روزشمــــار
چهارشنبه
30 خرداد 1358
25 رجب 1399
20 ژوئن 1979
510
امروز در خرمشهر اين خبر پخش شد كه حجت الاسلام خلخالي در مصاحبهاي گفته است : « مجازات خائنين و تجزيه طلبان مرگ است و اگر شبيرخاقاني نيز به بازيهاي تجزيه طلبانه ادامه دهد و خائن شناخته شود ، مصداق همين حرف خواهد بود . » در پي انتشار اين خبر ، جريانهاي موسوم به “ خلق عرب خرمشهر “ با صدور اعلاميهاي مردم را دعوت به راهپيمايي كردند . در پي اين اعلاميه ضمن محكوم كردن اظهارات آيت الله خلخالي در مصاحبه با مجله فردوسي ، از مردم خرمشهر خواسته شده به دليل اسائه ادب به آيت الله شبيرخاقاني ، در راهپيمايي شركت كنند . به گزارش روزنامه اطلاعات ، گروههاي فرهنگي و مذهبي و عشاير عرب خوزستان هرگونه اتهام و اهانت به شيخ شبيرخاقاني را محكوم كردند و انتقاد كردند كه تنها چند روز پس از توافق نامه خرمشهر ، آيت الله خلخالي با اظهاراتش در مورد شيخ شبيرخاقاني باعث بروز تشنج در منطقه شده است . ( 1 )
شوراي تأمين شهر خرمشهر امروز با انتشار اطلاعيهاي در اين باره ، اعلام كرد : « اخيراً مصاحبههايي به عمل آمده و طي آن نسبت به حضرت آيت الله شيخ محمدطاهر آل شبيرخاقاني مطالبي ايراد گرديده كه مسئوليت مسائل عنوان شده منحصراً متوجه گوينده و اظهاركننده مطلب بوده و شوراي تأمين خرمشهر وظيفه خود ميداند توجه عموم را به اين موضوع معطوف نمايد كه دولت ، كليه عوامل محلي سعي بليغ دارند با توجه به مصالح و مقتضيات منطقه ، مفاد مواد قطعنامه تنظيمي في مابين آيت الله شيخ محمدطاهر آل شبيرخاقاني و تيمسار دكترمدني استاندار خوزستان قوياً به مرحله اجرا نهاده و روح تفاهم موجود تداوم يابد . شورا ضمن تجليل از مقام علمي و روحاني آيت الله شبيرخاقاني و در اجراي سياست دولت و انجام دادن قطعي مفاد موافقتنامه فوقالذكر را مجدداً مورد تأكيد قرار داده و از كليه خرمشهريهاي عزيز كه تا كنون نقش مؤثر و اساسي خود را در تحقق اهداف انقلابي به ظهور رسانيدهاند تقاضا مينمايد كماكان دولت را در حفظ آرامش و اجراي برنامههاي سازندگي و عمراني ياري و مساعدت
فرمايند . » ( 2 )
511
در كنار تحركات سياسي ـ اجتماعي جاري خرمشهر ، اقدامات خشونت بار نيز هرچند به طور متناوب ، اما به گونهاي جدّي جريان دارد ؛ از جمله گروهي هنگام شب به انبار مخابرات خرمشهر واقع در پنج كيلومتري اين شهر حمله كردند و آن را به آتش كشيدند . ( 3 ) در جريان اين آتشسوزي دهها قرقره كابل طعمه حريق شد . اين گروه سپس به خانههاي پيش ساخته متعلق به اداره كل بندر و كشتيراني خرمشهر حمله كردند و اين محل را نيز به آتش كشيدند . ( 3 ) علاوه بر اين ، چندين نارنجك و بمب دستي به داخل خانههاي بعضي شهروندان خرمشهري پرتاب شد . درباره وقوع چنين حوادثي فرمانده پايگاه دريايي خرمشهر گفت : « عوامل ضدانقلاب و ضدمردمي در شبهاي گذشته نيز با پرتاب مواد منفجره در منازل ، موجبات وحشت اهالي را فراهم كردهاند . از اين لحاظ از كليه مردم خرمشهر دعوت ميشود براي شناسايي اين افراد با مأموران انتظامي و پاسداران انقلاب همكاري كنند . وي تأكيد كرد : عوامل ضدانقلاب كوشش ميكنند خرمشهر را به شهر وحشت تبديل كنند . » ( 4 )
512
مدني استاندار خوزستان در مصاحبهاي با روزنامه كويتي “ الانبا “ در مورد عوامل حوادث خوزستان گفت : « سه گروه در اين حوادث دخيل هستند : اول افراد ساده لوحي كه تابع احساس خود هستند و از احساس آنان سوءاستفاده ميشود . دوم ساواكيها و عوامل وابسته به نظام فاسد پيشين . سوم پادوهاي استعمار بينالمللي . اين عوامل دست به دست هم دادند و مسائلي را در خوزستان پديد آوردند .
