرمانداري و گزارش مرزباني  درجه يك خرمشهر ، از تحركات خودروهاي عراقي در داخل خاك ايران خبر داد . در اين تلگراف  آمده است : در كيلومتر بيست و پنچ پاسگاه كوشك در مناطق ميله 76 آثار متعدد عبور خودرو به  مرز ايران مشاهده گرديد كه‌اين آثار مورد نظر همچنان باقي مانده است . بدين سبب مرزباني  خرمشهر از فرماندار ومرزبان بصره دعوت و در ساعت 3 : 09 دقيقه روز 9/4/1358 به اتفاق به  محل آثار عبور خودروهاي عراقي وهمچنين آثار فشار وارد بر دستك‌ها و محل پارگي  سيم خاردار در بين ميله 76 و 77 عزيمت نموده و اين بررسي عيني وحضوري صورت جلسه شد ،  ليكن مرزبان بصره از امضاي آن خودداري كرد و اظهار داشت مراتب فوق را به مقامات خود ارجاع خواهد كرد . ( 8 ) 


650

“ طاهر توفيق “ عضو رهبري ملي حزب بعث عراق ادعا كرد : « ايران سياست ضدنژادي و تجاوزكارانه در قبال عراق در پيش گرفته كه به وسيله ملت‌هاي عرب مورد نكوهش قرار خواهد گرفت . » به گزارش رويتر ، وي افزود : « سياست تجاوزكارانه‌ايران معرف يك معارضه جدي عليه  احساسات ملت‌هاي عرب است وتهديدي جدي در روابط دو كشور محسوب مي‌شود . » طاهر توفيق هشدار داد : ملت‌هاي عرب در برابر تهديدهاي ايران ساكت نخواهند نشست . ( 9 ) 

راديو صوت الجماهير نيز گزارش داد : سازمان‌ها و اتحاديه‌هاي حزبي و حرفه‌اي و محافل  مذهبي عراق طي تلگراف‌هايي به مهندس بازرگان نخست وزير ايران ، ادعاها و اظهارات بعضي  مقامات ايراني در مورد اين كه سه جزيره عربي تنب بزرگ ، تنب كوچك و ابوموسي و بحرين  متعلق به‌ايران است ، مورد نكوهش قرار داده و تاكيد كردند كه تلاش‌هاي نژادپرستانه‌ايران براي  لوث عربيت اين جزيره‌ها با همه افراد امت عرب رو‌به‌رو خواهد شد . ( 10 ) 

651

آيت الله سيد محمد باقر صدر رهبر شيعيان عراق در يك گفت وگوي كوتاه تلفني از نجف اشرف با كيهان ، درباره جنبش اسلامي عراق توضيحاتي داد و گفت : « روز جمعه گذشته در سراسر عراق  حالت اعتصاب عمومي‌برقرار بوده است . » وي در مورد وضع مزاجي خود گفت : وضع من اصلا مهم نيست و نگران احوال علماي اخراج شده از عراق هستم .

آيت الله صدر در مورد تلگراف‌هايي كه علما و ديگر طبقات مردم ايران به حضورشان  ارسال مي‌كنند ، گفت : « هيچ كدام از اين تلگراف‌ها به دست من نمي‌رسد . » وي افزود كه تنها دو تلگراف امام خميني و حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني را از طريق راديو شنيده است . در پايان  اين مصاحبه آيت الله صدر درپاسخ تلگراف امام خميني وآيت الله گلپايگاني پيام‌هاي جداگانه‌اي  به‌اين شرح فرستاد :

حضرت آيت الله العظمي امام مجاهد خميني ـ دامت ظله

تلگرام شما را كه حاكي از تفقد پدرانه تان نسبت به من بود شنيدم و من از آن جا كه به اجبار در خانه گوشه نشين شدم و نه كسي مي‌تواند مرا ببيند و نه مي‌توانم كسي راملاقات كنم ،  نمي‌توانم جواب پيام جناب عالي را با تلگرام مخابره كنم و هيچ چاره‌اي ندارم جز اين كه از خداوند متعال مسئلت كنم كه سايه شما را به عنوان پرتوافشان جهان اسلام بر سر ما مستدام  بدارد و دين حنيف را با مرجعيت و رهبري شما حفظ كند . از خداوند متعال مي‌خواهم كه  زحمات ما را در راهش بپذيرد و ما را در راه حفظ عقيده‌امت وارزش‌هاي والايش توفيق بخشد .  ارزش زندگي هر انسان به‌اندازه‌اي است كه از وجود زندگي و فكر خود به‌امت فايده برساند وشما با زندگي و فكر خود آن چنان به مسلمانان فايده رسانيده‌ايد كه در طول تاريخ الگوي  ارزنده براي تمام مجاهدين باقي خواهد ماند . والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته .

نجف اشرف پنجم شعبان 1399 ـ محمد باقر صدر

 

آيت الله صدر همچنين پيامي به حضور آيت الله العظمي گلپايگاني فرستاد ، متن پيام چنين است :

حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني ـ دامت ظله

تلگرام شما را كه حاكي از تفقد پدرانه تان نسبت به من بود شنيدم . من در حالي كه مراتب  تشكر و امتنان خود را به حضورتان تقديم مي‌دارم از خداي متعال مسئلت دارم كه ما و ساير مسلمانان را با دوام سايه گسترده شما بهره‌مند بفرمايد . والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته .

نجف اشرف پنجم شعبان 1399 ـ محمدباقرصدر “ ( 11 ) 

652

به گزارش ژاندارمري ايلام ، حدود ساعت 10 شب چند هواپيماي عراقي به فضاي ايران تجاوز كردند و برفراز شهر مريوان به پرواز درآمدند ولي با عكس العمل پادگان مريوان مواجه شد و بدون هيچ‌گونه برخورد ، از آسمان شهر مريوان دور شدند . ( 12 ) 

از سوي ديگر “ سازمان حقوق بشرعراق “ از دبيركل سازمان ملل متحد خواست تا در مورد تعقيب و آزار و همچنين ايجاد محدوديت‌هايي كه‌ايران عليه اعراب اعمال مي‌كند ، مداخله  نمايد . به گفته راديو لندن ، سازمان حقوق بشر عراق از دكتر والدهايم خواسته است بكوشد تا حقوق حقه اقوام مختلف را در ايران ضمانت كند و مي‌گويد كه آزار و سوء رفتار با اعراب در اهواز ، مغاير با منشور سازمان ملل متحد است . ( 13 ) 

