زیر مجموعه: روزشمار دفاع مقدس
بحران در خوزستان

روزشمــــار

سه شنبه

8 خرداد 1358

3 رجب 1399

29 مه 1979

248

با اعتصاب غذاي اعضاي كانون فرهنگي ـ نظامي انقلابيون مسلمان خرمشهر و تظاهرات مردم  در حمايت از خلع سلاح عمومي و درگيري عناصر خلق عرب در گمرك و شهادت دو پاسدار ،  بحران در اين شهر وارد مرحله تازه‌اي شد . امروز در چهارمين روز تحصن اعضاي كانون مزبور به  همراه ستاد پاسداران و گروهي از مردم و كسبه اين شهر ، 300 تن از متحصنان دست به اعتصاب  غذا زدند . ( 1 ) از سوي ديگر ، از ساعت 30 : 9 صبح راهپيمايي با حضور روحانيان خرمشهر به  حمايت از استاندار خوزستان صورت گرفت . تظاهركنندگان ضمن دادن شعارهايي در تأييد استاندار در زمينه اعزام تكاوران دريايي جهت برقراري نظم در خرمشهر ، خواستار خلع سلاح  عمومي و بازداشت عاملان فاجعه خرمشهر شدند . در اين راهپيمايي همچنين مردم خواستار استفاده از پاسداران غيربومي براي كنترل شهر شدند . ( 2 ) خبرنگار كيهان تعداد تظاهركنندگان را صدهزار تن ذكر كرده است . ( 3 ) 

كمتر از ساعتي مانده به ظهر ، عامل جديدي براي اوج‌گيري بحران پديد آمد و خبري  بسرعت در افواه منتشر شد و آن اين بود كه عناصر خلق عرب به تلافي خلع سلاح 3 تن از همكاران خود ، به گمرك خرمشهر حمله كردند و دو پاسدار انقلاب را به شهادت رسانده‌اند .  ماجرا از اين قرار بود كه در ساعت 11 : 30 عده‌اي  ـ كه در بعضي مطبوعات حدود 20 تن اعلام شد ـ قصد ورود به گمرك خرمشهر از در “ فعليه “ را داشتند كه با ممانعت يكي از پاسداران روبه‌رو شدند ( احتمالاً براي نشان دادن موضع قدرت و خنثي كردن تاثير مسئله خلع سلاح در بازار ) كه به درگيري كشيد و بعد از درگيري وي را به  شهادت رساندند و پاسدار دومي را نيز با ضرب گلوله به شهادت رسانيدند . ( 4 ) 

در مورد علت اين اقدام عناصر خلق عرب و چگونگي آن در گزارش‌هاي ديگري به نقل از مكتوبات برخي از نيروهاي نظامي حاضر در محل چنين آمده است : « همزمان با شروع مذاكرات  خلع سلاح ، سه نفر از عناصر خلق عرب توسط تكاوران در بازار خلع سلاح شدند . عناصر فوق به 
انتقام خلع سلاح دو نفر ، يك پاسدار و ديگري نگهبان گمرك را به شهادت رسانيدند . ( 5 ) 

اما اطلاعيه دولت در اين باره حاكي است : « در روز سه شنبه 8/3/58 هشت نفر كه به طور قاچاق وارد مرز شده بودند در نزديكي انبار گمرك با يكي از پاسداران درگير شده او را خلع سلاح  كرده و به قتل مي‌رسانند و پاسدار ديگر را نيز كه براي كمك آمده بود به قتل مي‌رسانند . ( 6 ) به  گزارش كيهان مهاجمان 15 نفر بودند كه دو تن از آنها مجروح و دستگير شدند و تحت معالجه و بازجويي قرار گرفتند . كشته‌شدگان يكي از اعضاي گارد بندر به نام “ يدالله رحمتي ” اهل خرم آباد و ديگري “ محمدابراهيم طاهري “ از پاسداران انقلاب بودند . از چندي پيش شب ها عده‌اي به گارد  بندر به طور مسلحانه حمله مي‌كنند و كالاها و فشنگ ها و … را به سرقت مي‌برند . ( 7 ) 

به هرحال به دنبال حادثه گمرك ، در خرمشهر وضعيت فوق‌العاده اعلام شد و گمرك اين  شهر و نخلستان‌هاي اطراف به محاصره نيروهاي پاسدار و ارتش درآمد و جست‌وجوي وسيعي  براي شناسايي عاملان قتل آغاز شد . همچنين نقاط حساس شهر تحت مراقبت شديد نظاميان  درآمد و به ارتش و شهرباني آماده‌باش داده شد . ( 8 ) 

شب هنگام ، تشييع جنازه “ شهيد رحيمي “ ـ كه توسط اقوام وي در حال انتقال به خرم‌آباد  بود ـ و شهيد ديگر ، به تظاهراتي چندين هزار نفره تبديل شد . هزاران تن به طرف مسجد امام صادق ( ع ) ( مسجد آيت الله شبيرخاقاني ) رفتند و شعار دادند كه انتقام خون اين شهيدان را از عاملان آن خواهند گرفت . ( 9 ) 

در اين حال ، در پي بحراني شدن اوضاع خرمشهر ، مدني استاندار خوزستان در ساعت 5 بعدازظهر وارد اين شهر شد و بلافاصله در كميسيون بررسي امنيت كه با حضور مسئولان اداري ،  سياسي و نظامي شهر تشكيل شد شركت كرد كه تا نيمه شب ادامه يافت . ( 10 ) 

از حدود ساعت 22 مذاكراتي بين وي و مسئولان شهري و برخي از روحانيان با برادر شبيرخاقاني و تني چند از نمايندگان وي انجام شد . در اين جلسه نمايندگان آيت الله آل شبير اعلام كردند كه سران قبايل گفته‌اند 24 ساعت ديگر مهلت لازم است تا قضايا به طور مسالمت آميز حل و فصل شود . لذا توافق شد كه موضوع خلع سلاح تا روز پنجشنبه  10/3/1358 به تعويق افتد . ( 11 ) 

در همين زمينه ، دولت موقت با انتشار اطلاعيه‌اي اعلام كرد : « به دنبال تحصن سه‌شنبه  8/3/58 پاسداران در مسجدجامع مبني بر اين كه مانع انجام كار آنان مي‌شوند “ آيت الله شيخ  شبيرخاقاني ” با استاندار مذاكراتي داشتند كه در آن تصميم مي‌گيرند كه دولت تا روز پنجشنبه به  سازمان‌هاي سياسي خلق عرب و كانون فرهنگي خلق عرب مهلت بدهد تا مكان‌هاي دولتي را تخليه كنند و اسلحه‌هاي خود را تحويل دهند . » ( 12 ) 

249

در نشريه كار ارگان سازمان چريك‌هاي فدايي در مطلب مفصلي با عنوان “ گزارش چگونگي  وقايع در خرمشهر “ مندرج در شماره 31 اين نشريه حوادث امروز ( سه شنبه هشتم خرداد ) به 
شرح زير توصيف شده است :

« ساعت 9 صبح در حدود سه هزار نفر از اهالي شهر ( عمدتاً از ميان كسبه ، پيشه‌وران ،  بازاريان و تجار ) به دعوت كانون فرهنگي ـ نظامي انقلابيون مسلمان خرمشهر و ستاد پاسداران  انقلاب اسلامي‌خرمشهر به طرف‌داري از مدني استاندار خوزستان دست به راهپيمايي مي‌زنند .  اين راهپيمايي به دنبال پخش شايعه‌اي بود مبني بر تغيير مدني از سمت استانداري خوزستان و جانشين شدن يكي از افراد مورد نظر شيخ محمد طاهر به اين سمت . در اين راهپيمايي  شعارهايي عليه تجزيه‌طلبان ، شيوخ مرتجع و كمونيست‌ها داده مي‌شود و طي قطع‌نامه‌اي ضمن  محكوم كردن سازمان سياسي خلق عرب خوزستان و كانون فرهنگي عرب ، خواستار انحلال اين  مراكز و خلع سلاح افراد و سازمان‌هاي غيرمسئول و دستگيري و مجازات مسببين و عاملين  حمله و آتش‌سوزي ستاد پاسداران انقلاب اسلامي و كانون فرهنگي ـ نظامي انقلابيون مسلمان  خرمشهر مي‌شوند . اين راهپيمايي از جلو مسجدجامع ( محل متحصنين طرف‌دار كانون فرهنگي  ـ نظامي انقلابيون مسلمان خرمشهر ) و بازار صفا ( پايگاه اصلي نيروهاي طرف‌دار انقلاب اسلامي و امام ) شروع مي‌شود و در يكي از خيابان‌هاي نزديك به مركز شهر خاتمه  مي‌يابد . در اين راهپيمايي و همچنين در قطع‌نامه آن كمترين اشاره‌اي به حقانيت اعراب در طرح  حقوق ملي و قومي‌خود نمي‌شود و عملاً جريان‌هاي سياسي خلق عرب تماماً ضدخلقي و ضدانقلابي معرفي مي‌شود و فعاليت‌هاي آنان به سود ضدانقلاب ، استعمار و ارتجاع ، قلمداد مي‌شود . اين راهپيمايي همچنين از آن جا كه به هواداري از مدني انجام شده است و اختلافات  شيخ محمد طاهر با مدني زبان‌زد خاص و عام است ، عملاً حركتي در جهت مخالفت بي‌پرده با شيخ محمد طاهر محسوب مي‌شود . مقارن انجام اين راهپيمايي ، در حدود ساعت 11 صبح  عده‌اي جوان عرب مسلح به اسلحه سرد ( چاقو و دشنه ) به در ورودي فعليه ( يكي از درهاي  ورودي اداره بندر خرمشهر در قسمت شمال غربي شهر و در حاشيه ساحل شرقي   شط العرب [ اروند رود ] ) مراجعه مي‌كنند و به عنوان كارگر استيودورينگ ( يكي از شركت‌هاي  پيمانكاري كه قريب 4000 كارگر دارد ) قصد ورود به داخل محوطه بندر را دارند . دو نفر از پاسداران مسلحي كه از روز قبل به عنوان كمك به گارد ثابت بندر و ظاهراً به درخواست رئيس  اداره بندر ( مهندس ديده‌ور ) در اين قسمت مستقر شده بودند ، از آنها تقاضاي “ پاس “ ( ورقه  عبور ) مي‌كنند و افراد مسلح مدعي مي‌شوند كه ورقه عبورشان در دست سركارگرشان كه روي  اسكله است مي‌باشد و چنانچه به آنها اجازه داده شود ، آن را پس از ورود از سركارگر مزبور گرفته ،  ارائه خواهند داد . مذاكرات به اين ترتيب به مشاجرات تبديل مي‌شود .

افراد به ظاهر كارگر ، پاسداران را كاملاً در محاصره خود مي‌گيرند ، وقتي كه يكي از مأمورين  ثابت گارد گمرك براي اطلاع از چگونگي ماوقع به آنها نزديك مي‌شود ، او را هم محاصره كرده  اسلحه كمريش را بسرعت از او مي‌گيرند و پس از تيراندازي به او يكي از پاسداران ديگر را نيز خلع سلاح مي‌كنند ( به اين ترتيب دو قبضه يوزي و ژـ3 به دست مي‌آورند ) و بسرعت متواري 
مي‌شوند . در اين حادثه مأمور گارد ثابت گمرك و يكي از پاسداران به قتل مي‌رسند و چند نفر نيز زخمي مي‌شوند .