استاندار خوزستان وجود نقار و كدورت با آل شبيرخاقاني را رد كرد و با ذكر اين كه گاهي اشخاصي هستند كه ميخواهند آب را گل آلود كنند ، گفت : اين تلاشها عبث بوده و ايشان در راه خير و صلاح ملت ايران هستند و در حال حاضر تفاهم كامل بين ما حكم فرماست .
مدني در مورد مناسبات با كشورهاي همسايه گفت : اگر ما گلهاي از بعضي از همسايگان داريم براي اين است كه در برابر اخلاص و صميميتي كه ما عرضه ميكنيم ، چرا آنها خريدار اين محبت نيستند و در برابر ، بي محبتي نشان ميدهند . از برادران عراقي و كويتي گله دوستانه و برادرانه كرديم كه چرا دوستي و اخلاصي را كه ما عرضه كرديم آنها به ما عرضه نميكنند . خوب بود دولت كويت سياست خود را اعلام ميكرد و به موقع ميگفت مطالب روزنامهها نظرات شخصي است و با سياست دولت ربطي ندارد و اين انتظار ما از دولت همسايه و مسلمان كويت بود . ( 5 )
513
حجت الاسلام سيدجلال الدين حسيني امام جمعه بانه ، برادر و متّحد شيخ عزالدين حسيني ، در مصاحبهاي با روزنامه اطلاعات ديدگاههاي خود را درباره كنفرانس سنندج اعلام كرد . اين
مصاحبه حاوي نظرياتي است كه با نظرية اسلامي و مذهبي نه تنها به كلي فاصله دارد بلكه با آن غالباً در تضاد شديد است . توجه به متن مصاحبه ، همراهي و همگامي روحانيون امثال عزالدين و جلال الدين حسيني با جريانهاي غيرمذهبي و الحادي و محارب فعال در كردستان را به خوبي نشان ميدهد ، از اين رو اين مصاحبه با تفصيل ارائه ميشود . وي گفت : « قبل از برپايي كنفرانس سنندج علماي بانه در مسجد “ سيدصالح “ بانه اجتماع كردند تا در مورد كنفرانس سنندج تصميم بگيرند . اين اجتماع در شرايطي برگزار شد كه هيئتي از سنندج براي مذاكره در مورد كنفرانس به حضور آيت الله عزالدين حسيني رفته بودند . علماي بانه شش نفر را از ميان خود برگزيدند و به آنها اختيار تام دادند كه بعد از اعلام نتايج مذاكرات مذكور ، در مورد شركت يا عدم شركت در اين كنفرانس ، قطعنامه صادر كنند . قطعنامه تحريم كنفرانس به امضاي همين شش روحاني - كه در رأسشان من قرار داشتم - صادر شد و در مطبوعات انتشار يافت .
اين كنفرانس بدون نظرخواهي از سياستمداران و نمايندگان واقعي مردم تشكيل يافت و فرصت طلباني كه پايگاهي در ميان مردم ندارند ، در آن شركت كردند . آقاي مفتيزاده بدون مشورت با رهبران واقعي كردستان دست به سفرهاي تبليغاتي ميزند و خود را رهبر مردم كردستان معرفي ميكند . ايشان طي نامهاي به مهندس بازرگان ماهانه 15 تا 20 ميليون تومان بودجه تقاضا ميكنند تا به قول خودشان بين 4 تا 5 هزار ملاي كردستان تقسيم كنند و بدين ترتيب براي خودشان لااقل در ميان ملاها پايگاهي برقرار كنند .