653

به نوشته روزنامه انقلاب اسلامي ، به دنبال اظهارات استاندار كردستان درباره علامه مفتي زاده ،  سازمان‌ها ، جمعيت‌ها ، اصناف ، پيشه وران ، كارگران و كشاورزان مسلمان سنندج و نيز دانشجويان ، معلمان و فرهنگيان در اعلاميه‌اي يونسي استاندار كردستان را به سبب اهانت به  علامه احمد مفتي زاده ، محكوم كردند . ( 14 ) 

از سوي ديگر ، مفتي زاده خبر قبلي مندرج در اين روزنامه را كه وي “ بارها خواستار بركناري  استاندار شده است “ تكذيب كرد . وي گفت : بسيار غيرمنطقي است كه در سخن‌راني‌ها ، استاندار را چنان اهميت بخشم كه او را در رديف اهداف بزرگي مثل استقرار نظام كاملا اسلامي و رستگاري ملت كرد و همه ملت‌هاي مسلمان جاي دهم ، بنابراين نه در گذشته و نه حالا و نه آينده ، اين مسائل كوچك را وارد صحنه مبارزات خود نكرده و نخواهم كرد . ( 15 ) 

654

سازمان مجاهدين خلق بعد از مدتي نسبتا طولاني تحمل فشار افكار عمومي و محافل مذهبي  انقلابي در خصوص ارتباط سازمان با جاسوسان روسي ، عاقبت حاضر شد در كنار محكوم  كردن‌هاي مكرر دست‌گيري سعادتي ، در اين باره نيز هرچند به ابهام و اجمال و در عباراتي  طلبكارانه و شديدا تبليغاتي ، توضيح بدهد . اين سازمان تحت عنوان “ گزارش مسئوليت مجاهد اسير محمدرضا سعادتي به پيشگاه خلق قهرمانان ايران “ كه رونوشت آن به كليه مطبوعات و
راديو و تلويزيون و خبرگزاري‌ها فرستاده شد ، اين چنين به توجيه ارتباط سعادتي با ماموران  شوروي پرداخت : در رابطه با كشور شوروي از آن جا كه ما در دوران شاه سياست اين كشور را با رژيم ايران محكوم مي‌شناختيم ، هيچ ارتباطي برقرار نكرديم الا اين كه در سال 1972 در معيت و با سفارش برادر ياسر عرفات يكي از اعضاي ما به پايتخت آن كشور رفت . هدف از اين سفر آشنايي بيشتر با اوضاع و احوال و سياست شوروي در قبال ايران بود . در سال 1353 نيز كه امكان ارتباط با شوروي در جهت سياست ضدامپرياليستي آمريكا براي ما به دعوت يكي از احزاب فراهم گرديد ، باز هم به دليلي كه فوقا گفته شد آن را رد كرديم تا اين كه پس از انقلاب پيروزمند ضدديكتاتوري اخير كه ديگر سازمان‌هاي انقلابي كشورهاي مختلف مانند الجزاير ، مراكش ، فلسطين ، صحرا ، فيليپين و … به دفتر جنبش مي‌آمدند يك خبرنگار شوروي و يك عضو انجمن فرهنگي ايران و شوروي نيز به دفتر جنبش ملي مجاهدين مراجعه نمودند .  مراجعات هيئت نمايندگي‌هاي مختلف و من جمله اتباع شوروي اساسا براي تبريك گفتن به  انقلاب ايران و مصاحبه‌هاي مطبوعاتي و در همان حدي است كه معمول ومتعارف روابط خارجي همه سازمان‌ها و احزاب مختلف است ، به ويژه كه خبرنگار شوروي ليستي از مقامات  و مراجع و رجال ايراني كه با آنها مصاحبه نيز انجام داده بود در دست داشت . در رابطه با مراجعين شوروي ، ما خود و بدون اين كه هيچ‌گونه تمايلي يا پيشنهادي از جانب آنها ابراز شده  باشد برادرمان سعادتي را مسئول كرديم كه با آنها ارتباط برقرار كند . هدف‌هاي اين ارتباط مشخصا عبارت بودند از :

1 ـ كسب اطلاعات در مورد فعاليت‌ها و شبكه‌ها و مامورين سيا در ايران .

2 ـ تشريح موازين ملي و اسلامي ميهن و انقلاب ، يعني همان خصايص ويژه كه به اعتقاد ما در گذشته شوروي چنان كه بايد به آن توجه نكرده و اكنون مي‌بايست صداقت و حسن نيت  خود را در رابطه با انقلاب آزادي‌بخش ضداستعماري ميهن ما به اثبات برساند .

همچنين سازمان سعادتي را موظف كرده بود كه مقدمتا از اصالت و راست گويي نام بردگان  مطمئن گردد تا مبادا با عناصر مشكوكي مواجه شده باشيم . اين تمام موضوع مسئوليت سعادتي  به طور كلي بود كه طبعا مانند هر مسئول اجرايي ديگر ، اتخاذ تاكتيك‌ها و شگردهاي تاكتيكي و تكنيكي مربوطه ، به ابتكار خود او گذاشته شده بود ؛ يعني همان جزئياتي كه به خاطر دست‌گيري  سعادتي هنوز هم سازمان بر آنها دقيقا واقف نيست . دليل اين كه چرا علي‌رغم تحريم انقلابي  هرگونه رابطه و تماس با امپرياليست‌هاي آمريكايي ، ما كسب اطلاعات از افراد شوروي را مجاز شمرديم ، همانا تشخيص امپرياليسم آمريكا به عنوان دشمن اصلي تمام خلق‌هاي جهان در مرحله كنوني است ؛ همان تشخيصي كه به خاطر ناديده گرفتن آن ـ لااقل در اين مرحله ـ از مصر گرفته تا چين و … به انحراف و ارتجاع ونهايتا رودررويي با ساير خلق‌هاي جهان كشانده شدند ؛  همان تشخيصي كه استمرار انقلاب ليبي وفلسطين نيز به ميزان زيادي مرهون آن است . ( 16 ) 


655

لايحه قانون انتخابات مجلس خبرگان در 8 فصل و 41 ماده به تصويب شوراي انقلاب رسيد .  فصول هشتگانه‌اين لايحه عبارتند از : كليات ، شرايط انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان ، انجمن  نظارت ، اخذ راي ، شكايات ، تشكيل مجلس بررسي نهايي قانون اساسي ، مقررات اجرايي و  مقررات عمومي . در اين لايحه تصريح شده است كه مجلس بررسي نهايي قانون اساسي ظرف  سي روز بايد كار خود را به انجام رساند . در فصل دوم لايحه ، شرايطانتخاب كنندگان و  انتخاب شوندگان به‌ترتيب زير معين شده است :

انتخاب كنندگان بايد داراي شرايط زير باشند :

1 ـ تابعيت ايران . 2 ـ لااقل 16 سال داشته باشند . 3 ـ عدم محروميت از تمام يا بعضي از حقوق اجتماعي .