به دنبال اين واقعه ، مأمورين گارد گمرك دست از كار مي‌كشند و به عنوان اعتراض  سلاح‌هاي خود را تحويل مي‌دهند و متحصن مي‌شوند . ماجراي حمله به بندر و كشته شدن دو نفر پاسدار و مأمور وسيله مناسبي مي‌شود براي گسترش تبليغات عليه احزاب مسلط و سازمان‌هاي آنها . به اين ترتيب در مراسم تشييع جنازه و به خاك‌سپاري دو نفر مزبور ،  سخنراني‌هاي بسيار تحريك‌آميزي ايراد مي‌شود . »

در پايان گزارش نشريه كار آمده است : « واقعه حمله به در خروجي بندر به تشكيل جلسه ‌امنيت شهر در فرمانداري منجر مي‌شود . در اين جلسه عده‌اي از روحانيون صاحب قدرت و مرتجع ، معاون استاندار و فرمانده نيروي دريايي خرمشهر ، “ سرگرد خوشنام ” ـ كه بلافاصله بعد از  انقلاب ارتقاء درجه يافته با وجود گذشته تاريك خود به “ سرهنگ خوشنام ” تبديل مي‌شود ـ فرماندار خرمشهر ، يعني محمدرضا علوي از افراد يكي از خانواده‌هاي ثروتمند خرمشهر ،  شركت دارند . » ( 13 ) 

250

در بازتاب وقايع امروز خرمشهر ، يونايتدپرس طي گزارشي اعلام كرد : چريك‌هاي عرب امروز با نيروهاي دولتي به زد و خورد پرداختند . اين زد و خوردها در شهر بندري خرمشهر روي داد و گزارش‌هاي رسيده حاكي است كه تيراندازي‌هاي شديد به مدت سه ساعت ادامه داشت . به نظر مي‌رسد اين اقدام به تلافي تظاهرات ضدعرب كه در شهر اتفاق افتاده بود ، صورت گرفته است .  اين تيراندازي‌ها در حالي صورت گرفت كه طرف‌داران دولت به منظور درهم شكستن اعتصاب  بيست و چهار روزه كاركنان بندر ، اعلام يك راهپيمايي ديگر كرده‌اند . اين اعتصاب ، بزرگترين  بندر كشور را فلج كرده است . ( 14 ) 

251

خبرنگار روزنامه كيهان از اهواز گزارش داد : « امروز بيش از صد هزار نفر از طبقات مختلف مردم  شهر اهواز و مجاهدين اسلامي عشاير زرگان به دعوت جامعه روحانيت اهواز در تأييد و حمايت و پشتيباني از تيمسار دكتر احمد مدني استاندار خوزستان و نيز محكوم كردن عاملين  سوءقصد به جان حجت الاسلام هاشمي رفسنجاني دست به راهپيمايي و تظاهرات زدند و در حالي كه پيشاپيش صف راهپيمايان روحانيون مبارز و مجاهد اهواز شركت داشتند ، شعار “ مدني  پيروز است ، تجزيه‌طلب نابود است ” و “ منافقين بدانند راه نفوذ ندارند ” ، گفته مي‌شد . راهپيمايان  بعد از عبور از چند خيابان وارد حسينيه اعظم شدند و به سخنراني حجت الاسلام خزعلي كه  پيرامون مقام و شخصيت والاي رهبر انقلاب امام خميني و فعاليت‌هاي پي‌گيرتيمسار مدني  استاندار خوزستان به تفصيل سخن مي‌گفت ، گوش فرا دادند و در پايان قطع‌نامه‌اي قرائت گرديد .  بازار اهواز نيز بكلي تعطيل بود و عموم بازاريان در اين راهپيمايي بزرگ شركت داشتند و در 
پايان راهپيمايي پيام حضرت آيت الله محمد كرمي توسط سيد محمد نوري يكي ازطلاب حوزه  علميه اهواز در حسينيه اعظم اين شهر به زبان عربي قرائت شد . در اين پيام تمام اقشار به  همبستگي و وحدت كلمه و اتحاد و اتفاق بيشتر در پاسداري از اهداف انقلاب اسلامي ايران  دعوت شدند . » ( 15 ) 

252

آيت الله رباني شيرازي كه در راس هيئتي به مناطق كردنشين سفر كرده است ، وعده داد كه كميته‌اي  مركب از كردها و ترك‌ها كه امور انتظامي شهر نقده را به عهده مي‌گيرد ، تشكيل خواهدشد . به  نوشتة روزنامه اطلاعات در جلسه‌اي كه با حضور آيت الله رباني شيرازي ، استاندار آذربايجان غربي و فرماندار مهاباد و برخي ديگر از مقامات در مهاباد تشكيل شد ضمن اتخاذ تصميم در مورد تشكيل كميته‌اي مركب از برادران كرد و ترك به طور مشترك ، قرار شد تا آوارگان  شهرستان نقده به محل سكونت خود بازگردانده شوند و دولت نيز خسارت وارده به آوارگان را پرداخت كند . ( 16 ) 

253

به دنبال حمله اشرار و سازمان‌هاي مسلح به روستاهاي مناطق غرب كشور ، به نوشته روزنامه  اطلاعات نيروهاي ارتش و پاسداران انقلاب براي سركوب آنان وارد عمل مي‌شوند . در اين  گزارش آمده است : « در پي حمله اشرار به روستاهاي مناطق غرب كشور كه تا كنون منجر به كشته  شدن 14 نفر و غارت احشام روستاييان شده است ، در جلسه مسئولين منطقه تصميم گرفته شد كه براي حفظ نظم و امنيت در مناطق غرب ، ارتش وارد عمل شود . معاون سياسي و اداري  استانداري كرمانشاه در اين باره گفت : علي‌رغم داير بودن پاسگاه‌هاي ژاندارمري در منطقه و آمادگي آنان براي دادن خدمات نظامي براي پاكسازي منطقه از اشرار ، تصميم گرفته شد از يگان‌هاي ارتش و پاسداران انقلاب نيز كمك گرفته شود كه پس از اطلاع وزير كشور از اين  تصميم ، واحدهاي نظامي براي برقراري امنيت از صبح روز 8/3/58 در منطقه مستقر شدند . اين  تصميم در جلسه‌اي كه با شركت نماينده امام خميني ، معاون استانداري كرمانشاه ، فرمانده ناحيه  ژاندارمري كرمانشاه ، معاون لشكر81 زرهي و فرمانداران شهرهاي اسلام‌آباد ، قصرشيرين ،  فرمانده هنگ ژاندارمري قصرشيرين و رؤساي كميته‌هاي قصرشيرين ، اسلام‌آباد ، ايوان‌غرب ، ايلام ، گيلان‌غرب و سرپل‌ذهاب در فرمانداري اسلام‌آباد تشكيل گرديد ، اتخاذ شد . » ( 17 ) در همين  حال روزنامه كيهان نوشت : « در اثر درگيري‌هاي منطقه ذهاب صدها نفر از اهالي سرپل‌ذهاب و آبادي‌هاي اطراف در هنگ ژاندارمري قصرشيرين متحصن شده و خواستار رسيدگي به وضع  امنيتي منطقه شدند . » ( 18 ) 

254

در پي تحركات عناصر مشكوك در منطقه تركمن‌صحرا ، دادستان گنبد كاووس با انتشار اطلاعيه‌اي در مورد “ توطئه‌هاي ضدانقلاب “ هشدار داد و اعلام كرد : اين گروه سعي در
برافروختن آتش اختلافات تازه‌اي در ميان مردم را دارند . ( 19 ) 

در خصوص نوع تحركات يادشده ، گزارشي كه در شماره امروز كيهان تحت عنوان “ زمينه‌اي  براي توطئه‌اي ديگر در گنبد “ درج شد ، مي‌تواند مورد توجه قرارگيرد . در اين گزارش مفصل ـ كه  از محتواي آن چنين به نظر مي‌رسد كه يك گروه انقلابي هوادار نظام حاضر در منطقه آن را تهيه  كرده ـ چنين آمده است :

 « گنبد شهري با مناظر طبيعي و زيبا در منطقه‌اي حاصل‌خيز و سرسبز واقع شده است كه هم  از نظر اقتصادي ( كشت و توليد پنبه ، گندم و دام ) و هم از نظر استراتژي ( شهري مركزي كه ارتباط زيادي با نقاط ديگر و از جمله مرز ايران و شوروي دارد ) بسيار با اهميت مي‌باشد .

اين شهر هم مانند شهرهاي ايران از ظلم و جنايت رژيم پهلوي بركنار نمانده است و مردم آن  تحت استثمار شديد رژيم و وابستگان آن قرارگرفته و حقوق و دسترنجشان را ارباب‌ها و امراي  ارتش مي‌چاپيدند و مي‌خوردند . مردم اين شهر از تيره‌هاي مختلفي : تركمن ، فارس ، ترك ،  سيستاني و … هستند كه هم در زمان پادشاهان پيشين و هم دودمان پهلوي حقوق همه آنها پايمال شده و از طريق نظامي سركوب شده‌اند . هزاران هكتار از بهترين زمين‌هاي حاصل‌خيز ،  مراتع انجمن سلطنتي اسب ، ساختمان‌هاي بزرگ ، كارخانه‌هاي صنعتي بزرگ و دام‌هاي فراوان از اموالي است كه رژيم و وابستگانش از مردم ستمديده آن غارت نموده‌اند . از نظر فرهنگي مردم  نسبت به شهرهاي ديگر كم رشد يافته‌تر هستند و بويژه در بسياري از روستاهاي اين منطقه هنوز مدرسه وجود ندارد . مردم تركمن علاقه شديدي به فرهنگ و زبان خود دارند كه با فشار و اختناق  دولت سابق فرهنگ آنها لطمه شديدي خورده و محروميت‌هاي فرهنگي به آنها تحميل  نموده‌اند .

پس از درگيري بين تركمن‌ها و غيرتركمن‌ها ( كه نقشه‌اي حساب شده از طرف منافقان و فرصت‌طلبان براي به دست آوردن فرصتي براي رشد خود بود ) نيروهاي چپ از دو مسئله ( نياز شديد مردم و علاقه شديد به فرهنگ و سنت‌هايشان ) استفاده كردند و در لباس طرف‌داري از فرهنگ و نژاد آنها براي نفوذ در مردم استفاده نمودند . مطرح نمودن خواسته‌هاي درازمدت به  جاي خواسته‌هاي كوتاه مدت ، فرصت ندادن به دولت ، تحريك كارگران به اعتصاب ، همه  زمينه‌هايي براي بحراني كردن منطقه مي‌باشند .

اشتباهاتي از طرف كميته قبلي و انتصاب اشتباه فرماندارسابق ( مادرشاهي ) موجب تشديد بحران و ايجاد زمينه براي نفاق‌پراكني بين توده مردم شد . از طرف ديگر با توجه به مشكلات  دولت و توطئه‌هاي فئودال‌هاي اين منطقه عليه دولت ، ستاد مركزي شوراهاي تركمن‌صحرا از اين استفاده نموده و عليه دولت بازرگان تبليغات سوء مي‌نمايد .

ما به تمام خلق‌هاي اين منطقه هشدار مي‌دهيم كه توطئة ديگري از طرف منافقان و فرصت‌طلبان ، فئودال ها و وامانده‌هاي رژيم سابق عليه مردم و دولت طرح‌ريزي شده است و اين  منافقان مي‌خواهند دولت را رو در روي مردم قرار دهند و خود از آب گل‌آلود ماهي بگيرند و تنها
هشياري مردم اين منطقه جلو آن را خواهدگرفت .

به خاطر افشا نشدن حقايق ، مردم دهات تركمن‌نشين را تحريك كردند كه هركس از آن جا گذشت او را بگيرند حتي اگر ماموران دولتي باشند و عملاً در چندين روستا گروه‌هاي تحقيق و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي گنبد را كه براي تحقيق و رساندن آذوقه و كمك به مستضعفين رفته  بودند ، تا رسيدن مامور از طرف ستاد ، چند ساعت بازداشت كردند و مانع كارشان شدند .

البته توده مردم تركمن بسيار مهربان و مهمان‌نواز هستند اما متأسفانه تبليغات سوء ستاد موجب دوري بيشتر آنها از خلق‌هاي ديگر مي‌گردد و زمينه را براي توطئه‌اي ديگر آماده مي‌كند ؛  براي مثال وقتي در چندين روستا براي تشكيل شورا و رسيدگي به اوضاع ده مراجعه شد ، چند نفري كه از طريق ستاد قبلاً تعيين شده بودند نه تنها نگذاشتند كه شوراهاي قانوني براي مردم  جهت برآورده شدن نيازهايشان ايجاد شود ، بلكه از صحبت كردن مردم با سپاه پاسداران  جلوگيري مي‌كردند زيرا كه از فاش شدن حقايق مي‌ترسند ، حقايقي كه كمونيستي بودن ستاد را روشن نمايد .