آقاي مفتي زاده با عنوان مسائل مذهبي ، بدون توجه به سمتهاي طبقاتي ، فرهنگي و اقتصادي ، مردم را سرگرم ميكنند تا از خواستههاي واقعي خود غافل بمانند . البتهايشان به خاطر سابقه مبارزاتي كه انجام داده ، مورد احترام ماست ولي ايشان قبلاً شايد براي پيشبرد مقاصد خود به همه اقشار تكيه ميكردند و امروز خيلي از آنها را به نام كمونيست مورد حمله قرار ميدهند . شخصي كهامروز با چماق كمونيست مورد حمله قرار ميدهند ، شخصي كهامروز با چماق كمونيسم رانده ميشود ، قبلاً تكيهگاه آقاي مفتي زاده بود ؛ اين شخص اگر قبلاً كمونيست بود ، امروز هم هست و اگر هم نبود ، امروز هم نيست .
در شرايطي كه تضادهاي عمدهتري مطرح است نبايد بين مردم به نام چپ و راست و مذهبي و غيره ديوار كشيد و آنان را از يك جبهه واحد دچار تشتت كرد . آيا ايشان قصد دارند با تبليغات آنتي كمونيستي خود ، پدر و پسر و برادر و دوست و رفيق را به جان هم بيندازند ؟
اختلاف آقاي مفتي زاده با برادرم آيت الله حسيني ( شيخ عزالدين ) بر سر اين است كه آيت الله عقيده دارد ايران به همه ايرانيها اعم از كمونيست و مذهبي تعلق دارد و همه افكار و انديشهها در تعيين سرنوشت خود آزاد هستند ولي آقاي مفتي زاده با اين وسعت آزادي مخالفند . »
وي در مورد شركت نكردن عزالدين حسيني در كنفرانس سنندج ، گفت : « آيا امكان دارد آيت الله كه رهبري دمكرات و آزادي خواه هستند در كنفرانس ارتجاعي سنندج شركت كنند تا
پشت سرش نگويند كارشكني كرد ؟ مطمئناً نه ، زيرا ايشان با تكيه بر منافع همه افكار و عقايد به كنفرانس ميرفتند و شركت كنندگان در كنفرانس مذكور - به جز چند نفري - به علت وابستگيهاي طبقاتي و جهت گيريهاي غيرتودهاي خود نميتوانستند با نماينده طبقات زحمت كش مخالفت نكنند . همان بهتر كه آيت الله حسيني در كنفرانس كه توطئهاي بيش نبودشركت نكردند .
نكته ديگر اين كه تلگرام دومين روز كنفرانس منتقدين و احزاب و تشكيلات ، امضاي هيئت كنفرانس را نداشته بلكه فقط با يك امضا مخابره شده بود : امضاي آقاي مفتي زاده . حضور در چنين كنفرانسي تأييد ديكتاتوري فردي است و اين عمل سازشكارانه از شخصيتي مانند آيت الله عزالدين حسيني به دور است . » ( 6 )
514
سازمان مجاهدين خلق در ادامه روشي كه دربارة پرونده سعادتي در پيش گرفته ، يعني طرح كردن و بزرگ نمايي مسئلهاي به نام شكنجه ، كوبيدن مخالفان سازمان و تمجيد از سوابق سعادتي به جاي پاسخ گويي به اصل اتهام كه ارتباط و تبادل اطلاعات با روسهاست ، نامهاي به دكترعلياصغر حاج سيدجوادي به عنوان “ رياست كميسيون حقوق بشر ” نوشت و آن را منتشر كرد . در اين نامه آمده است : « با كمال تأسف و در حالي كه هنوز چند ماهي بيشتر از زماني نميگذرد كه شما و ساير همرزمانتان از ما و برادرانمان در زندانها و شكنجه گاههاي آريامهري دفاع ميكرديد ، مجدداً ناگزيريم كه از موارد جديد دستگيري و شكنجه مجاهدين خلق شاكي شويم .