تبصره : كارمندان ، درجه‌داران ، افسران و افراد نيروهاي ارتش جمهوري اسلامي و شهرباني و ژاندارمري نيز داراي حق راي مي‌باشند .

انتخاب شوندگان بايد داراي شرايط زير باشند :

1 ـ تابعيت ايران . 2 ـ نظام جمهوري اسلامي را قبول داشته و بدان وفادار باشند . 3 ـ حداقل  30 سال داشته باشند . 4 ـ در حوزه انتخابيه معروف و به خصوصيات اجتماعي و اقتصادي و سياسي و جغرافيايي منطقه آگاه و مطلع باشند . 5 ـ عدم محروميت از تمام يا بعضي از حقوق  اجتماعي .

اشخاص زير از انتخاب شدن محروم مي‌باشند :

1 ـ محجورين . 2 ـ نخست وزيران ، وزيران ، استانداران و معاونين آنها و نمايندگان مجلسين  وسفرا و وابستگان نزديك رژيم سابق ، از پانزده خرداد 42 تا 22 بهمن 1357 . 3 ـ اعضاي  انجمن‌هاي نظارت بر انتخابات و شعب آنها . 4 ـ نخست وزير و وزيران و معاونين آنها ،  استانداران و فرمانداران ، قضات و دادستان‌ها ، شهرداران و روساي سازمان‌هاي مستقل دولتي و شهرداري‌ها و افسران شاغل در ارتش ، ژاندارمري و شهرباني در حوزه ماموريت . 5 ـ كاركنان و كارمندان دولت و شهرداري‌ها ، سازمان‌ها و موسسات و شركت‌هاي دولتي و شهرداري‌ها .

تبصره : مقامات بند چهارم چنانچه داوطلب عضويت در مجلس بررسي نهايي قانون  اساسي باشند ، بايد قبل از تشكيل انجمن نظارت ، از سمت خويش استعفا داده و آماده خدمت  شوند . كارمندان و متصديان بند5 در صورت انتخاب و قبول عضويت در مجلس بررسي قانون  اساسي ، يابد از سمت خويش استعفا داده و آماده خدمت شوند . ( 17 ) 

 “‌هاشم صباغيان “ وزيركشور در يك مصاحبه مطبوعاتي و راديويي درباره لايحه قانون  انتخابات مجلس خبرگان ، زمان انتخابات مجلس ، تشكيل مجلس خبرگان و نوع كار آن و تعداد نمايندگان استان‌ها در مجلس خبرگان ، اين چنين به اظهار نظر پرداخت : « اين لايحه پس از اين كه  توسط گروه‌هايي كه تحت نظر وزير مشاور و طرح‌هاي انقلاب تهيه شده بود به تصويب 
هيئت وزيران و بعد هم به تصويب شوراي انقلاب رسيد كه به شكل لايحه قانون درآمد و شامل  41 ماده و 8 فصل است . ما اميدواريم كه انتخابات را با همكاري تمام كادرهاي وزارت كشور در مركز و استان‌ها بتوانيم به خواست خدا در هفته اول مردادماه برگزار كنيم كه روز قطعي انتخابات  است و يك روز هم خواهد بود كه بعدا اعلام مي‌شود و مدت انتخابات ده ساعت خواهد بود كه  در يك روز انجام مي‌شود . چهار اقليت مذهبي هركدام يك نماينده دارند كه اقليت‌هاي كليمي و زرتشتيان و مسيحيان آشوري‌ها و كلداني‌ها هركدام يك نماينده خواهند داشت كه جمعا چهار نماينده هم از اقليت‌هاي مذهبي خواهيم داشت كه با 69 نماينده استان‌ها جمعا 73 نماينده  خواهيم داشت .

محل تشكيل اين مجلس در ساختمان مجلس سناي سابق خواهد بود و پيش نويسي كه به اين مجلس ارائه مي‌شود همان پيش نويسي است كه قبلا در روزنامه‌ها منتشر شد همراه با نظرياتي كه مردم در اين مدت به دفتري كه در مجلس سنا است داده مي‌شود و جمع‌آوري و كلاسه مي‌شود ، در اختيار مجلس گذاشته مي‌شود كه مجلس نسبت به يك يك ماده قانون  اساسي تصميم گيري مي‌كند و بعد از تصويب كه با دو سوم آرا خواهد بود ، اميد واريم كه يك  قانون اساسي ايي تدوين بشود كه در شان اين انقلاب بزرگ اسلامي ايران است و يادگار براي  تاريخ نهضت ما باشد . »

وزيركشور در مورد ائتلاف احزاب يا انفرادي بودن كانديداها گفت : « از نظر انتخاب و راي ،  راي نسبي است ؛ يعني هركس كه در حوزه خودش اكثريت را از نظر آرا به طور نسبي بياورد ،  منتخب آن استان خواهد بود . ولي آن چيزي كه مهم و ارزنده است به نظر شخصي من اگر احزاب  ائتلاف بكنند در معرفي كانديداي خودشان ، خيلي بهتر است ، براي اين كه از اكثريت بيشتري  برخوردار مي‌شوند و ارزنده است كه كساني كه به مجلس مي‌روند به عنوان نمايندگان منتخب  مردم براي بررسي قانون اساسي ، از اكثريت بيشتر حوزه انتخابيه خودشان برخوردار بشوند . براي  اين كه بيشتر برخوردار شوند صحيح آن است كه احزاب با هم ائتلاف كنند . » مهندس صباغيان  سپس تعداد نمايندگان مجلس خبرگان را براي هر استان بدين شرح اعلام كرد :

استان تهران 10 نماينده ، استان خراسان 7 نماينده ، استان مازندران 5 نماينده ، استان  آذربايجان شرقي 6 نماينده ، استان خوزستان 4 نماينده ، استان اصفهان 4 نماينده ، استان فارس 4 نماينده ، استان آذربايجان غربي 3 نماينده ، استان گيلان 2 نماينده ، استان مركزي 2 نماينده ،  استان كرمان 2 نماينده ، استان كرمانشاهان 2 نماينده ، استان همدان 2 نماينده ، استان زنجان 2 نماينده ، استان لرستان 2 نماينده ، استان كردستان 2 نماينده ، استان سيستان و بلوچستان 2 نماينده ، استان سمنان 1 نماينده ، استان يزد 1 نماينده ، استان هرمزگان 1 نماينده ، استان بوشهر 1 نماينده ، استان چهارمحال و بختياري 1 نماينده ، استان ايلام 1 نماينده ، استان كهكيلويه و بويراحمد1 نماينده .