براي رشد فرهنگي مردم ، كانون اسلامي و فرهنگي تركمن از طرف جوانان فعال و مبارز تركمن تشكيل شد و فعاليت شديدي را آغاز نمود و چون اين كانون را مخالف مقاصد فرصت‌طلبانه خويش ديدند ، با حمله به اين كانون تمام اموال و ماشين‌هاي چاپ آن را مصادره  نمودند و ساختمان آن نيز هنوز در دست آنهاست . چندين هزار تومان كتاب به غارت رفت و پوسترهاي نمايش پاره شدند . در اعلاميه‌اي كه از طرف ستاد داده شد آنها را مرتجع خوانده و جوانان فعال آن را تهديد نمودند كه آنها پراكنده شده و مخفيانه فعاليت خود را ادامه مي‌دهند .  سؤالي كه پيش مي‌آيد اين است كه آيا اين مردم هستند كه مرتجع را از مترقي تشخيص مي‌دهند يا عده‌اي معلوم‌الحال ؟ ! عده‌اي كه از رشد آزادي و رشد اسلام واهمه دارند . مشخص است كسي  كه نتواند با منطق روبه‌رو شود و مي‌داند كه از راه منطقي شكست مي‌خورد ، جز حمله و غارت  كار ديگري نمي‌تواند بكند .

از نظر اقتصادي با توجه به توليدات پنبه و گندم ، قبلاً بهترين زمين‌هاي حاصل‌خيز دست امراي ارتش ، وابستگان رژيم و فئودال‌ها بود و هم‌اكنون مشكل بزرگ زمين در اين منطقه  مشكلاتي ديگر ايجاد نموده است كه فقر در روستاها ، كمبود محصول ، احتمال درگيري بر سر برداشت و از بين رفتن محصول ، تعدادي از آن مشكلات هستند . متأسفانه باز به تحريك همان افراد معلوم‌الحال ! بسياري از زمين‌ها را به جاي كشت پنبه ( كه به كارگران زيادي احتياج دارد )  آفتابگردان كاشته‌اند و در نتيجه بسياري از كارگران و دهقانان را بيكار نموده و هم اكنون اين دهقانان از نظر آذوقه در فقر شديد بسر مي‌برند .

تنها با نگاهي به روستاها وضع فلاكت‌بار مردمي‌كه رژيم خائن به دست فئودال‌ها براي اين مردم درست نموده‌اند گوياي اين مطلب است كه آشفتگي در منطقه آنها تنها به ضرر اين توده  محروم و فشار بيشتر آنها مي‌گردد ، طبقه‌اي كه فئودال‌ها و اربابان 50 سال يا بيشتر خون آنها را
مكيدند و به جاي آن ، فقر و فلاكت ، بي‌فرهنگي ، بي‌بهداشتي را براي اين مردم ستمديده به جاي  گذاشتند . روستاها فقيرتر از شهر بوده و از نظر حمام و راه شديداً در مضيقه‌اند و آنچه مسلم  است همين توده با استفاده از آزادي ، ره‌آورد انقلاب ، به پا خواسته و با تأييد خدا و زير پوشش  جمهوري اسلامي حقوق خود را از آنها خواهندگرفت . و اما هم اكنون تحريكاتي عليه دولت و قانون از طرف ستاد مشاهده مي‌گردد و اين نشانه‌اي از براي توطئه‌اي جديد است و حاصل آن  مسلماً به جز جنگ و خونريزي ـ كه به نفع منافقين و فرصت‌طلبان است ، چيزي نخواهد بود . » ( 20 ) 

255

اجتماعي كه تحت عنوان كنگره وكلاي دادگستري ايران با شركت طيفي خاص از وكلاي  دادگستري ، قضات و استادان دانشگاه از روز پنجم خرداد در كاخ دادگستري واقع در تهران برگزار شد ، امروز پس از طرح مطالب مفصل و متنوعي عليه نظام جديد ، با صدور قطع‌نامه‌اي پايان  يافت . موضوعات مورد بحث در اين كنگره طبق اعلام قبلي عبارت بودند از مطالبي چون  ضرورت استقرار و وحدت و تمركز قوه قضائيه براساس استقلال و انفكاك آن از قواي مقننه و مجريه ، مصونيت قضايي ، ضرورت حق دفاع از طريق انتخاب وكيل مدافع و نظاير آن . اما در عمل اين كنگره بسرعت رنگ سياسي گرفت . خلاصه‌اي از آنچه طي چهار روز برگزاري كنگره  گذشت ، ذيلاً ارائه مي‌شود . اين گزارش همراه با ضميمه و گزارش بعدي ، نمودار و تصويري از حساسيت‌ها ، جناح‌بندي‌ها ، تركيب‌ها و معادلات بشدت پيچيده سياسي در وضعيت كنوني 

 

كشور است : در جلسه نخست اين كنگره كه  صبح روز 5/3/1358 برگزار شد ابتدا دكتر  “ مبشري “ وزير دادگستري به ايراد سخنراني  پرداخت و گفت : امروز ديگر براي ملت روشن  است كه اختناق منافع بيگانه را تضمين مي‌كند  و آزادي منافع ما را . پس بايد جلو اختناق را  بگيريم .

سپس دكتر “ علي شايگان “ رشته سخن را به  دست گرفت و با تأكيد بر استقلال قوه قضائيه در  قانون اساسي براي اجراي عدالت در جامعه ،  خطاب به حاضران كنگره گفت : مطمئنم كه اين  كنگره تصميماتي اتخاذ خواهد نمود كه براي  حفظ حقوق مردم بسيار مؤثر خواهدبود .

پس از آن اميرانتظام معاون نخست وزير  پيام مهندس بازرگان نخست وزير دولت موقت

 

 

عباس امير انتظام

معاون نخست‌وزير و سخنگوي دولت موقت

 

 

راقرائت كرد . در بخشي از اين پيام چنين آمده است : ديو استبداد و دسايس دشمنان ، چنان در كشورمان كهنه و ريشه‌دار است كه هنوز بايد مبارزه و انقلاب ادامه داشته و به خواست خدا و فداكاري خلق به پيروزي‌هاي ديگر برسيم .

به دنبال آن ، دكتر “ كريم سنجابي ” وكيل دادگستري و وزير خارجه درباره نقش قوه  قضائيه در تأمين آزادي و عدالت و امنيت اجتماعي سخنراني كرد . پس از اتمام سخنراني وي ،  يكي از بانوان حاضر در جلسه از دكتر سنجابي پرسيد : شما كه از حق و عدالت سخن رانديد ،  نظرتان درباره بازداشت 43 نفر از چريك‌هاي فدايي á چيست ؟ دكتر سنجابي پاسخ داد : به نظر من اگر گروه يا دسته سياسي را صرفاً به خاطر آن كه داراي افكار ويژه‌اي مي‌باشند بازداشت كنند ،  اين عمل را محكوم مي‌نمايم ، اما اگر اعمال ديگري مرتكب شده باشند كه بر خلاف قوانين و موازين موجود باشد ، البته مسئله ديگري است .

يكي از شركت‌كنندگان درباره خودمختاري برخي از خلق‌ها نظر دكتر سنجابي را جويا شد .  سنجابي پاسخ داد : من با خودمختاري اين خلق‌ها موافقم و بايد در نظر داشت كه خودمختاري را نبايد به حساب تجزيه‌طلبي گذارد . من اطمينان كامل دارم كه خلق‌هاي ايران هرگز خواهان تجزيه  نمي‌باشند و اين به كرات در تاريخ گذشته ايران به ثبوت رسيده است . كردهاي ايران در طول  تاريخ همواره با بيگانه بر سر وحدت ايران جنگيده‌اند و خلق كرد به ايران و ايراني بودن عشق  مي‌ورزد ، بنابراين نبايد خواست‌هاي منطقي آنان را به حساب تجزيه‌طلبي گذارد و اگر خداي  نكرده روزي تجزيه صورت گيرد ، در درجه اول خود اين خلق‌ها زيان آن را خواهند ديد . اين  خلق‌ها به وظايف خود آگاهي كامل دارند و هرگز خواهان تجزيه نيستند ، اما خودمختاري حق  مشروع آنان است كه بايد به شكلي با حفظ وحدت ملي ، جامة عمل پوشد .

به گزارش مطبوعات سپس آقاي “ مجاب ” رئيس كانون وكلاي دادگستري فارس پشت  تريبون قرار گرفت و به سؤالات حاضران پاسخ داد . از وي درباره بازداشت چريك‌هاي فدايي خلق سؤال شد ، نامبرده ضمن تأييد سخنان سنجابي ، گفت : « اين 43 نفر از طرف مراجع  دادگستري بازداشت نشده‌اند . » براساس اين گزارش ، جواب وي باعث تشنج جلسه گرديد ، عده‌اي  اعتراض مي‌كردند كه پس نقش قوه قضائيه چيست ؟ سرانجام حسن نزيه رئيس كانون وكلا و عضو هيئت رئيسه كنگره توضيح داد كه وقتي در خوزستان با ده نفر از كارگران صنعت نفت در اين باره گفتگو كرده است ، پنج نفر معتقد بوده‌اند كه اين عده به حق بازداشت شدند و پنج تن 

                                                                       

á ظاهراً اين افراد جزء كساني هستند كه در تاريخ 31 فروردين سال 58 در دفتر سازمان چريك‌هاي فدايي خلق در آبادان دستگير شده‌اند كه خبر آن در روزشمار همان روز درج شده است . ليكن درباره تعداد افراد بازداشت شده اتفاق نظري وجود ندارد . راديو لندن در همان روز تعداد آنها را 25 نفر ذكر كرد و نشريه كار ارگان سازمان چريك‌هاي فدايي خلق نيز از " 41 فدايي بازداشت شده " سخن به ميان آورد ( نشريه كار ، سال اول ، شماره 10 ،  20 ارديبهشت 1358 ، صفحه 6 . )

 

ديگر مشكوك بوده و عقيده داشته‌اند كه دولت بايد رفع شبهه كند . نزيه به حاضران جلسه قول  داد كه شخصاً اين موضوع را پي‌گيري كند زيرا كارگران صنعت نفت هم به حل اين موضوع  علاقه‌مندند . ( 21 ) 

دومين جلسه كنگره سراسري كانون وكلاي دادگستري مقارن ظهر 6/3/1358 برگزار گرديد .  پس از رسميت جلسه ، دكتر “ انوري ” نايب رئيس كانون وكلا پشت تريبون قرار گرفت و طي  سخناني گفت : پس از دوهزار و پانصد سال اختناق اكنون كه درهاي آزادي بر روي ملت ايران باز شده ، چه بايد بكنيم كه حقوق ملت تأمين شود . اين روزها كه فوق‌العاده حساس است ، روزهاي  بسيار مهمي است ، زيرا قانون اساسي مطرح است . ما خواستار آنيم كه كليه تجربياتي كه تا كنون  در قوانين اساسي كشورهاي جهان اخذ گرديده و موجب احقاق حق و سربلندي مردم آزاده گيتي  شده ، در قانون اساسي ايران گنجانيده شود . ديروز گفته شد كه قانون اساسي به صورت يك  درجه‌اي تصويب خواهدشد . اگر چنين است بايد با نظر حقوق‌دانان كليه حقوق اساسي مردم در اين قانون رعايت شود . در قانون اساسي جديد بايد حق تفسير قوانين عادي به قوه مستقل محول  شود و مهمتر از همه آن كه قوه قضائيه كاملاً مستقل شود و قوه مجريه در آن دخالت نداشته باشد و قضاوت بايد در كليه دادگاه‌ها يكسان باشند و براي قاضي يك دادگاه استان نسبت به دادگاه  شهرستان هرگز اولويت قائل نشوند . ( 22 ) 

“ حسن نزيه “ رئيس كانون وكلاي دادگستري مركز و مديرعامل شركت ملي نفت كه ضمناً  كنگره را به عهده داشت ، دومين ناطق اين جلسه بود . وي طي سخناني جنجال‌برانگيز گفت : امروز همه مي‌پرسند چه خواهد شد ؟ به كجا مي‌رويم ؟ حضرت آيت الله پريروز مي‌گفته  چرا سستي مي‌بينم ، چرا ديگر حرارت روزهاي قبل را نمي‌بينم ؟ جواب فوق‌العاده ساده است ،  مردم مي‌بينند هركسي صبح از خواب پا مي‌شود براي مملكت دستورالعمل صادر مي‌كند ،  برنامه اقتصادي مي‌دهد ، برنامه‌ريزي مي‌كند و همه اينها مردم را به نگراني و اضطراب و يأس و نااميدي سوق مي‌دهند . بايد به اين مسائل رسيد .