استمداد ما به اين خاطر است كه قريب دو ماه پيش يكي از برادرانمان به نام محمدرضا سعادتي دستگير و شديداً تحت شكنجه قرار گرفته و مراجعاتمان به كليه مقامات مسئول نيز تا كنون در اين رابطه بي نتيجه مانده است . ما به پخش مدارك مجهول و بي پايه و اساسي معترضيم كه در چارچوب يك توطئه مشترك استعماري و ارتجاعي عليه مجاهدين خلق ايران و به منظور خدشه دار كردن حيثيت اين سازمان به عمل آمده است . » ( 7 )
اين سازمان همچنين با صدور اطلاعيهاي درباره مصاحبه مطبوعاتي آيت الله كني ( سرپرست كميتههاي انقلاب اسلامي ) در مورد شكنجه نشدن محمدرضا سعادتي ، اعلام كرد : « با توجه به اين كه مجاهد اسير محمدرضا سعادتي نه توسط كميتههاي رسمي زير نظر آيت الله كني بلكه اساساً توسط سپاه پاسداران دستگير و بازجويي شده و مجاهدين خلق نيز هرگز در اين رابطه كميتههاي زير نظر آقاي كني را متهم نساختهاند ، بنابراين پذيرفتني است كهايشان از دستگيري و نه از كيفيت بازجويي مطلع نباشند و برهمين اساس ، ديگر نخواهند توانست در مورد شكنجه نشدن مجاهد اسير قاطعانه نظر بدهند . »
در بخش ديگري از اين اطلاعيه به نقل از مهندس عزت الله سحابي á ادعا شده است كه به [ احتمال ] 90 درصد سعادتي شكنجه شده است . در همين حال ، سازمان مذكور زندگي نامه محمدرضا سعادتي و مبارزات او را منتشر كرد كه در بخشي از آن نوشته شده است : « آنها كه چنين برچسبهايي ( جاسوسي ) را علم كردهاند ، يا مغرضند يا جاهل ؛ اگر مغرضند ، جيره خواران فقيري هستند كه سر به آستان ساواك و سازمان سيا سپردهاند و اگر جاهلند ، آلت دست تبليغات و توطئههاي دشمنان خدا و خلق شده و با قاتلان اصيلترين انقلابيون اين خلق هم دستند . » ( 8 )
á عزت الله سحابي بعدها اين مطلب را تكذيب كرد كه در روزشمار 3/4/1358 درج شده است .
در ادامه اين روند ، سازمان مذكور در يك اقدام تبليغاتي پيامي را تحت عنوان “ پيام مادر رضاييهاي شهيد به مردم ايران به مناسبت دستگيري و شكنجه مجاهد اسير محمدرضا سعادتي “ تهيه و منتشر ساخت . در اين پيام آمده است : « دشمنان ما يعني همانهايي كه سالهاي سال جز اسارت و شكنجه واندوه براي ما چيزي نداشتند ، هنوز كاملاً از اين سرزمين ريشه كن نشدهاند و آنها به اسامي و رنگهاي مختلف و عوام فريب درمي آيند تا با رخنه در صفوف انقلاب اسلاميباز هم به شكار بهترين فرزندان مردم ادامه دهند . به همين دليل طي اين مدت روزي نيست كه من خبري درباره توطئه و هجوم نسبت به فرزندان مجاهدم نشنوم ؛ گويي آنها هدف اول بسياري از توطئههايي هستند كه متأسفانه به نام اسلام و انقلاب اجرا ميشود . » ( 9 )
از سوي ديگر ، آيت الله موسوي اردبيلي در يك مصاحبه تلفني با روزنامه انقلاب اسلامي در پاسخ اين پرسش كهايا پروندهاي كه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي درباره محمدرضا سعادتي منتشر كرده ، جعلي است يا خير ؟ گفت :
اين پرونده كه چاپ شده است ، همين پرونده را ما هم ديديم و سازمان مجاهدين خلق ايران و ديگران اگر نظرشان اين است كه چاپ كنندگان جعل كردهاند ، كه خير همان پرونده است .
در مورد شكنجه ، آقاي اردبيلي گفت : آقاي سعادتي پيش ما ادعا كرده است كه شكنجه شده است . بعد كه ما از او توضيح خواستيم آقاي سعادتي گفت : با كساني كه او را گرفتهاند مقداري درگيري پيدا كردهاند . يكي ادعا كرد شب اول كه او را گرفتهاند چون ظاهراً دوبار يا سه بار بازجويي شده ، دفعه اول بازجويي با مشت و لگد او را زدهاند . ولي ما آثاري در بدن او نديديم و البته معلوم نبود ، چون قضيه به 45 روز پيش مربوط بوده ، اگر هم بوده از بين رفته است .