اقليت‌ها : كليميان 1 نماينده ، مسيحيان 1 نماينده ، زرتشتيان 1 نماينده ، آشوريان و كلدانيان 1  نماينده .

656

لايحه قانوني تسريع در رسيدگي به اتهامات ضدانقلابي پرسنل شاغل ارتش ، شهرباني و ژاندارمري جمهوري اسلامي ايران با جهت گيري سامان دهي به وضعيت اين نيروها ، رفع ابهام و ترديد از نيروهايي كه مشكل اساسي ندارند و تعيين مهلت خاصي براي سپري شدن دوره  رسيدگي ، به تصويب شوراي انقلاب رسيد . دراين لايحه قانوني آمده است :

ماده 1 : هر كس در مورد اتهاماتي كه رسيدگي به آن در صلاحيت دادسراها و دادگاه‌هاي  انقلاب جمهوري اسلامي ايران است عليه افراد و پرسنل شاغل ارتش و شهرباني و ژاندارمري  جمهوري اسلامي ايران شكايت يا اعلام جرمي‌داشته باشد ، مي‌تواند حداكثر تا تاريخ  19/4/1358 با ذكر دلايل و ارائه مدارك و با قيد نام و مشخصات كامل خود و كسي كه از او شكايت دارد به دادسراهاي انقلاب جمهوري اسلامي ايران تسليم نمايد .

تبصره 1 : چون طبق فرمان امام خميني از تاريخ نيمه شعبان برابر با 19 تيرماه شمسي  اتهامات افراد و پرسنل مشاغل ارتش ، شهرباني و ژاندارمري جمهوري اسلامي ايران مربوط به  قبل از تاريخ فوق كه نسبت به آنها شكايت يا اعلام جرمي نشده يا شد ، قابل رسيدگي و تعقيب و مجازات نخواهد بود لذا به شكايات و اعلام جرم‌هايي كه بعد از تاريخ مذكور تسليم گردد و يا فاقد نام و هويت شاكي يا اعلام كننده يا متهم عنه باشد ،‌ترتيب اثر داده نخواهد شد .

تبصره 2 : چنانچه شاكي يا اعلام كننده نتواند ادعاي خود را به اثبات برساند ، مفتري  محسوب مي‌شود وبا شكايت شاكي در دادسراي انقلاب جمهوري اسلامي ايران تحت پي گرد قرار خواهد گرفت و به مجازات حبس حنجه‌اي تا دو سال محكوم خواهد شد .

ماده 2 : دادسراي انقلاب جمهوري اسلامي ايران در شهرستان‌ها مكلف است حداكثر تا دوم  شهريور ماه 1358 نسبت به كليه پرونده‌هاي مربوط به ارتش ، شهرباني و ژاندارمري مطروحه در آن دادسراها رسيدگي و اظهارنظر نموده و پرونده را با صدور قرار مقتضي جهت اتخاذ تصميم به  دادسراي كل انقلاب جمهوري اسلامي ايران در تهران ارسال دارد . ( 19 ) 

657

امروز در فرودگاه مهرآباد تهران حادثه‌اي اتفاق افتاد كه خبرآن با بزرگ نمايي در روزنامه‌هاي  كشور به چاپ رسيد ؛ از جمله ، روزنامه كيهان نوشت : « دوازده مرد مسلح باند فرودگاه را اشغال  كردند و از پرواز هواپيماها جلوگيري نمودند . » روزنامه اطلاعات خبر داد : « باندهاي پرواز فرودگاه مهرآباد ، برج مراقبت ، سالن‌ها وبرخي از تاسيسات فرودگاه مهرآباد از بعدازظهر تا نيمه  شب در اشغال مردان مسلح بود و از پرواز چند هواپيما نيز جلوگيري شد . » آيندگان نوشت :  « پروازهاي خارجي فرودگاه مهرآباد با اختلال رو‌به‌رو شد و هواپيماها با چند ساعت تاخير به  سوي مقصدهاي خود پرواز كردند . » روزنامه بامداد نيز در صفحه اول خود گزارش داد : « فرودگاه  مهرآباد بر اثر مخالفت ماموران پاسدار با خروج محمد منتظري فرزندآيت الله منتظري ، به‌اشغال 
محافظين وي درآمد و باند پرواز بيش از دو ساعت بر روي هواپيماها بسته شد . »

روزنامه‌هاي مذكور در جهت سرزنش ونكوهش او و محكوم كردن اقدام مزبور و تخطئه  محمد منتظري كه از مخالفان صريح مشي غير انقلابي بسياري از نخبگان جديد مي‌باشد ، و بدون پرداختن به مضمون و مخاطبان اصلي پيام وي ، به اتفاق و تنها با كمي اختلاف حادثه  راچنين تشريح كردند : در ساعت 11 : 30 صبح عباس غلام محمد [ محمد منتظري ] فرزند آيت الله منتظري ، تبعه بحرين ، به اتفاق دوتن از دوستانش به نام‌هاي اصغرجمالي فرد ( دانشجو ) و ابوحنيف ( رزمنده فلسطيني ) á به قصد خروج از كشور و رفتن به لندن به اداره گذرنامه فرودگاه  مهرآباد مراجعه كردند ، اما چون مهلت اعتبار پاسپورت دانشجويي دوتن از آنان ( منتظري و جمالي فرد ) سپري شده بود و مهر سبز خروجي بر روي گذرنامه نبود ، از تمديد اعتبار آن  خودداري شد ، در نتيجه ، اين دوتن فرودگاه را‌ترك كردند و حدود ساعت 14 همراه دوازده مرد مسلح به فرودگاه بازگشتند و تقاضاي اجازه خروج كردند اما چون اين بار نيز از خروج آنان  جلوگيري شد ، محمد منتظري به همراهان مسلح خود دستور داد تا از پرواز هواپيماي پاكستاني  ( پي . آي . ايي . ) جلوگيري شود . با صدور اين دستور افراد مسلح وارد باند شدند و از طريق برج  مراقبت فرودگاه از پرواز هواپيماي پاكستاني جلوگيري كردند . آن گاه يكي از همراهان  محمدمنتظري به نام ابو حنيف وارد هواپيما شد و وسايل و اثاثيه خود و دوستانش راكه قبلا به  هواپيما برده شده بود ، خارج كرد و هواپيما به پرواز درآمد . به دنبال اشغال باند و جلوگيري از پرواز هواپيما ، پايگاه يكم شكاري نيروي هوايي كه در جريان قرارگرفته بود ، وارد عمل شد و در حالي كه هر لحظه احتمال درگيري بين افراد پايگاه و مردان مسلح وجود داشت ، قسمت‌هاي  حساس فرودگاه زير پوشش افراد پايگاه قرار گرفت اما براي جلوگيري از هرگونه برخورد با افراد مسلح ، مسئولان مربوطه به پليس و نيروهاي پايگاه هوايي توصيه كرده بودند كه حتي المقدور از مقابله با آنان خودداري كنند . سپس مراتب به اطلاع نخست وزير رسيد و ايشان موضوع را با آقاي‌هادوي دادستان كل انقلاب اسلامي در ميان گذاشت و قرار شد ايشان براي حل موضوع و دست‌گيري افراد مسلح اقدام كنند .