نزيه افزود : در مبارزه مردم مسلمان ايران بر عليه استبداد ، هرگز اسلام و قرآن فراموش  نخواهدشد . روزي كه نهضت مقاومت ملي درست فرداي 28 مرداد تشكيل شد ما در كنار آيت الله طالقاني بوديم ، ما در كنار يكي از مظاهر روحانيت بوديم و هستيم و خواهيم بود و نبايد ابداً براي هيچ مقامي اعم از روحاني يا غيرروحاني اين اعتقاد پيدا شود كه اگر مثلاً من يكي گفتم  جمهوري ايران ، خداي ناكرده تزلزلي در اعتقاد من پيدا شده است ، هرگز . ما در ميان افرادي كه  ملبس به لباس روحانيت نيستند اشخاصي مثل مهندس بازرگان را داريم كه با همه گرفتاري‌ها اين مرد چند وعده نمازش هرگز ترك نمي‌شود . آيا چون در كسوت روحانيت نيست جاي ترديد در تدين او به اسلام هست ؟ اگر مثلاً مهندس بازرگان گفت جمهوري دمكراتيك اسلامي ، خداي  ناكرده چون در لباس روحانيت نيست ، ترديد كنيم ؟ نگوييد اين حرف‌ها را ! من از حضور امام خميني استمداد مي‌كنم خدمتشان خواهم رفت و خواهم گفت فراموش نكنيد كه سياست 
استعماري مبني بر “ تفرقه بينداز و حكومت كن ” بود و هنوز هم جاي خودش هست .

در پاريس چندين بار خدمت امام رسيديم ، از ايشان سؤال مي‌شد حكومت اسلامي  چيست ؟ در آن جا روزنامه فيگارو تصويري كرده بود از حكومت اسلامي‌كه يعني چادر و چاقچور ، يعني سنگسار ، يعني خانه‌نشين كردن زنان ، يعني دست بريدن دزدان . بنده خدمت آقا عرض كردم چه كنيم كه اين شُبْهه در مطبوعات و جرايد از بين برود ؟ فرمودند هدف حكومت  اسلامي چيزي جز استقلال ، آزادي ، عدالت اجتماعي نيست . گفتم پس به تعبيري بايد بگويم يعني اجراي تمام و كمال اعلاميه جهاني حقوق بشر . گفتند در همين حد . گفتم مي‌دانم اسلام  پايه‌گذار حقوق بشر است ، بنابراين با كمال سربلندي بايد بگويم حكومت اسلامي يعني  استقلال ، آزادي ، عدالت اجتماعي … . ولي نمي‌دانم چرا اخيراً عده‌اي مي‌روند خداي ناكرده  ايشان را تشبيه به بعضي مسائل مي‌كنند و هر روز مشكلي بر مشكلات افزوده و گره كوري بر گره‌هاي كور اضافه مي‌شود .

نزيه در ادامه سخنان خود گفت : يكي از اهداف اين كنگره اين است كه هيئتي را انتخاب كنيم  برويم خدمت امام بگوييم براي همكاري آمده‌ايم ، براي رفع سوءتفاهمات آمديم . ديديم كه  خود امام متوجه اشتباهاتي كه دادگاه‌ها كردند ، تندروي كردند ، شدند ، خودشان تصحيح كردند و ايشان فرمان دادند كه ديگر كسي جز آدم‌كش نبايد محكوم به اعدام بشود . ولي اشتباه دادگاه سبب  شد كه افراد بي‌گناهي ( البته از نظر عدم ارتكاب جرم آدمكشي ) اعدام شوند … . اگر ما فكر كنيم  تمام مسائل سياسي و اقتصادي و قضايي را مي‌توانيم در قالب اسلامي بسازيم ، آيات عظام هم  مي‌دانند اين امر در شرايط حاضر نه مقدور است ، نه ممكن و نه مفيد . ( 23 ) 

سومين جلسه كنگره نيز در روز 7/3/1358 تشكيل گرديد . به نوشته روزنامه اطلاعات ، در سومين روز كنگره جمعيت بيشتري از روزهاي قبل سالن اجتماع كاخ دادگستري و كريدورهاي  اطراف آن را پر كرده بود . سخنراني حسن نزيه رئيس كانون وكلا و مديرعامل شركت ملي نفت در انتقاد نسبت به مسائل جاري مملكتي ، جمعيت بيشتري را راهي كنگره كرده بود و قضات و وكلاي دادگستري هنگام روبه‌رو شدن با نزيه ، از سخنان وي تمجيد مي‌كردند .

اولين سخنران جلسه سوم “ اكبر عطار كاشاني “ وكيل دادگستري بود كه درباره مصونيت  قضايي و آزادي دفاع وكيل صحبت كرد . وي در بخشي از سخنان گفت : ساواك هنوز هم  دست‌اندركار است و در همين عدليه مقامات سابق ساواك دست‌اندركارند . در همين كانون  وكلاي دادگستري برخي از اعضاي هيئت مديره از عمال رژيم گذشته‌اند . ما بايد اكنون  قانون اساسي بنويسيم كه آيندگان به ما لعنت نكنند . قانون اساسي جديد بايد حقوق دمكراتيك  جامعه را تعيين كند ، يعني استقلال و آزادي و اصل مصونيت قضات .

متأسفانه در حال حاضر ، با وجود آن كه چهار ماه از انقلاب مي‌گذرد ، ما دو عدليه داريم . ما وقتي مي‌بينيم دستور مي‌دهند كتاب‌هاي صادق هدايت را جمع كنند ، ديگر نمي‌توان از عدليه  صحبت كرد . هنوز بعد از ماه‌ها كه از انقلاب گذشته ، هزاران قراردادي كه با امپرياليست‌ها داريم 
ملغي نشده است . مطبوعات ما انقلابي نيستند ، مطبوعات ما آزادي ندارند ، ما انقلاب نكرده‌ايم  كه مطبوعات به زنجير اختناق كشيده شوند .

سپس يكي از بانوان وكيل ، نطق كوتاهي درباره حقوق زن ايراد كرد و متذكر شد زنان ايراني  قبل از اسلام از تساوي حقوق با مردان برخوردار بوده‌اند و در كارهاي اجتماعي همدوش مردان  شركت داشته‌اند و حق نيست كه ما آنان را از برخي حقوق محروم نماييم . به نوشته مطبوعات ،  سخنراني بانوي وكيل با ابراز احساسات شديد حضار روبه‌رو شد .

ناطق ديگر اين جلسه “ دكتر هدايت الله متين دفتري ” نايب رئيس كانون وكلاي دادگستري  بود . متين دفتري گفت : ديروز آقاي نزيه به تفصيل فرمايشاتي فرمودند كه خيال من و بسياري از همكاران را آسوده كردند و باري را از دوش ما برداشتند و بسياري از مكنونات قلبي ما را بيرون  ريختند . ما نبايد فراموش كنيم كه ما مهمترين لحظات تاريخ زندگي خود را به عنوان يك ملت  مي‌گذرانيم ، مبارزاتي را پشت سر گذاشته‌ايم ، رژيمي شيطاني واژگون شده است و اكنون موقع آن  رسيده كه منشور اين مبارزات و اين انقلاب ، يعني يك قانون اساسي ، يعني يك قرارداد اجتماعي  براي ما نوشته شود كه سال‌هاي سال حافظ حقوق و حدود ما باشد . چون در شرايط فعلي اصلاً و ابداً بر ما كه مردم اين آب و خاكيم ، بر ملت ايران معلوم نيست كه چه كساني مشغول تدوين  اين منشور حياتي اين مردم هستند . مي‌ترسم قبل از اين كه توده‌هاي مردم بتوانند بگويند كه چه  مي‌خواهند ، با يك راي آري يا نه روبه‌رو شويم و بالاخره با يك همه‌پرسي ، سندي بر ما تحميل  شود . اين قراردادي است اجتماعي كه بايد تمام توده‌ها ، تمام اقشار و طبقات اين مردم كه در اين  انقلاب سهيم بودند در تدوين آن هم سهيم باشند . ما هنوز انقلابمان به سرانجام نرسيده و نخواهد رسيد و اگر حقوق و آزادي‌هاي مردم ما تأمين نشود ، بزرگترين دست‌آورد انقلاب ما كه  آزادي بوده است حفظ نشود و مردم آزادانه نتوانند به مبارزات خود ادامه دهند ، امپرياليسم نه تنها از بين نخواهدرفت ، بلكه روزبه‌روز سلطه آن بر ما بيشتر خواهدشد .

متين دفتري با اشاره به دستگيري وابستگان سازمان چريك‌هاي فدايي گفت : وقتي كه اين  42نفر ـ كه اكنون خانواده‌هايشان پس از مأيوس شدن از تمام مراجع به اين جا روي آورده‌اند و  در اينجا تحصن كرده‌اند ـ تازه دستگير شده بودند ، خانواده‌هايشان به كانون وكلا آمدند . آقاي نزيه  محبت كردند و گفتند من راجع به اين كار تحقيق مي‌كنم . گفته شد كه دلايلي عليه اين  توقيف شدگان پيدا شده كه بايد رسيدگي شود . در آن زمان گفتيم خواهش مي‌كنيم اين دلايل رو شود كه ما بدانيم و اكنون پس از گذشتن هفته‌ها نه تنها رسيدگي به كار اينها نشده بلكه جوان  برومند ديگري به نام “ اخوان “ كه در فلسطين معروف به حماد شيباني ( ضميمه دارد )  شده بود و جزو مجاهدين فلسطين مي‌جنگيد ، بدون هيچ دليل توقيف شده و در زندان بسر مي‌برد .

متين دفتري افزود : ما مي‌بينيم در گزارش‌هاي روزنامه‌ها ، در گزارش‌هاي راديويي و تلويزيوني ، صحبت از دادگاه‌هاي انقلاب مي‌شود ، ولي نتيجه عمل اينها را وقتي كه بررسي 
مي‌كنيم مي‌بينيم آنچه كه شايسته انقلابي مانند انقلاب عظيم ملت ايران بود كه منجر به واژگوني  رژيم 50 و چند ساله شد ، منجر به آزادي مردم شد ، اكنون براي ما وجود ندارد .

پس از متين دفتري دكتر “ فرج الله پورسرتيپ “ وكيل دادگستري درباره دادرسي و قانون اساسي جديد گفت : دستگاه نظارت بر قانون اساسي بايد وجود داشته باشد و اگر اين  دستگاه به وجود نيايد ، تضميني هم براي اجراي صحيح آن وجود نخواهدداشت . ناطق ضمن  سخنان خود گفت : به شخصيت بارز امام خميني احترام مي‌گذاريم و از ايشان مي‌خواهيم كه به  حرف‌هاي ما توجه شود . ما اگر دستگاه حاكم را اقناع كنيم كه دادگستري مقتدري بايد در مملكت  وجود داشته باشد ، قبول خواهندكرد . ( 24 ) 

چهارمين و آخرين جلسه كنگره سراسري وكلاي دادگستري در روز 8/3/58 برگزار شد . به  نوشتة روزنامه اطلاعات ، در آغاز جلسه تاج گلي از طرف خانواده‌هاي 42 نفر از چريك‌هاي  فدايي خلق كه از زندان آزاد شده‌اند ، به پاس قدرداني از خدمات كنگره در آزادي انسان ، به كنگره  تقديم شد . ( 25 ) 

اولين سخنران جلسه امروز دكتر “ خليل آذرپور ” بود . وي طي سخناني گفت : استقلال قوه  قضائيه بدون استقلال سياسي و اقتصادي هرگز مقدور و ميسر نيست و اگر تحت قوانيني به ما بگويند كه قوه قضائيه مستقلي داريم ، من هرگز باور نخواهم كرد ، زيرا ما هنوز قراردادهاي  تحميلي با امپرياليست‌ها و در رأس آنها با امپرياليسم امريكا را لغو نكرده‌ايم ، پس چگونه  مي‌توان از استقلال سياسي و اقتصادي دم زد . بنابراين استقلال قضايي هم هرگز وجود نخواهد داشت .