در مورد جاسوس روس بودن ولاديمير فنسينكو ، آقاي موسوي اردبيلي اظهار كرد : آقاي سعادتي خودش ادعا ميكند كه شخص مذكور
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي از اعضاي شوراي انقلاب
جاسوس روس بوده است . اما حرف بر سر اين نيست كه آقاي فنسينكو جاسوس بوده ، بلكه بحث بر سر اينست كه خود آقاي سعادتي نيز جاسوس بوده است يا خير ؟ به هرحال اين كه آقاي سعادتي جاسوس است يا خير ، اين را دادگاه ومردم بايد نظر بدهند كه هست يا خير . ( 10 )
515
هفته نامه “ امت ” ارگان جنبش مسلمانان مبارز در تفسيري تحت عنوان “ قدرتطلبي رژيم عراق ” با اشاره به حملات اين كشور به ايران ، با طرح اين پرسش كه “ چرا عراق به كشوري انقلابي حمله ميكند ؟ “ به تجزيه و تحليل مسئله پرداخت و نوشت : « اگر به اوضاع جهان عرب نظر بيفكنيم و بر تاريخ آن به خصوص بعد از مرگ ناصر دقت كنيم ، مبارزه بين دول عرب بر سر رهبري اين منطقه مشهود ميگردد ، به خصوص بعد از جنگ 1973 و بستن قرارداد بين مصر و اسرائيل كه فضا براي به دست آوردن رهبري به وسيله ديگر رهبران دول عرب بيشتر باز گرديد ؛ در اين رقابت ، دولت بعثي عراق هم مستثني نبود . به خصوص بعد از بحران انرژي و افزايش بهاي نفت ، دولت بعثي عراق در “ مبارزه “ ضد صهيونيستي و امپرياليستي خود - كه حتي منجر به درگيري درجنگ نگرديده - در دامن امپرياليسم روسيه جا گرفت و حتي به دادن پايگاه به روسيه نيز مبادرت ورزيد ، اما بعد از مدتي چون ديد كه دولت شوروي در حال نفوذ شديد در عراق ميباشد و از آن جا كه دولت روسيه هم از خصائلش هست كه هرجا پاي گذارد سعي دارد باكودتايي بهترين مهرهاش را بر مسند قدرت بگذارد ، دولت عراق را بر آن داشت تا با احتياط به روابط خود با روسيه ادامه دهد .
و در همين زمان دولت عراق در اين حصار كوته بيني قدرتطلبي چنان اسير ميگردد كه حتي براي استيلا بر مقاومت فلسطين به درگيري مسلحانه با مبارزين فلسطيني ميپردازد و به جاي اين كه گلولههاي عراقي سينه صهيونيستها را هدف قرار دهد ، سينه فلسطينيها را در لندن ، پاريس ، كراچي … مورد اصابت قرار ميدهد . خلاصه اين كه دولت بعثي عراق به خاطر تمايل رهبريطلبياش در منطقه و گرايش جاه طلبانه ، به ارتجاعيترين كارها نيز دست زده .
… چندي پيش به دنبال حمله نيروي هوايي عراق به مرز ايران كه منجر به بمباران چند دهكده و كشته شدن عدهاي گرديد ، اين طور مطرح شد كه نيروهاي عراق در پي عدهاي از كردها بودند كه پس از ورود آنها به داخل مرز ايران باز هم از تعقيب آنها دست برنداشته و به آنها نيز در داخل خاك ايران حمله ور شدند . اگر چنين مطلبي صحت داشته باشد ، و اگر دولت عراق حسن نيّت ميداشت ، ميبايست با توجه به احترام به خاك كشور ديگر ، به اشتباه خود اذعان ميكرد و نه سه بار تكرار اين اشتباه ! و يا از دولت ايران در رابطه با ايجاد امنيت در مناطق مرزي كمك ميخواست ، اما از دولت بعثي چنين نيتي و انتظاري را نبايد داشت .