از سوي ديگر پس ازاين كه محمدمنتظري و همراهانش نتوانستند باپرواز هواپيماي  پاكستاني به لندن بروند ، بار ديگر خواستند كه با پرواز ساعت 18 : 50 هواپيماي ملي ايران از طريق جده عازم لندن شوند كه باز هم جلو آنها گرفته شد . اين بار همراهان مسلح منتظري در داخل باند تيراندازي هوايي كردند و ضمن اشغال مسلحانه و باند فرودگاه ، اعلام كردند مادام كه  به آنها اجازه خروج ندهند جلو پروازهاي خارجي را خواهند گرفت . محمد منتظري پس از آن كه از خروج او و همراهانش ممانعت شد ، با وزارت امورخارجه تلفني تماس گرفت و در گفت وگوي تلفني بين او و كسي كه از آن سوي سيم با وي سخن مي‌گفت ، كار به مشاجره لفظي  كشيد . منتظري همچنين با رئيس سازمان هواپيمايي كشوري ونيز با رئيس آتش نشاني فرودگاه  تماس گرفت وبا هردوي آنان كارش به مشاجره كشيد .

 

á ابوحنيف كه در مطبوعات ياد شده به عنوان يك رزمنده فلسطيني معرفي گرديده است ، يك ايراني است و نام  مستعار وي ابوحنيف بوده است نام اصلي او اصغر جمالي‌فرد است كه در اين جا به عنوان نفر سوم مطرح گرديده .  اصغر جمالي‌فرد ( ابوحنيف ) چندين بار براي نمايندگي مجلس شوراي اسلامي از تهران به طور منفرد ، نامزد شد .

 

محمد منتظري و همراهانش تا صبح روز ( 10/4/1358 ) در فرودگاه مهرآباد حضور داشتند و با چند نفر به درگيري و نزاع پرداختند . از ساعت 7 تا 10 : 30 صبح ( 10/4/1358 ) منتظري و همراهان با در اختيارگرفتن هواپيماي سويركارابل خطوط هوايي سوريه با حدود 150 مسافر و ممانعت از پرواز آن ، سوار هواپيما شدند اما به دستور مدير كل فرودگاه مهرآباد از پرواز هواپيما جلوگيري شد و چون داخل هواپيما گرم بود ، خلبان دستور داد كه مسافران از هواپيما پياده شوند ولي همراهان منتظري مانع خروج مسافران شدند و اعلام كردند تا اجازه پرواز داده نشودهواپيما  و مسافران را به گروگان خواهند گرفت . پاسداران انقلاب مستقر در فرودگاه كوشش كردند  محمدمنتظري و همراهان را پياده كنند ولي آنها حاضر به‌اين كار نشدند . گرماي سطح فرودگاه و  داخل هواپيما مسافران را به ستوه آورده و جان آنها را در معرض خطر قرار داده بود ، لذاخلبان از  آنها خواست از خروج مسافران جلوگيري نكنند زيرا مسئوليت جاي مسافران با خلبان است . به  هر‌ترتيبي بود سرانجام توانستند اول زن‌ها و كودكان را از هواپيما پياده كنند ـ زيرا خطردرگيري  و تيراندازي زياد بود ـ پس از آن ، ساير مسافران نيز هواپيما را‌ترك كردند ولي سه نفرمذكور با  دراختيار گرفتن هواپيماي سوري حاضر به خروج از آن نبودند وخلبان هم حاضر به پرواز نشد .

 

در ساعت 10 : 30 صبح با وساطت دكترچمران  و ضمانت ابوشريف فرمانده سپاه پاسداران  انقلاب به سه نفراجازه داده شد مي‌توانند با  هواپيماي سوري عازم دمشق شوند . بنابراين  ساير مسافران نيز با اتوبوس‌هاي مخصوص به  هواپيما انتقال يافتند و به‌اين‌ترتيب  محمدمنتظري و همراهان با وجودي كه مدت  اعتبار گذرنامه‌هايشان منقضي شده و ساير تشريفات لازم را به عمل نياورده بودند ، عازم  دمشق شدند . محمدمنتظري مي‌گفت : « چون  دكتر متين دفتري توانست به خارج برود ، پس  من هم بايد بروم حتي به طور غيرقانوني و با  زور . » وي در فرودگاه مهرآباد در گفت وگويي با  خبرنگاران درباره علت خروج و چگونگي  ماجراي اشغال فرودگاه گفت : « من براي ديدار با

 

عباس زماني ( معروف به ابوشريف ) مسئول عمليات سپاه پاسداران

 

 