ناطق سپس به وضع مطبوعات كشور اشاره كرد و آن را تأسف‌انگيز خواند و گفت : چرا در راديو و تلويزيون در اين موقع حساس مناظره بين گروه‌هاي مختلف وجود ندارد ، چرا راديو و تلويزيون در محاق سانسور فرو رفته است .

دكتر آذر سپس درباره انقلاب و ضدانقلاب بحث كرد و نتيجه گرفت كه جنبه داخلي  ضدانقلاب خطرناك‌تر از جنبه خارجي ضدانقلاب است و گفت : من در اين جا با صداي بلند مي‌گويم وطن در خطر است . قانون اساسي در خطر است . من پيشنهاد مي‌كنم كه تمام وكلاي  دادگستري و اعضاي كنگره در اين جا تحصن اختيار كنند . مسئلة ساده‌اي نيست ، وطن در خطر است . با فكل و كراوات نمي‌توان مسائل را حل كرد ، من لباس راحتي پوشيده‌ام كه امروز اين جا تحصن كنيم . ما قانون اساسي مي‌خواهيم ، ما مي‌گوييم قانون اساسي بدون شركت حقوق‌دان‌ها ،  قانون اساسي نمي‌شود .

در پاسخ به اين سخنان ، حسن نزيه از اعضاي هيئت رئيسه گفت : پيشنهاد تحصن بايد به  وسيله هيئت رئيسه و كميسيون قطع‌نامه مورد بررسي قرار بگيرد و البته ما اين پيشنهاد را مورد بررسي قرار خواهيم داد و از اين كه مي‌بينيم در اين دو روز قيافه‌ها باز شده و با انعكاس جريانات  اين كنگره ، مردم به آينده اميدوار شده‌اند ، بسي باعث خوش‌وقتي است . در دو روز گذشته از
تمام اقشار به من تلگرافاتي رسيده است كه كنگره وكلاي دادگستري را مورد ستايش قرار داده‌اند . »

دكتر آذر با فرياد گفت : « آقاي نزيه ! مسئله تحصّن مهم است ، شما اگر مقاومت نكنيد هرگز به  مطلوب خود دست نخواهيد يافت . با صدور يك قطع‌نامه كار درست نمي‌شود ، همه بايد با هم  تحصن كنيم . خليل آذر اسامي عده‌اي را به عنوان كميته تدارك تحصن خواند . ( 26 ) 

پس از سخنراني دكتر خليل آذر ، به نوشته روزنامه جمهوري اسلامي از سخنراني دكتر كاشاني از وكلاي مسلمان ( 27 ) به اين بهانه كه نام سخنران در ليست اسامي سخنرانان قرار ندارد ،  به دستور هيئت رئيسه كنگره جلوگيري به عمل آمد . ( 28 ) ( خبر ضميمه دارد . ) در پي آن ، جلسه  كنگره بشدت متشنج شد و در نتيجه حسن نزيه اعلام تنفس كرد . وي پس از تنفس گفت : هيئت  رئيسه و كميسيون قطع‌نامه با تحصن موافقت نمي‌كنند .

پس از آن در پايان كنگره قطع‌نامه‌اي در 16 ماده به شرح زير قرائت شد :

1 ـ كنگره با درود فراوان ، سپاس قلبي وكلاي دادگستري ايران را به حضور رهبر انقلاب ايران  “ امام خميني ” ابراز مي‌دارد و از پيام صميمانه جناب آقاي مهندس بازرگان نخست وزير دولت  موقت جمهوري اسلامي‌تشكر ميكند .

2 ـ كنگره در برابر رادمرد بزرگ تاريخ ايران “ دكتر محمد مصدق “ سرتعظيم و تكريم فرود مي‌آورد .

3 ـ كنگره به همه شهدايي كه در مبارزه عليه فساد و استبداد سلسله پهلوي و عليه‌ امپرياليسم و غارتگري‌هاي خارجي و مبارزه براي استقلال ملي جان باخته‌اند ، درود مي‌فرستد .

4 ـ كنگره با توجه به سخنراني‌ها و مباحثاتي كه در طول چهار روز انجام گرفت ، اعلام  مي‌دارد :

الف : طرح قانون اساسي بايد هرچه زودتر در معرض افكار عمومي قرار گيرد ، طرح  قانون اساسي قبل از رفراندوم بايد به وسيله مجلس مؤسسان به تصويب برسد . نمايندگان  مجلس مؤسسان بايد از طريق انتخابات آزاد و مستقيم توسط مردم به نسبت معقول و به طور معين انتخاب شوند . مراجعه مستقيم به آراي عمومي قبل از تصويب طرح قانون اساسي در مجلس مؤسسان ، مقرون به مصلحت ملت نيست .

ب : براي انجام انتخابات مجلس مؤسسان لازم است جميع آزادي‌ها براي كليه احزاب و گروه‌ها و جمعيت‌ها و افراد تأمين و تضمين گردد .

ج : تضمين آزادي كامل مطبوعات و انتشارات و استفاده مساوي همه احزاب و گروه‌ها و جمعيت‌ها از وسايل ارتباط جمعي لازمه تدوين صحيح قانون اساسي و انتخابات صحيح  مجلس مؤسسان مي‌باشد .

5 ـ نظر به اين كه ملت ايران منشا كليه اقتدارات مملكتي است و قواي مملكت و اعمال اين  قوا به هر صورت و در هر حال بايد به طرق مطمئن زير نظارت عامه ملت باشد و نظر به اين كه  حقوق اساسي آحاد و افراد مردم بايد از هر لحاظ و تمام و كمال تضمين گردد ، به طوري كه 
برخورداري آحاد افراد مردم از اين حقوق عملاً تضمين شود . قواي سه‌گانه بايد از يكديگر منفك  باشند و قوه قضائيه مستقل و منفك از قواي ديگر ، شرايط لازم و اصلي استقرار حاكميت مردم  است . براي ايجاد قوه قضائيه مستقل ، تحقيق شرايط آتي الذكر ضرورت قطعي دارد :

الف : تصريح و تأكيد اصل استقلال و غير متغير بودن قضات دادگستري .

ب : تصريح و تاكيد اين اصل كه انتصابات مشاغل قضايي توسط شوراي منتخب قضات  انجام گيرد و در انتخاب قضات جز صلاحيت علمي و اخلاقي هيچ قيد و شرط ديگري اعم از جنس و مذهب و غيره نبايد ملحوظ گردد .

ج : مصونيت قضات دادگستري در تمام سطوح اعم از محاكم و يا دادسراها و در تمام  زمينه‌ها اعم از مادي و معنوي بايد تضمين گردد .

د : معيشت قضات محاكم و صاحب‌منصبان دادسراها به تناسب وضع آنها از هر لحاظ بايد تأمين گردد تا دچار نگراني و بيم اعاشه خود و خانواده‌هاشان نباشند .

6 ـ آحاد و افراد مردم بدون هيچ گونه تبعيض بايد از صيانت قضايي ، حقوق انساني و اساسي خود تمام و كمال برخوردار باشند ، اين مهم با تضمين و اجراي قواعد آتي‌الذكر تحقق  مي‌پذيرد .

7 ـ محاكم دادگستري مراجع صالح براي تميز حق هستند و اين اصل عام بايد در مورد كليه  اختلافات افراد با يكديگر و با سازمان‌هاي مملكتي و بلدي در هر زمينه در نظر گرفته شود .

8 ـ محاكم اختصاصي نافي اصل شمول صلاحيت و اقتدار محاكم عمومي دادگستري است  و تشكيل هرگونه محكمه اختصاصي مردود اعلام مي‌گردد .

9 ـ اين اصل كه صدور حكم و تميز حق ملازم با رسيدگي دارد و احكام بايد موجه و مدلل  باشند ، بايد به معني واقعي رعايت گردد .

10 ـ رسيدگي دو درجه‌اي براي جلوگيري از تضييع حقوق آحاد و افراد ضرورت قطعي  دارد .

11 ـ به هيچ عنوان نبايد حق مراجعه آحاد و افراد مردم به دادگاه‌هاي صالح محدود گردد .

12 ـ آحاد و افراد مردم براي صيانت حقوق خود بايد از حق دفاع آزادانه و نامحدود برخوردار باشند .

13 ـ سيستم قضايي ايران بايد آن دسته از مردم كه استطاعت تأمين موجبات حق دفاع را ندارند مورد حمايت قرار دهد . در اين طريق سيستم صيانت قضايي به صورت عرضه خدمات  دفاع به شكل مناسب بايد تأمين گردد .

14 ـ تأمين حق و دفاع مطلق و آزادانه افراد جز با تأمين مصونيت وكيل در امر دفاع  صورت‌پذير نيست ، لذا مصونيت وكلاي دادگستري در ايفاي وظايف شغلي و حرفه‌اي آنان بايد با تصويب و اجراي قوانين و مقررات روشن و صريح تضمين گردد.

15 ـ دولت بايد براي برقراري سيستم صيانت قضايي بودجه مكفي در اختيار ارگان‌هاي 
صلاحيت‌دار قوه قضائيه و سازمان‌هاي صنفي وكلا قرار دهد .

16 ـ تسريع در بازگشت به حكومت دائمي قانون از طريق تصويب و اجراي قانون اساسي  متضمن اصول فوق‌الذكر ، مورد تقاضاي شركت‌كنندگان در كنگره است . »

علاوه بر قطع‌نامة مذكور ، علي شاهنده عضو هيئت مديره كنگره پيامي‌خطاب به ملت ايران  قرائت كرد كه در آن آمده است :

تا تشكيل مجلس ملي دائمي ، ما مي‌خواهيم كه كنگره‌اي مركب از نمايندگان همه احزاب و گروه‌ها و جمعيت‌هاي سياسي و غيرسياسي ، اقليت‌هاي مذهبي و قومي براي تعيين خط مشي  سياسي و اقتصادي حكومت تشكيل گردد . طرد و نفي و تخطئه افراد و احزاب و جمعيت‌ها به  علت داشتن عقايد و نظريات و افكار خاص سياسي يا به علت مشي و منش و روش سياسي و اجتماعي خاص ، مغاير با اصل آزادي و منافي وحدت و اتفاق و از بين‌برنده آثار انقلاب  مي‌باشد . ايجاد هرگونه اختناق و تجاوز و حمله و تعدي به حريم آزادي افراد و اجتماعات و مؤسسات از قبيل دفاتر و ادارات روزنامه‌ها و كتابخانه‌ها و كتابفروشي‌ها محكوم است .

كنگرة مايل است كه همه ساله در زادروز دكتر “ محمد مصدق “ يعني روز بيست و نهم  ارديبهشت اجتماع بزرگ حقوق‌دانان كشور به منظور پاسداري از حقوق و آزادي‌هاي فردي و اجتماعي تشكيل و نبرد پي‌گير حقوق‌دان‌هاي كشور را عليه هرگونه اختناق و بي‌عدالتي سازمان  دهد .