اگرچه نبايد در مقابل زورگو ساكت نشست ، اما براي استحكام بخشيدن به انقلاب و تغييرات نهادي ، لازم است كه مسائل اطراف كشور آن چنان نباشد كه نيرو و وقت را به هدر دهد . بدين خاطر صحيح ميباشد كه تداوم برخورد دولت و مسئولين امر در شرايط خاص به چنين
مسائلي آن گونه باشد كه بتواند در نواحي مرزي امنيت و آسودگي را براي دگرگونيهاي دروني ايجاد نمايد . » ( 11 )
516
سرلشكر ناصر فربد رئيس ستاد كل ارتش جمهوري اسلامي ايران در نامهاي به نخست وزيري با اشاره به مشكلات واحدهاي پرنده ( هواپيما و هليكوپتر ) ارتش از لحاظ قطعات و تأمين و نگهداري ، خواستار استفاده از خودروهاي زميني در مأموريتهاي غيرضروري شد . متن نامه به شرح زير است : « با توجه به اينكه كليه وسايل پرنده موجود در ارتش ( هواپيما ، هليكوپتر ) در خدمت انقلاب و متعلق به ملت ايران بوده و بايستي به بهترين وجه و با درنظرگرفتن اصول اقتصاد و فوريت واگذاري ، از آنها استفاده شود و با نگرش به مطالب زير :
1 ـ از نظر اقتصادي : هزينه سوخت هر ساعت پرواز هواپيما به عنوان مثال هواپيماي ث 130 [ C130 ] معادل 2000 دلار است ، لذا بعضي از مأموريتها چنانچه از طريق راه زميني انجام گردد مقرون به صرفه ميباشد .
2 ـ از نظر سانحه : هرچه تعداد ساعات پرواز زيادتر باشد ، بدونترديد خطر سانحه افزايش مييابد .
3 ـ از نظر قطعه يدكي : بعضي از قطعات حساس وسايل پرنده پس از مدت زماني پرواز بايستي تعويض گردد و در حال حاضر ارتش جمهوري اسلامي ايران از نظر قطعه در مضيقه ميباشد .
4 ـ از نظر تعمير و نگهداري : به علت اخراج متخصصين خارجي و ساير عوامل موجود ، عمل تعمير و نگهداري وسايل پرنده به كندي انجام گرفته و تعويض موتور پس از مدت زمان مقرر پرواز نيز به علل مختلف با اشكال مواجه ميباشد .
با توجه به مراتب بالا و نگرش به جوّ حاكم و وضعيت مرزها كه نياز به آماده بودن كليه تجهيزات و وسايل را ايجاب مينمايد ، خواهشمند است مقرر فرماييد حتي الامكان به منظور اجراي مأموريتهايي كه انجام آنها از طريق زمين امكان دارد ، با وسايل خودرويي اقدام تا از درگيري و در نتيجه زمين گير شدن وسايل پرنده جلوگيري به عمل آمده و اين گونه وسايل براي انجام مأموريتهاي فوري كه نياز به سرعت عمل داشته و يا نتوان از راه زمين آنها را انجام داد ، آماده باشند . » ( 12 )
517
امروز جواد منصوري - فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ، ستاد مركزي - احكام مسئوليتهاي اعضاي ستاد فرماندهي سپاه پاسداران استان كردستان ـ شهرستان سنندج ـ را به شرح زير صادر كرد :
1 ـ فرمانده سپاه : عليرضا شهبازي
2 ـ مسئول عمليات : كمال احمدي
3 ـ مسئول تحقيقات و اطلاعات : فريدون تعريف
4 ـ مسئول آموزش : حميد افراسيابي
5 ـ مسئول اداري و مالي : جميل بلوريان
6 ـ مسئول تداركات : فريدون تعريف
7 ـ مسئول ارتباطات اجتماعي : عليرضا شهبازي ( 13 )
518
آيت الله العظمي مرعشي نجفي در پيامي - كه در واقع پيام همه علما و مراجع شيعي مذهب و حتي عموم مردم است و نيز پاسخي به دعاوي و پيامهاي سابقالذكر امثال مفتي زاده ميباشد از اين كه مذهب رسمي كشور در قانون اساسي جديد شيعه جعفري اعلام گردد ، با تأكيد دفاع كرد . متن پيام به شرح زير است :
« بسم الله الرحمن الرحيم . ملت شريف و متدين اكنون كه به همت والاي شما مردم غيور و مبارز ايران حكومت طاغوتي سرنگون و طليعه حكومت دائمي اسلام و تصويب قانون اساسي كشور همه را نويد به يك زندگي سرفراز و سعادتمند در پرتو احكام عاليه اسلامي ميدهد ، راجع به مذهب رسمي مملكت كه جعفري اثني عشري است بعضي از برادران عزيز اهل تسنن ما اشكالاتي ميكنند ، لازم ديدم در اين خصوص تذكراتي به عموم برادران مسلمان بدهم :
1 ـ با مطالعه دقيق در تمام قوانين ممالك توحيدي دنيا ، مذهب رسمي آنان مشخص شده است .