دوستان ديني ام در اروپا و ديگر نقاط جهان كه از آغاز انقلاب اسلامي كشورمان با ما بوده‌اند ،  عازم لندن بوده‌ام كه ماموران پاسدار به دليل نداشتن گذرنامه براي دومين بار مانع خروج من و  همراهانم شدند و من به عنوان اعتراض به‌اين اقدام ، به همراهان مسلح خود دستور جلوگيري از  پرواز هواپيماها را دادم تا تكليف خروج من معلوم شودو در اين فاصله با وزارت خارجه و  نخست وزيري تماس گرفتم تا اجازه خروج مرا تاييد كنند اماوزارت خارجه و نخست وزيري  هيچ كدام جوابي ندادند ، ناچارا از ماموران مسلح خود كه دوازده تن هستند خواستم كه فرودگاه را  در كنترل داشته باشند و اجازه خروج به هيچ هواپيمايي راندهند . البته در اين عمليات بر اثر  درگيري بدون تيراندازي ماموران پاسدار با افراد مسلح ما ، پاسداران سه تن از همراهان را كتك  زدند كه آنها هنوز همراه من هستند . من از سال 41 همزمان بامبارزات رهبر بزرگ انقلاب  اسلامي امام خميني وارد مبارزات سياسي شدم و تاكنون قسمت مهمي از مبارزات را به كمك  مسلمانان ديگر كشورهاي جهان در خارج كشور دنبال كردم و من اين پيروزي را از آن تمام  مسلمانان جهان مي‌دانم و معتقدم كه اسلام براي “ ناس “ و مستضعفين سراسر جهان به پا خواسته  و لذا احتياجي به گذرنامه‌ايراني نمي‌بينم و دليلي وجود ندارد كه مانع از خروج من از يك كشور  اسلامي به كشور ديگري از جهان باشد . » وي همچنين مهندس بازرگان ، يزدي ، قطب زاده و  حاج سيدجوادي وزيركشور را به عدم داشتن بينش انقلابي وفراموش كاري در پي گيري هدف  اوليه انقلاب متهم كرد و گفت : « در واقع اين برادران پاسدارنيستند كه مانع خروج من از كشور  شده‌اند بلكه‌امريكا و عوامل امپرياليسم و صهيونيزم اين ممانعت را به وجود آورده‌اند و در حال  حاضر ردپاي عوامل وابسته به‌امپرياليسم به خوبي دراين ماجرا به چشم مي‌خورد . » وي اين  خبر را كه براي دومين بار قصد سفر به ليبي را داشته ، تكذيب كرد و گفت : « اين موضوع به  هيچ وجه صحت ندارد و آن دفعه كه قصد سفر به ليبي راداشتم قرار بود به دعوت رهبران انقلابي  ليبي براي شركت در جشن برچيده شدن پايگاه‌هاي امريكايي در ليبي به اتفاق 550 نفر از  ميهمانان ايراني به آن كشور بروم كه‌اين عده 80 نفر ازحزب جمهوري اسلامي و بقيه از ساير  گروه‌ها و اقشار و حتي زنان وبچه‌هاي شش ساله تاپيرمردان هفتاد ساله بودند كه در آن سفر هم  مانع شدند . »

محمدمنتظري در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاري پارس نيز گفت : « من براي انجام كارهاي  ضروري قصد سفر به لندن را داشتم و بليت هواپيما را حدود هفت روز قبل خريداري كردم . » وي  افزود : « ما نه مرزي مي‌شناسيم ، نه زباني ، نه نژادي و به‌اين افتخار مي‌كنيم . ما ايراني نيستيم بلكه  اسلامي هستيم . » محمدمنتظري ادامه داد : « وقتي در رژيم گذشته از ايران فراري شدم گذرنامه و شناسنامه‌ام از بين رفت به همين خاطر پاسپورت بحريني گرفتم و در زمان نخست وزيري بختيار از مرز خسروي به‌ايران بازگشتم . »

به دنبال حادثه فرودگاه مهرآباد ، آيت الله منتظري با انتشار اعلاميه‌اي از وقوع حادثه اظهار تاسف كرد . در بخش‌هايي از اعلاميه‌امده است : « اين جانب از حادثه فرودگاه تهران هيچ‌گونه 
اطلاعي نداشتم و اصولا چنين حوادثي را كه نقض صريح قوانين دولت اسلامي است ، محكوم  مي‌كنم … از اين كه در حادثه فرودگاه كه فرزند اين جانب محمدمنتظري شركت داشته ، متاسفم و متذكر مي‌شود كه نام برده اصولا در كارهاي خود با اين جانب مشورت نمي‌كند و لذا مسئوليت  تمام كارهاي او فقط به خودش متوجه مي‌شود . البته او در اثر حساسيت زياد در اوضاع نابسامان  كشور ـ كه لازمه هر انقلاب و تحولي است ـ ناراحت است و رنج مي‌برد . »

سخن‌گوي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي نيز در گفت وگويي با خبرنگار روزنامه اطلاعات ،  گفت : سيد محمدمنتظري جمعي سپاه پاسداران انقلاب نيست . او به طور جداگانه براي خود كار مي‌كند و تشكيلات مسلح به وجود آورده و جدا از امور سپاه پاسداران ، مهري به نام سپاه  پاسداران ساخته و راسا فعاليت دارد . بنابراين سپاه پاسداران انقلاب در قبال كارهايي كه او مي‌كند ، مسئوليت ندارد . ( 20 ) 

658

دكتر ابراهيم يزدي وزيرخارجه در مصاحبه با يونايتدپرس گفت : « اگر امريكا در سياست خارجي  خود واقعيات انقلاب ايران را در نظر نگيرد ، احتمالا اين امر مشكلات تازه‌اي در روابط ايران و امريكا به وجود خواهد آورد » يزدي در مورد نپذيرفتن سفير جديد امريكا گفت : امريكا مي‌داند كه پذيرش و رد ماموريت يك سفير حتي اگر قبلا نيز در مورد آن توافقي صورت گرفته باشد ، از حقوق انكارناپذير ايران است . » وي افزود : « هنوز بهترين راه براي حل مشكل تعيين سفير امريكا در تهران ، يافتن شخص ديگري به جاي كاتلر است كه بتواند هم حسن نيت واشنگتن را نشان دهد و هم از واقعيات انقلاب ايران آگاهي داشته باشد . ( 21 ) 

به گزارش راديو لندن ، يزدي در ادامه گفته است : « يك هيئت نمايندگي از امريكا وارد ايران  شده است تا در مورد امكانات بازخريد سلاح‌هاي اضافي ارتش ايران كه قبلا از امريكا خريداري  شده بودند با مقامات ايران گفت وگو نمايد . » يزدي افزود : « برخي از سلاح‌ها و همچنين ساير وسايل و دستگاه‌هاي نظامي كه به شاه فروخته شده بود ، از اين پس مورد لزوم دولت ايران  نمي‌باشد و دولت ايران مايل است اين وسايل را به‌امريكا بفروشد . »

به گزارش راديو كلن ، يزدي تاكيد كرد : « ايران به برخي از سلاح‌هاي نظامي ديگر نيازي ندارد ؛  اين سلاح‌ها عبارتنداز : هواپيماهاي جنگي مدرن ونيز موشك‌هاي هدايت شونده و سيستم‌هاي  رادار ويژه نظارت نظامي است اين راديو افزود : براساس پيمان‌هايي كه بين ايران و امريكا وجود دارد ايران اجازه ندارد اين سلاح‌ها را به كشور ثالثي بفروشد . » ( 22 ) 