به نوشته روزنامه اطلاعات ، با پايان يافتن كنگره ، دكتر خليل آذر پشت تريبون قرار گرفت و

 

طي سخناني به تصميم هيئت مديره درباره رد  تحصن اعتراض كرد و عده‌اي از وكلا نيز  گفته‌هاي او را تأييد كردند . سرانجام طرف‌داران  اين فكر قرار گذاشتند ، درخواست‌هاي خود را به  صورت كتبي تسليم دولت نمايند و چنانچه  خواست‌هاي آنان مورد رسيدگي قرار نگرفت ،  در دادگستري تحصن اختيار نمايند . ( 29 ) ( خبر ضميمه دارد )

256

آيت الله دكتر بهشتي ( يكي از اعضاي  شوراي انقلاب ) در كانون توحيد سخناني ايراد  كرد كه روزنامه جمهوري اسلامي آن را “ شرح  علل نگراني‌هاي عميق امام “ توصيف كرد و  نوشت : « ناظران سياسي براي سخنراني بهشتي  اهميت خاصي قائلند . اين سخنراني مي‌تواند تا

 

 

آيت الله دكتر سيد محمد حسين بهشتي از اعضاي شوراي انقلاب

 

حدودي رهنمود ما باشد به علل نگراني‌هاي عميق امام و مردم در مورد فعل و انفعالات سياسي  مشكوكي كه اينك در اين كشور جريان دارد . » دكتر بهشتي در اين سخنراني به نگراني‌هاي امام در زمان كنوني اشاره كرد و گفت :

در اين ايام و در اين روزها رهبر‌عالي قدر مبارزه “ امام خميني “ نگران آن شده‌اند كه گروه‌هاي  اجتماعي ديگر ـ كه آنها هم مبارزه داشته‌اند و مبارزه كرده‌اند ، آنها هم سابقه‌هاي طولاني مبارزه  دارند و سوابقشان را نمي‌خواهيم ناديده بگيريم ـ آنها به دليل اين كه در طول دو سال اخير ،  بخصوص در طول دو سال اخير ، البته در سال‌هاي قبل هم برخي از اين گروه‌ها آمده بودند به  ميدان اين مبارزه ، ولي بخصوص در طول دو سال اخير آمدند و به صفوف انقلابيون با آرمان  خالص اسلامي پيوستند . اينها بخواهند در مرحله جديد از مبارزه ما بار ديگر مبارزه و انقلاب ما را كه در مقطع جديد خصلت و ماهيت كاملاً اسلامي و رهبري كاملاً اسلامي پيدا كرده ، بكشانند به سمت آن نوع رهبري و آن نوع انديشه اجتماعي و آن رنگي از مبارزه كه قبل از سال 1341 داشت ، بخواهند بار ديگر مبارزه تمام عيار اسلامي ما را صرفاً يك مبارزه ملي ، يك مبارزه  ليبراليستي ، يك مبارزه براي دست‌يابي بر رفاه بيشتر اقتصادي و امثال اينها كنند ، اين نگراني در ايشان به وجود آمده است .

 … اما در اين ايام به صورت مكرر تأكيد مي‌كنند كه ما و ملت ما و انقلاب ما در اين مقطع  اخير انقلابي است صرفاً خواستار تحقق يافتن نظام حق و عدل اسلامي است به صورت خالص  و اصرار دارند كه وقتي در اين مقطع نيروهاي عمده انقلاب نيروهايي هستند كه با انگيزه اسلام و با رهبري اسلامي به ميدان مبارزه و شهادت گام نهاده‌اند ، بايد اين انگيزه و اين خصلت و اين  ويژگي نگهباني شود و مي‌گويند آوردن هر تعبير ديگر جز جمهوري اسلامي ، اين نگراني را بيشتر مي‌كند كه مبادا دستي در كار باشد كه بخواهد جهت قاطع و روشن انقلاب را تغيير دهد ، چون در اين تغيير بي شك اين بيم و نگراني وجود دارد كه اصولاً اصل انقلاب به خطر بيفتد .

 … حساسيت ايشان در مورد اسلامي نگه‌داشتن انقلاب ، به صورت كامل و محكم  نگه‌داشتن پيوند انقلاب با روحانيت مؤمن مبارز متعهد آگاه بدين جهت است . بدين جهت است  كه به همان دليل در اين مقطع زماني حضور اين دو عامل نقش بنيادي و قاطع و تعيين‌كننده در پيروزي انقلاب و به ثمر رسيدن همه گروه‌ها داشته است . در تداوم آن نيز اين دو ، نقش  تعيين‌كننده خواهد داشت . نگراني ايشان اين است كه يك عده ميراث‌خوار انقلاب پا به ميدان  بگذارند و بگويند انقلابي كه تحت تأثير اين دو عامل قاطع تعيين‌كننده به ثمر رسيده ، حالا ميراثش را بگذاريد در اختيار ما ، ما مي‌خواهيم او را ادامه بدهيم . اين البته جاي نگراني است و متأسفانه ما سر و كله اين ميراث‌خوارها را در اين ماه‌هاي اخير به شكل‌هاي گوناگون در كنفرانس ها ، سخنراني‌ها ، در مقالات و نوشته‌ها و در مجامع ديگر مكرر مي‌بينيم و روز به روز نگراني ايشان بيشتر مي‌شود .

دكتر بهشتي با اشاره به سخنان حسن نزيه در كنگره اخير كانون وكلا گفت : فرد يا گروهي كه 
اين ديد را در رابطه انقلاب ما با اسلام دارد ، آيا نسبت به انقلاب پيروزمند ما در اين مقطع اخير خودي است يا بيگانه ؟ فرد يا گروهي كه در تعريف و رابطه با انقلاب تو مي‌گويد اگر ما فكر كنيم  تمامي مسائل سياسي و اقتصادي و قضايي را مي‌توانيم در قالب اسلامي بسازيم ، آيات عظام  هم مي‌دانند اين امر در شرايط حاضر نه مقدور است ، نه ممكن و نه مفيد . آيا تو اي اكثريت قاطع  ملت انقلابي و اي نسل جوان انقلابي و اي روحانيت انقلابي متعهد مبارز و اي دانشگاهيان  متعهد مبارز و اي كارگران و كشاورزان و پيشه‌وران و زنان و مردان و فرهنگيان و كارمندان مبارز انقلابي ، آيا چنين افراد و چنين گروه‌هايي را در رابطه با خط انقلابي‌ات خودي مي‌داني يا بيگانه ؟  …

همين آقاي گوينده اين سخن و همفكرانش در مبارزات ملي گذشته اينها به پاريس  آمده بودند تا امام خميني را تا رهبر عالي‌قدر ملت انقلابي ، رهبر عالي‌قدر ما و شما را ، همه‌مان را به خيال خودشان قانع كنند كه ايشان بپذيرند كه راه‌حل بحران سياسي و اجتماعي ايران قبول  كردن انتخابات آزاد بختيار با قبول رژيم است .

مطلب من با اين افراد و اين گروه‌ها اين است اقلاً بگذاريد ماها بميريم ، ماها كه از نزديك در بحث‌هاتان بوده‌ايم ديگر نباشيم بعد بياييد خودتان را به عنوان متوليان انقلاب ايران جا بزنيد .  بحث‌هايي بوده است ، خود من حضوراً در آنها شركت داشته‌ام كه اين آقايان تأكيد داشتند كه  پافشاري امام در نبودن شاه بي‌جا و يك آرمان ايده‌آليستي است . وقتي بعد يك پله تنزل كردند گفتند خيلي خوب حالا شاه هم نباشد ولي ايشان شوراي سلطنت و وليعهد و انتخابات آزاد زير نظر شوراي سلطنت را قبول كنند و در اين مسئله پافشاري و تأكيد داشتند . حالا اگر رهبر انقلاب  نگران آن باشد كه اين آقاياني كه در همين پنج شش ماه قبل در پاريس حضوراً اين بحث‌ها را مطرح مي‌كردند و قبل از آن با خود بنده و جمع دوستان در ايران مكرر مطرح مي‌كردند ، مبادا اينها بخواهند انقلاب اسلامي ما را به سمت يك دمكراسي غربي ، يك ليبراليسم غربي ، يك سوسيال دمكراسي شرقي يا يك « ليكموش » á نه شرقي نه غربي بكشانند . اگر رهبر انقلاب نگران  باشند و حساس باشند ، جا دارد اين حساسيت و اين نگراني ايشان يا جا ندارد ؟ بجاست اين  حساسيت ايشان .

دكتر بهشتي در پاسخ به اين سوال كه با شناختي كه شما از اين اشخاص داريد چرا پست‌هاي  حساس اقتصادي در مملكت را به آنها واگذار كرده‌ايد ؟ گفت : ما با اين واگذاري‌ها از روز اول هم 

                                                                       

á منظور شهيد بهشتي از ذكر استعاره " ليكموش " اشاره به غير واقعي و غير موجود بودن نظامي است كه در بسياري از شعارها و درخواست‌هاي منتقدان نظام جديد ، در قالب توقعات غير ممكن ، درخواست مي‌شود .  استعارة ليكموش را دكتر بهشتي از يك طنز ادبي قديمي گرفته است كه مضمون آن چنين است : شخصي اين شعر را در توضيح ضرب‌المثل دست بالاي دست بسيار است ، مي‌خواند :

گربه شير است در گرفتن موش            ليك موش است در مصاف پلنگ

مستمعي كه درباره ادبيات و شعر پرگويي عوامانه مي‌كرد ، پرسيد : ليكموش چه حيواني است ؟ آن شخص جواب داد : ليكموش حيواني است كه از موش بزرگتر و از گربه كوچكتر و بسيار خطرناك است .

 

موافق نبوديم ، ما مي‌دانستيم كساني كه تا پنج ماه قبل مي‌توانستند انتخابات آزاد بختيار را كليد حل مشكل اين مملكت قرار دهند ، اينها اگر بيايند حتي در اين پست‌هاي اقتصادي قرار بگيرند آن وقت روزي شروع مي‌كنند براي انقلاب ما دلسوزي‌هاي چنين كردن …

افراد و گروه‌هايي … به دليل اين كه با مرحوم دكتر مصدق پيوند و رابطه و ديدار داشته‌اند نغمه‌هايي را آغاز كرده‌اند كه اين نغمه‌ها براي انقلاب … و جهت اسلامي انقلاب خطرناك است …  من فعلاً نمي‌خواهم بگويم اينها خائنند يا نه ، بايد اينها محاكمه شوند تا معلوم شود با چه  انگيزه‌اي مي‌گويند اسلام نمي‌تواند راه‌حل باشد … اگر صرف يك اظهارنظر است ، اظهارنظر آزاد است . در اين مملكت كساني هستند كه مي‌گويند اصلاً خدا نيست و ما هم متعرض آنها نيستيم .  ولي اگر بيش از يك اظهارنظر باشد ، اگر بخواهد مسئله آغاز يك توطئه باشد ، هشدارباش  مي‌دهيم …

شما خيال كرديد با يك كنگره چند صد نفري با نام دهان پركن حقوق‌دان‌ها و وكلاي  دادگستري مي‌توانيد جامعه انقلابي ما را مرعوب كنيد ؟ شما خيال كرديد كه حقوق‌دان در اين  مملكت منحصر به اين چند صدنفري است كه آن جا گرد آمده‌اند ؟ شما فكر كرده‌ايد كه ‌انديشمندان كشور منحصر در اين گروه‌هاي معدود هستند ؟ مبادا ، مبادا كنگره‌هاي شما نسخه  دوم كنگره‌هاي انديشمندان شاهنشاهي باشد و نگران آن هستم كه اگر پرونده اين گردآمدگان را يك‌يك بررسي كنيم ، در ميان آنها و در صفوف آنها نام اين انديشمندان را هم مكرر بيابيم . البته  رسيدگي خواهيم كرد . ( 30 ) 

257

ستاد مركزي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي‌تشكيل شد و شروع به كار مراكز سپاه در شهرهاي  مختلف كشور را اعلام كرد . اين ستاد تأكيد كرد : تا اين تاريخ ( 8/3/58 ) ستاد فرماندهي سپاه در شهرهاي مشهد ، اروميه ، قهرمانشهر ( كرمانشاه ) ، همدان ، يزد ، كرمان ، اراك ، سمنان ، رشت ،  لاهيجان ، كاشان ، پاوه و بوشهر تشكيل شده و شروع به فعاليت كرده است و در شهرهاي بسيار ديگر مقدمات تشكيل سپاه انجام گرفته است . ستاد مركزي سپاه از مسئولان كميته‌ها و پاسداران  در شهرهايي كه ستاد فرماندهي ندارند خواسته است هرچه زودتر با مراكز استان كه ستاد فرماندهي دارد و يا به ستاد مركزي سپاه مراجعه كنند تا مقدمات تشكيل ستاد فرماندهي انجام  گيرد . ستاد مزبور يادآور شد كه در هر شهر كه ستاد فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي‌ تشكيل مي‌گردد ، كليه نامه‌ها و برگ مأموريت‌ها داراي آرم مخصوص سپاه و مهر مخصوص با امضاي مسئول مربوط مي‌باشد و هيچ كس به هيچ عنوان نمي‌تواند تحت نام سپاه پاسداران  انقلاب اسلامي بدون داشتن مجوز از ستاد فرماندهي سپاه پاسداران ، اقدامي نمايد . ( 31 ) 