659

راديو لندن گفت : « ژنرال الكساندر هيگ فرمانده كل نيروهاي ناتو در اروپا كه پنج روز پيش از سوءقصدي كه با بمب به او شد جان به سلامت برد ، بازنشسته شده و فرماندهي خود را به يك  افسر ديگر امريكايي به نام “ ژنرال برنارد راجرز “ واگذار كرده است . » اين راديو مي‌افزايد : « نام  ژنرال هيگ به عنوان يك كانديداي احتمالي حزب جمهوري خواهان در انتخابات سال آينده 
رياست جمهوري امريكا ذكر شده است ولي ژنرال هيگ در بلژيك گفت كه هيچ‌گونه نقشه‌هاي  سياسي ندارد بلكه قصدش اين است كه از نگراني خود درباره‌امور امنيتي صريح و بي پرده در امريكا سخن‌گويد . » ( 23 ) 

در اين باره به گفته راديو مسكو ، روزنامه پراودا ارگان حزب كمونيست شوروي در تفسيري  زير عنوان “ مايه افتخار نخواهد بود| “ نوشت : ژنرال راجرز سرفرمانده جديد نيروهاي مسلح  متحده ناتو در اروپا ، از نقشه تشكيل نيروهاي مخصوص در ايالات متحده‌امريكا به نام به  اصطلاح سپاه واكنش سريع ، پرده برداشته است كه در اوضاع بحراني منطقه خليج فارس و يا مناطق متشنج ديگر خارج از شعاع عمل ناتو قابل استفاده خواهند بود . حالا ديگر بدين منظور اقدام‌هاي مشخصي صورت مي‌گيرد و در نظر است كه‌اين سپاه ، سپاه صدوده هزار نفري باشد .

روزنامه پراودا افزود : فكر ايجاد سپاه واكنش سريع تازگي ندارد . پنتاگون برخلاف منشور سازمان ملل متحد ـ كه تهديد به توسل به زور و يااستفاده مستقيم از نيروي قدرت به ضرر امنيت بين‌المللي را محكوم مي‌كند ـ حتي در اواخر دهه ششم و اوايل دهه هفتم قرن حاضر به  تشكيل نيروهاي زميني سريع الانتقال پرداخت . در نظر بود كه‌اين نيروها از راه هوا به بخش‌هاي  مورد تهديد و يا به عبارت ديگر به نقاطي اعزام شوند كه جنبش رهايي بخش ملي در آنها با موفقيت گسترش مي‌يابد . اين به اصطلاح گروه‌هاي سريع الانتقال براي نخستين بار در ويتنام  مورد استفاده قرار گرفتند و فعاليت ضدپارتيزاني آنها سرآغاز تجاوز آمريكا در هندوچين به شمار رفت .

پراودا نتيجه گرفت : نقشه كنوني تشكيل سپاه واكنش سريع نشان مي‌دهد كه واشنگتن باز هم مقدمات مداخله مستقيم نظامي را در امور ملل آسيا و آفريقا و آمريكاي لاتين فراهم  مي‌سازد ؛ در اين مورد به منطقه خليج فارس توجه خاصي مبذول مي‌شود . بانگ تهديد به  مداخله مسلحانه براي دفاع از معادن نفت و يا رژيم‌هاي دوست ، دائما از واشنگتن به گوش  مي‌رسد ، درحالي كه در اين مورد هيچ‌گونه تقاضا و تمنايي نشده است .

راديو مسكو افزود : « به گفته روزنامه ديلي تلگراف ، در پايتخت‌هاي كشورهاي عرب از نقشه‌هاي ژنرال راجرز به سردي استقبال شده است ؛ نقشه‌هاي پنتاگون و ناتو با توجه به معامله  جداگانه اسرائيل ومصر و به سرپرستي ايالات متحده‌امريكا انجام گرفته است . » اين راديو ادامه  داد : به دنبال اعلام تشكيل ناوگان پنجم امريكا در اقيانوس هند ، نقشه تشكيل سپاه ژاندارم هم  عليه خليج فارس كشيده مي‌شود . روزنامه عماني “ الفجرالجديد “ مي‌نويسد : ايالات متحده‌ امريكا شيوه جديد را به كار مي‌برد و مي‌خواهد به زور كشورهاي روبه توسعه رابه زانو درآورد و از اين راه به ثروت‌هاي طبيعي آنها دسترسي پيدا كند .

 “ روزنامه اومانيته “ نيز نوشته است : « امپرياليسم امريكا قصد دارد در آينده هم نقش ژاندارم را  در جهان ايفا كند ، اما همه مي‌دانند كه‌اين نقش در گذشته مايه افتخار ايالات متحده‌امريكانبوده  و در حال حاضر و در آينده هم افتخاري نصيب آن نخواهد كرد . » راديو مسكو به نقل ازراديو 
لندن نيز گفت : به گزارش مطبوعات ، در آمريكا چهل هزار نظامي در رشته عمليات جنگي در  صحرا و در زمينه عمليات مربوط به‌اشغال معادن نفت آموزش ويژه ديده‌اند . آموزش آنها قسمتي از نقشه تشكيل نيروهاي صدوده هزار نفري ويژه از سوي وزارت جنگ آمريكا [ است ]  كه مي‌خواهد از آنها در نقاط مختلف جهان استفاده كند .

اين نقشه‌ها در كشورهاي عرب شديدا مورد انتقاد قرارگرفته است ؛ ( 24 ) از جمله ، شيخ  سالم الصباح وزير دفاع كويت به‌امريكا اخطار داد كه سعي نكند براي تسخير چاه‌هاي نفت  كشورهاي عربي از نيروهاي نظامي استفاده نمايد . وزير دفاع كويت كه پس از حضور در مانور نيروهاي نظامي عربستان سعودي به كويت بازگشته ، به خبرنگاران گفت : « چنين اشغالي تنها با عبور از روي اجساد ما امكان پذير خواهد بود . » وي افزود ايالات متحده بايد از ويتنام درس  عبرت بگيرد . اين گزارش مي‌افزايد : « در عين حال “ روزنامه كويتي الراي العام “ ايالات متحده را متهم كرد كه در اعتراض به استفاده اسرائيل از جنگنده‌هاي اف - 15 در جنگ هوايي با ميگ‌هاي  سوري بر فراز لبنان ، صادق نيست . » اين روزنامه مي‌افزايد : تهديدهاي روز افزون آمريكا و ايجاد نيروي ضريبي ويژه براي استفاده احتمالي در نواحي نفتي نشان مي‌دهد كه اعراب هدف اصلي  چنين حمله‌اي هستند . ( 25 ) 