258

از نيروي هوايي به عنوان سياسي‌ترين بخش ارتش ، بيش از ساير نيروها در مراسم متعدد جريان‌هاي سياسي مختلف نمايندگاني حاضر مي‌شوند . در واقع مسابقة نفوذ در اين نيرو بين 
همه جريان‌هاي موجود وجود دارد . در واكنش به اين گونه تلاش‌ها براي نفوذ علني و مخفيانه ،  امروز در كيهان مطلبي با عنوان “ اعلاميه نيروي هوايي جمهوري اسلامي “ درج شد كه در آن با لحن بي سابقه‌اي شديد عليه گروه‌هايي همچون سازمان چريك‌هاي فدايي خلق موضع‌گيري  شده ، در اين اعلاميه آمده است : « آواي شوم ضدانقلاب با تاكتيكي جديد به گوش مي‌رسد ،  آوايي خفيف و محكوم به مرگ و زوال . ما آگاهي تمام داريم كه مزدوران سرسپرده بيگانه و رژيم  سابق از هر راه ناجوانمردانه‌اي كه امكان آن باشد ، تصميم به منحرف ساختن انقلاب پاك  اسلامي ما دارند .

اي ضدانقلاب ، اگر ديروز مي‌ديديد شعارهاي نقش بسته بر در و ديوار ، شاه را فرار داد و بساطش را متلاشي كرد به اين خاطر بود كه آن شعارها به وسيله افرادي پاك با دست‌هايي مقدس  و با خطي كج و معوج نوشته مي‌شد و تنها از آن رنگ و بوي صداقت و عشق و ايمان به مشام  مي‌رسيد . اما شعار تو ، مزدور ! سراسر فريب و نيرنگ است . بر ديوار مي‌نويسي : فدايي ، همافر ،  پيوندتان مبارك ! عجبا از اين نيرنگ تو ! تو از راه كارگر نتوانستي ضربت خود را فرود آوري ، از طريق برزگر نتوانستي نيش زهرآگين خود را بر قلب ملت ما فرو بري ، از طريق حجاب بانوان  مسلمان هم نتوانستي به نيت پليد خود برسي ، از هر راهي كه بيايي ترا طرد خواهيم كرد . از ما عكس‌العملي جز دست رد به سينه ات نخواهي ديد . دور شو اي دشمن راستين خلق در هر جامه  و لباس و نيرنگي تازه ، ما هيچ پيوندي با شما و هيچ كس ديگري كه بر خلاف مسير انقلاب  راستين اسلامي و حقوق مسلم و حقه ملت عزيزمان حركتي داشته باشد ، نداريم ، ما متعلق به ايران هستيم نه …

قاطعانه اعلام مي‌داريم كه ايدئولوژي ما  اسلام ، رهبر ما امام خميني ، دستورالعمل زندگي  ما قرآن و مأموريت ما حفظ و حراست ايران و  ملت ايران در پناه و به ياري دستورات قاطع  اسلامي است و تا آخرين قطره خون ناقابل  خويش را در راه حفظ ثمرات اين انقلاب تقديم  خواهيم كرد . » ( 32 ) 

259

خبر مخابره شده توسط خبرگزاري‌ها مبني بر  اين كه “ آيت الله خلخالي “ در دوبي گفته است كه  « به جاي خليج فارس يا خليج عربي ، خليج  اسلامي به كار رود » ، واكنش سريع برخي از  دولتمردان دولت موقت را درپي داشت . از  جمله دكتر “ ابراهيم يزدي “ وزير امورخارجه

 

 

داريوش فروهر وزير كار و امور اجتماعي دولت موقت

 

 

ايران در مصاحبه مطبوعاتي گفت : « نظر دولت تا وقتي تغيير نكند همان خليج فارس  است . » “ داريوش فروهر “ وزير كار و امور اجتماعي نيز در اين باره گفت : « من كاري به گفته‌هاي  خلخالي يا ديگران ندارم ، عقيده شخصي من درباره خليج فارس اين است كه خليج فارس نامي  است تاريخي كه هيچ قدرت بشري توانايي دگرگوني آن را ندارد . » ( 33 ) 

260

قرارگاه سيا در تهران به كفالت “ گلگروف “ در تلگرامي به رئيس سيا در واشنگتن ـ با قيد سري ـ آخرين اقدامات انجام شده براي نزديكي با آيت الله شريعتمداري را گزارش داده است . در اين  گزارش مي‌خوانيم :

 « اس . دي . وليد 1/ [ نام واقعي نامعلوم ] گزارش داد كه در ورود به منزل شريعتمداري وي  متوجه حضور بسياري افراد ايلاتي آذربايجاني مسلح هم در محوطه بيروني و هم اندروني منزل  شد . و / 1 گفت كه اين چيز تازه‌اي بود ، در آخرين ديدار وي به تاريخ 10 ارديبهشت محافظي در آن جا نبود و بدون شك اين امر را مي‌توان نتيجه موج حملات عليه چهره‌هاي مذهبي برجسته  دانست .

ـ شريعتمداري فوراً و / 1 را دعوت كرد داخل شود . و / 1 به شريعتمداري گفت كه پس از آخرين ملاقاتش با يكديگر ، وي در تماس با “ دوستان امريكايي “ بوده است . آن دوستان بارديگر  نسبت به شريعتمداري ابراز احترام نموده و اظهار داشته بودند كه مي‌دانند او مي‌خواهد در صحنه سياسي ايران چه بكند . آن‌گاه شريعتمداري گفت كه حزب سياسي كه او آن را حمايت  مي‌كند به كمك احتياج دارد . حزب حدود دو ميليون عضو دارد اما كارهاي زيادي بايد انجام  گيرد . و / 1 گفت كه دوستان امريكايي شايد مايل باشند دربارة اين امور مذاكره كنند و آيا كسي  هست كه و / 1 بتواند اسمش را در اين رابطه بدهد ؟ شريعتمداري آن‌گاه گفت كه آنها مي‌توانند با سران حزب ما صحبت كنند ؟ شريعتمداري از و / 1 خواست كه به حزب بپيوندد و گفت كه حزب  محتاج افراد تحصيلكرده بيشتري است كه آگاهي سياسي داشته باشند . و / 1 گفت كه بهتر آن است  كه اين تماس‌ها با دوستان توسط فردي صورت پذيرد كه شريعتمداري كاملاً به وي اعتماد داشته  باشد و مطمئن باشد كه اين امور را محرمانه نگاه مي‌دارد . به نظر رسيد كه شريعتمداري موافق  بود و نام پسرش سيدحسن شريعتمداري را به و / 1 داد و گفت كه هر كدام از دوستان را كه  مي‌خواهد نزد حسن ببرد . به نظر و / 1 شريعتمداري دقيقاً مي‌دانست چه نوع رابطه‌اي در حال  برقراري بود و بخوبي مي‌داند كه “ دوستان امريكايي “ همان دولت امريكا است .

ـ و / 1 سپس به ملاقات حسن ( شريعتمداري ) رفت و آنچه را كه بين او و پدرش روي داده  بود توضيح داد . طي آن ملاقات ، حسن نشاني و تلفن خود در تهران را به و / 1 داد …

ـ در ملاقات 7 خرداد كه اطلاعات فوق در آن به دست آمده ، “ گلگروف “ به و / 1 گفت كه  ( جريان را ) ادامه دهد و با حسن ملاقات كند اما نوعي بهانه هم دست و پا كند براي اين كه از سرعت جريانات براي مدت كوتاهي كاسته شود .

 

 … به نظر مي‌رسد كه و / 1 كاري عالي انجام داده و يك كانال مستقل محتاط و ظاهراً بسيار قابل اطمينان به شريعتمداري براي ما تهيه كرده است . » ( 34 ) 

ضميمه 1 خبر شماره 255

محمود اخوان بيطرف ( حماد شيباني ) در سال 1357 به سازمان چريك‌هاي فدايي خلق ايران پيوست و در همان سال به سرپرستي دفتر نمايندگي سازمان در لبنان گمارده شد . پس از پيروزي انقلاب ، سازمان دفتر خود را در لبنان تعطيل كرد و وي با مقدار زيادي كتاب ، نشريات سازمان و اسلحه و تجهيزات به كشور منتقل شد . در فرودگاه مهرآباد محموله همراه وي ضبط شد اما خود وي آزاد گرديد . در روز 15 فروردين به  هنگامي‌كه براي بدرقه اسقف كاپوچي و خروج غيرقانوني دو تبعه عراقي به فرودگاه رفته بود ، به دست  پاسداران انقلاب به سرپرستي شهيد محمد منتظري ـ كه وي را مي‌شناخت ـ به جرم حمل و قاچاق سلاح  به داخل كشور و خروج غيرقانوني اتباع بيگانه دستگير شد ( اخبار مربوط به دستگيري حماد شيباني و بازتاب آن در روزشمار 15 فروردين 1358 به بعد آمده است ) .

ضميمه 2 خبر شماره 255

بخش‌هاي مهم سخنراني دكتر كاشاني كه بنا بود در كنگره كانون وكلا ايراد شود ولي به دليل وجود جو خاص حاكم بر كنگره ‌امكان‌پذير نگرديد ، به شرح زير است : « اكنون هنوز چهار ماه از اين انقلاب نگذشته  است و در اين فاصله نسبتاً كوتاه طرح قانون اساسي آينده ، مراحل نهايي خود را مي‌گذراند و اين طرح همان  طور كه از طرف امام ، رهبر انقلاب وعده داده شده است ، در معرض مطالعه و بررسي تمام افراد مملكت قرار مي‌گيرد و بر حقوق‌دانان و اهل فن لازم است كه با صداقت انقلابي نقطه‌نظرهاي خويش را در جهت تكميل  اين طرح ابراز كنند . اگر دولت در تهيه و ارائه اين طرح تأخيري مرتكب شده است من نه عضو دولت و نه  مدافع آن هستم ولي بايد توجه داشت كه اين دولت وارث نابساماني‌هاي رژيم گذشته است و اگر اين  انقلاب توانسته است در ظرف چهار ماه طرح قانون اساسي در اختيار ملت قرار دهد اين امر نشانه بارزي  است بر اين كه انقلاب اسلامي ما يك انقلاب آزاديبخش است . در اين قانون اساسي كليه آزادي‌هاي فردي و اجتماعي پيش‌بيني خواهدشد و من بشدت از گفته‌هاي عده‌اي از كساني كه در اين كنگره با كلمات خود نسبت به اين قانون اساسي پيش‌داوري كردند و چيزهايي نظير تهمت و افترا بيان كردند ، متأسفم . بايد عينك  بدبيني را از چشم برداريم و از قصاص قبل از جنايت امتناع كنيم ، اين امر درخور يك وكيل دادگستري كه  هميشه بايد مدافع حق و حقيقت باشد ، نيست . من نمي‌دانم چگونه بعضي از ناطقين در اين كنگره به خود اجازه دادند كه درباره يك قانون اساسي كه هنوز طرح آن از طرف دولت اعلام نشده است به داوري بنشينند و از قبل آن را تخطئه و محكوم نمايند ! … امام خميني در بيانيه‌اي كه اخيراً خطاب به دولت صادر فرمودند نه تنها تسريع در انتشار طرح قانون اساسي را خواستار شدند بلكه صريحاً اعلام نمودند كه هرچه زود اين  طرح را در معرض مطالعه اهل نظر و حقوق‌دانان قرار گيرد و به تصويب ملت شرافتمند ايران برسد . با اين  حال جاي تأسف است كه با وجود اين تصريح و تأكيدات قاطع رهبر انقلاب ، در اين كنگره شنيده شده كه 
مي‌خواهند قانون اساسي را در اتاق‌هاي دربسته تصويب كنند و به خورد اين ملت بدهند . من صريحاً اعلام  مي‌دارم كه وكلاي شريف دادگستري ايران و حقوق‌دانان اين مملكت با كساني كه اين گونه ناجوانمردانه  تهمت و افترا مي‌زنند ، همصدا نيستند و اين تهمت‌ها را محكوم مي‌كنند . »

دكتر كاشاني با اشاره به انتقادات صورت گرفته در كنگره از عملكرد دادگاه‌هاي انقلاب اسلامي و مجازات وابستگان رژيم گذشته ، افزود : « شرايط انقلاب با اوضاع و احوال عادي و معمولي متفاوت است .  بايد هرچه زودتر نظم و آرامش در اين مملكت آشفته اعاده شود . برقراري اين امنيت و آرامش ، محاكمه و مجازات جنايتكاران و خائنيني بود كه ساليان دراز به حقوق اين ملت تجاوز كرده‌اند و با قبول جاسوسي  براي امپرياليست‌ها و استعمارگران بزرگترين خيانت‌ها را به ملت مرتكب شدند .