از سوي ديگر ، پادشاه عربستان سعودي نيز خاطرنشان كرد هرگونه دخالت نظامي در منطقه  به جاي تضمين ثبات ، ايجاد آشوب و ناامني مي‌نمايد . به گزارش خبرگزاري فرانسه ، ملك خالد پادشاه عربستان سعودي در يك مصاحبه با روزنامه السياسه چاپ كويت اعلام كرد كه ميان  عربستان سعودي و ايالات متحده‌امريكا بر سر معاهده صلح مصر و اسرائيل و چگونگي رفع  بحران خاورميانه اختلاف عقيده وجود دارد . وي تصريح كرد مع هذا بايد در نظر داشت كه‌اين  اختلاف عقيده به هيچ وجه در دوستي و منافع متقابل ميان دو كشور تاثيري ندارد . ملك خالد از سوي ديگر اين گزارش‌ها را كه واشنگتن به عربستان سعودي فشار مي‌آورد تا اين كشور را وادار سازد تحريم اعراب عليه مصر را كاهش دهد ، تكذيب كرد و افزود كه كشورش به طور كامل با تصميماتي كه در اين زمينه در كنفرانس سران عرب در بغداد اتخاذ شده ، موافق است . ملك خالد درباره مناسبات كشورش با اتحاد شوروي تاكيد كرد كه در اين مناسبات هيچ‌گونه تغييري داده  نشده و عربستان سعودي هميشه در صدد است تا با تمام كشورهاي جهان در پرتو اصول شناخته  شده‌اش داراي روابط حسنه باشد . ( 26 ) 

همچنين به گزارش خبرگزاري امارات عربي متحده ، شيخ زايدبن سلطان آل نهيان رئيس  امارات عربي متحده در مورد تهديدهاي آمريكا مبني بر حمله به خليج فارس و تحت كنترل  درآوردن منابع نفتي گفت : هيچ كس حق ندارد صلح و امنيت اين منطقه را مورد تهديد قرار دهد .  وي افزود : « مادام كه ما راه صحيح و حقه خود را مي‌پيماييم ، اين تهديدها باعث وحشت ما نمي‌شود . ما در صورتي كه كسي قصد آسيب رساندن به ما را داشته باشد ، از ملل خود دفاع  خواهيم كرد و اين حق ماست . »

رئيس امارات متحده در مصاحبه‌اي با روزنامه “ البلاد “ چاپ عربستان سعودي ـ كه‌امروز انتشار يافت ـ خشنودي خود را از نتايج ملاقات‌هاي اخيري كه ميان رهبران اعراب شبه جزيره  عرب و كشورهاي عرب حوزه خليج فارس در عربستان سعودي صورت گرفت ، بيان داشت . در اين ديدار مسئله حفظ ثبات ونيك بختي مردم اين منطقه مورد بحث قرار گرفت و رهبران اين  كشورها اظهار كردند از مسئوليت‌هاي تاريخي كه در قبال اين مسئله دارند به خوبي آگاهند .

رئيس امارات عربي متحده در مورد روابط كنوني كشورش با ايران ، گفت : « آنها از قدرت  زيادي برخوردارند . ما دو كشور مسلمان و همسايه هستيم . » وي در پايان گفت : موضع ايران در قبال بيت المقدس و آرمان بحق اعراب ، منعكس كننده روابط اعراب و ايران است . ( 27 ) 

 

منابع و ماخذ روزشمار 9/4/1358

 

1 ـ روزنامه انقلاب اسلامي ، 11/4/1358 ، ص 11 .

2 ـ روزنامه كيهان ، 14/4/1358 ، ص 7 .

3 ـ سند شماره 5 ـ 114636 مركز مطالعات و  تحقيقات جنگ : اخطاريه فداييان سازمان سياسي  عربي ، 9/4/1358 .

4 ـ روزنامه انقلاب اسلامي ، 9/4/1358 ، شماره 9 ،  ص 11 .

5 ـ روزنامه جمهوري اسلامي ، 9/4/1358 ، ص 3 .

6 ـ ماخذ شماره 4 ، ص 12 .

7 ـ روزنامه كيهان ، 9/4/1358 ، ص 4 .

8 ـ سند شماره 033653 مركز مطالعات و تحقيقات  جنگ : تلگراف استانداري خوزستان به وزارت  كشور .

9 ـ روزنامه اطلاعات 10/4/1358 ، ص 12 ،  خبرگزاري رويتر .

10 ـ خبرگزاري پارس ، “ گزارش‌هاي ويژه “ ، نشريه  شماره 99 ، 10/4/1358 ، ص 21 ، راديو  صوت الجماهير .

11 ـ روزنامه كيهان ، 11/4/1358 ، ص 1 .

12 ـ سند شماره 921311 مركز مطالعات و  تحقيقات جنگ : گزارش ژاندارمري ايلام به وزارت  كشور ، 10/4/1358 .

13 ـ ماخذ شماره 10 ، ص 5 ، راديو لندن .

14 ـ ماخذ شماره 4 ، ص ص 1 و 11 .

15 ـ ماخذ شماره 4 ، ص 11 .

16 ـ سازمان مجاهدين خلق ايران ، مجموعه اعلاميه‌ها و موضع گيري‌هاي سياسي مجاهدين خلق ـ 1  ( تهران : انتشارات سازمان مجاهدين خلق ، 1358 )  ص ص 187 تا 191 .

17 ـ ماخذ شماره 7 ، ص 8 .

18 ـ روزنامه كيهان ، 10/4/1358 ، ص 3 .

19 ـ اداره كل تنقيح و تدوين قوانين و مقررات ،  قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و لوايح  مصوب شوراي انقلاب جمهوري اسلامي ايران ،  1359 ، ص 107 .

20 ـ روزنامه اطلاعات ، 10/4/1358 ، ص 2 ؛ و ـ  روزنامه بامداد ، 10/4/1358 ، ص 1 ؛ و ـ روزنامه  كيهان ، 10/4/1358 ، ص 2 ؛ و ـ روزنامه آيندگان ،  10/4/1358 ، ص 2 ؛ و ـ روزنامه بامداد ،  11/4/1358 ، ص 3 ؛ و ـ روزنامه جمهوري اسلامي ،  11/4/1358 ، ص 1 .

21 ـ ماخذ شماره 7 ، ص 4 ، يونايتدپرس .

22 ـ ماخذ شماره 7 ، ص 8 ، راديوكلن .

23 ـ ماخذ شماره 7 ، ص 8 ، راديو لندن .

24 ـ ماخذ شماره 7 ، ص 8 ، راديو مسكو .

25 ـ ماخذ شماره 7 ، ص 8 ، آسوشيتدپرس .

26 ـ ماخذ شماره 18 ، ص 1 ، خبرگزاري فرانسه .

27 ـ ماخذ شماره 18 ، ص 1 ، خبرگزاري امارات  عربي متحده .

 

لینک کوتاه :
کد خبر : 3450