 … محاكمه و مجازات اين جنايتكاران طبق خواست ملت در محاكم انقلابي صورت گرفت و اين امردر  درجه اول از خواست‌هاي اساسي انقلاب بوده است … در چنين شرايطي صحبت بر سر اين مطرح شده  است كه چرا در اين محاكمه انقلابي اجازه شركت وكلاي دادگستري داده نشده است … در يك شرايط انقلابي و استثنايي چگونه مي‌توان انتظار داشت كه محاكمه خائنين به ملت را در پيچ و خم تشريفات  دادرسي قرار داد .

در انقلاب شكوهمند ايران … سقوط رژيم سلطنت را همين روحانيت و مرجعيت و توده عظيم مردم  مي‌خواستند نه ديگران . گروه‌هايي كه براي آزادي مبارزه مي‌كردند و اكثريت آنها نيز حسن‌نيت داشتند ،  هيچ‌‌گاه در مقام سقوط رژيم نبودند ، آنها مي‌خواستند شرايط مساعدي با كمك ابرقدرت‌ها پيش آيد و يك  آزادي و استقلال نسبي با حفظ سلطنت شاه تأمين و آنها متصدي مقامات مملكتي باشند و از اين راه به  اداره مملكت به وضعي كه صلاح مي‌دانند بپردازند ، چنانچه وقتي شاه مخلوع مجبور شد فضاي باز سياسي را اعلام نمايد ، سازشكاران را نه به نوعي حكومت به اصطلاح ملي تن مي‌دادند . اين روحانيت و عده كثيري از مبارزين اصيل بودند كه تسليم نشدند ، اين امام بوده كه اين پيشنهادها را غيرقابل قبول  دانست . » ناطق با اشاره به انگيزه تشكيل كنگره گفت :

 « … چنين برمي‌آيد كه هدف از برگزاري اين كنگره بر خلاف آنچه در ساير كنگره‌ها معمول و مطلوب  است ، ارائه رهنمودهاي سازنده به دولت و مقامات مسئول نبوده بلكه بيشتر در جهت تخطئه آن سير مي‌كند . تني چند از همكاران ما در مقام ايراد به اشخاص ، به طور غيرمنصفانه مسير انقلاب و ايدئولوژي آن  را مورد انتقاد قرار دادند … زيرا در اكثر موارد متن گفتارها با موضوع سخنراني و با آنچه در دعوت‌نامه كنگره  ذكر شده بود ، مطابقت نداشت و اين انحراف از دستور جلسات سخنراني اين توهم را شديدتر ساخت كه هدف از برگزاري كنگره چيزي غير از تعاطي افكار و ارائه رهنمودهاي سازنده به مقامات و رهبري انقلاب بوده است . اين انحراف از مسير تا جايي پيش رفت كه توده مردم كه تحت تأييد احساسات پاك مذهبي و با بينش انقلابي خود ، رژيم جمهوري اسلامي را به عنوان رژيم سياسي مملكت انتخاب كرده‌اند ، به گوسفند تشبيه شدند .

 … اختناقي كه از آن سخن مي‌گويند ، كجاست و سانسوري كه مدعي هستند در مطبوعات هست ، كو ؟  در هيچ كشور اروپايي اين تعداد نشريه با ديدگاه مختلف منتشر نمي‌شود . كتب كمونيستي كه در ظرف چند
ماه اخير در ايران چاپ شده است معادل با تمامي‌كتبي است كه از انقلاب شوروي به بعد نوشته شده است ؛  تا به حال كدام آزادي سلب شده ؟ چاپ كدام كتاب و نشريه را مانع شده‌اند كه فرياد آزادي رفت را سر داده‌ايد .

 … اين كه اشتباهاتي در كار دولت وجود دارد ، هيچ جاي ترديد نيست ولي … متأسفانه كلمات و لحن  سخنراني با كيفيت انتقاد رژيم طاغوتي هيچ تفاوتي ندارد … در سخنراني بعضي از ناطقين از دورنماي  امپرياليسم سخن به ميان آمد در حالي كه ملت ما دست عمال و ايادي امپرياليسم را قطع كرده و خواهد كرد به طوري كه سناي امريكا ، اين كانون سياست‌هاي امپرياليستي به وحشت افتاده است . » ( 35 ) 

ضميمه 3 خبر شماره 255

با برگزاري كنگره مزبور و نتايج حاصله از سخنراني‌ها ، قطع‌نامه و پيام پاياني كنگره ، گامي آشكار در صف‌بندي و تقابل هرچه روشن‌تر جريان‌هاي معتقد به انديشه اسلامي و ديگران برداشته شد . با توجه به  پتانسيل انقلابي و توانايي‌هاي اجتماعي ، فرهنگي و مردمي جريان‌هاي مذهبي ـ انقلابي پيرو امام ،  برداشتن چنين گام‌هايي به معناي نوعي اتمام حجت و مجوزي براي دفاع از آنچه به عنوان روح و ماهيت  انقلاب تلقي مي‌كردند ، بود . ضمن اين كه در اين مسير ، دولت موقت نيز وضعيت و ماهيتي دوگانه مي‌يافت :  از سويي قرابت با حاكميت اسلامي و از سوي ديگر نزديكي با چنين جرياناتي را از خود نشان مي‌داد .  عناصري در اين دولت كه استعداد بيشتري براي غلتيدن به صف مخالفان اسلاميت نظام جديد داشتند ،  هرچه زودتر و بيشتر ، به رويارويي با بدنه اصلي انقلاب كشيده مي‌شدند . مهم‌تر از همه اين كه روح حاكم  بر اين كنگره ، آشكارا در مخالفت با نظرهاي امام قرار داشت و اين در وضعيت موجود ، به هيچ وجه  نمي‌توانست مشروعيتي همراه داشته باشد . از واكنش‌هاي فوري در قبال اين ماجرا ، مي‌توان به انتشار متن  سخنراني انجام نشده يك حقوق‌دان مسلمان ( دكتر كاشاني ) و بخصوص از سخنراني منتقدانه دكتر بهشتي  در كانون توحيد ياد كرد ( بخش‌هايي از اين دو مطلب در ضميمه اين خبر و در خبر بعدي آمده است . ) . توجه  به همين اندازه واكنش نيز نشان‌دهنده شكاف و تفاوت عميقي است كه بين دو جريان كلي متقابل وجود دارد . شكافي كه بخصوص امثال متين‌دفتري و تا حدي نزيه عمق مهلك و نابودكننده آن را ، اگر باز مي‌شد ،  متوجه نبودند و با ارزيابي غلط از توانايي‌هاي طبيعي طرفين ، بر باز كردن و آشكار نمودن و رسميت دادن  به اين شكاف ، اصرار مي‌ورزيدند . اصراري كه از سويي موقعيت خود آنان را هرچه بيشتر بي‌آينده مي‌كرد و از سويي طرف مقابل را كه تجربه كافي سياسي نداشت ، هشيار مي‌نمود و قدم به قدم آموزش مي‌داد كه ياد بگيرند چگونه از قدرت عظيمي‌كه در اختيار دارند براي دفع و طرد رقباي پر سر و صدا اما كم پشتوانه ،  استفاده كنند . اين قدرت بزرگ از سه منبع عظيم تغذيه مي‌شد كه در وضعيت كنوني ، اتحاد و تركيبي بسيار مستحكم يافته بودند : مردم ، شخص امام و عقيده وايمان اسلامي . جريان اصلي انقلاب ، هر روز بيشتر از پيش ، اين قدرت را ، يعني قدرت خويش را مي‌شناخت و بهتر و بيشتر به آن اتّكا مي‌كرد .


منابع و مآخذ روزشمار 8/3/1358

 

1 ـ روزنامه بامداد 9/3/1358 ، ص ص 2 ـ 1 .

2 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 2 .

3 ـ روزنامه كيهان 9/3/1358 ، ص 7 .

4 ـ روزنامه اطلاعات 8/3/1358 ، ص 1 .

5 ـ سند شماره 454 / گ مركز مطالعات و تحقيقات  جنگ : سلسله تحقيقات تاريخي جنگ ـ 1 ، “ جنگ  درخرمشهر “ ، ص 47 .

6 ـ روزنامه جمهوري اسلامي 12/3/1358 ، ص 1 .

7 ـ مأخذ شماره 3 ، ص 7 .

8 ـ مأخذ شماره 4 ، ص‌ص 2 ـ 1 .

9 ـ مأخذ شماره 3 ، ص 7 .

10 ـ مأخذ شماره 3 ، ص 7 .

11 ـ مهدي انصاري ، محمد دروديان ، هادي نخعي ،  خرمشهر در جنگ طولاني ( تهران : مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ، چاپ اول ، 1375 ) ص 61 .

12 ـ مأخذ شماره 6 ، ص 1 .

13 ـ نشريه كار ، ارگان سازمان چريك‌هاي فدايي  خلق ، سال اول ، شماره 16 ، 31/3/1358 ، ص 5 .

14 ـ خبرگزاري پارس ، گزارش‌هاي ويژه ، نشريه  شماره 68 ، 10/3/1358 ، ص‌ص 6 ـ 5 ، يونايتدپرس .

15 ـ مأخذ شماره 3 ، ص 4 .

16 ـ روزنامه اطلاعات 8/3/1358 ، ص 11 .

17 ـ مأخذ شماره 4 ، ص 3 .

18 ـ مأخذ شماره 3 ، ص 7 .

19 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 2 .

20 ـ روزنامه كيهان 8/3/1358 ، ص 6 .

21 ـ روزنامه اطلاعات 6/3/1358 ، ص 12 .

22 ـ روزنامه اطلاعات 7/3/1358 ، ص 8 .

23 ـ روزنامه كيهان 7/3/1358 ، ص 3 .

24 ـ روزنامه اطلاعات 8/3/1358 ، ص 12 .

25 ـ مأخذ شماره 4 ، ص 8 .

26 ـ مأخذ شماره 4 ، ص 8 .

27 ـ روزنامه جمهوري اسلامي 9/3/1358 ، ص 7 .

28 ـ روزنامه جمهوري اسلامي 10/3/1358 ، ص 7 .

29 ـ مأخذ شماره 4 ، ص 8 .

30 ـ مأخذ شماره 28 ، ص 3 .

31 ـ مأخذ شماره 20 ، ص 8 .

32 ـ مأخذ شماره 20 ، ص 4 .

33 ـ مأخذ شماره 20 ، ص 5 .

34 ـ دانشجويان پيرو خط امام ، اسناد لانه جاسوسي  آمريكا ، جلد 55 ( تهران : نشر لانه ) ، ص‌ص 65 ـ 62 .

35 ـ مأخذ شماره 28 ، ص 7 .



لینک کوتاه :
کد خبر : 3350