2 ـ در ممالك اسلامي با اين كه همه تحت لواي اسلام و قرآن زندگي ميكنند ولي مذهب رسمي آنان از نظر قانون اساسي محرز و مشخص ميباشد كه به شرح زير است :
1 ـ مصر با اين كه همه فرقه مسلمين در آن كشور سكونت دارند ولي به لحاظ اكثريت پيروان محمدبن ادريس شافعي ، مذهب رسمي شافعي است .
2 ـ مراكش مذهب رسمي مالكي
3 ـ حجاز مذهب رسمي حنبلي
4 ـ يمن شمالي مذهب رسمي زيدي
5 ـ يمن جنوبي مذهب رسمي شافعي
6 ـ پاكستان مذهب رسمي حنفي
7 ـ عراق مذهب رسمي حنفي
8 ـ افغانستان مذهب رسمي حنفي
9 ـاندونزي مذهب رسمي شافعي
و همچنين ساير ممالك اسلامي با اين كه پيرو اسلام و قرآن ميباشند ولي در رسمي بودن مذهب در قانون اساسي كشور بايد تابع يكي از مذاهب رايج به لحاظ اكثريت پيروان آن باشد . مملكت اسلامي ايران نيز مثل ساير ممالك اسلامي جهان در تدوين قانون اساسي كشور حتماً
بايد مراعات اكثريت آنان را از حيث مذهب بنمايد و چون اكثريت عظيم مردم ايران شيعه و تابع ائمه اهل بيت - سلام الله عليهم اجمعين - ميباشند ، لازم است كه در قانون اساسي هم مذهب رسمي جعفري اثني عشري بوده باشد ، چنان كه در قانون اساسي سابق نيز مذهب جعفري اثني عشري بوده است . و اشخاصي كه دانسته يا ندانسته در مقام اعتراض به اين ماده پيش نويس قانون اساسي برمي آيند و اشكال ميكنند ، حتماً آگاه از وضع قوانين اساسي ساير ممالك اسلامي نيستند والاّ با علم به اين معني ، خداي نكرده پاي غرض ورزي و الغاي فتنه به ميان ميآيد كه مسلم برادران ديني ما مبرا ميباشند . خداوند سبحان همت ملت شريف ايران را در عمل به قوانين عاليه اسلامي موفق و مؤيد بدارد . والسلام علينا وعلي اخواننا المسلمين .
قم ، سيد شهاب الدين مرعشي نجفي 25رجب 1399 ( 14 )
519
دكتر صادق طباطبايي معاون سياسي وزارت كشور - كه با انتصاب اميرانتظام به سفارت ايران در سوئد ، به طور غيررسمي سخنگوي جديد دولت شناخته ميشود - ( 15 ) امروز در يك مصاحبه تلويزيوني درباره انتشار متن قانون اساسي ، تشكيل مجلس خبرگان و رفراندوم قانون اساسي ، نظر دولت را اعلام كرد وي درباره مراحل تدوين پيش نويس قانون اساسي گفت : پيش نويس قانون اساسي كه در حال حاضر مطرح است ، مراحلي را طي كرده است . ابتدا در پاريس ، زماني كه امام در پاريس بودند توسط دكتر حسن حبيبي تهيه شد ، بعد كه به ايران آمديم ، به وسيله عدهاي از حقوق دانان با شركت خود دكتر حبيبي مورد بحث قرارگرفت و در آن تجديدنظرهايي به عمل آمد و تحويل امام شد . اين پيش نويس در اختيار آقايان مراجع و مدرسين حوزه علميه قم قرارگرفت ، آنها هم نظراتي در اين مورد دادند و طرح شسته رفتهاي تحويل شوراي انقلاب و توسط اين شورا در اختيار اداره طرحهاي انقلاب - كه به رياست دكتر يدالله سحابي در نخست وزيري مستقر است - قرارگرفت و مدت دو ماه هم در آن جا با دقت مورد بررسي ، بحث و تبادل نظر قرارگرفت . اين همان طرحي است كه الان آماده شده و به نظرخواهي عموم گذاشته شده است . قرار است متن پيشنهادي توسط شورايي از افراد متخصص و صاحب نظر كه از طرف مردم انتخاب ميشوند مورد بحث و تبادل نظر نهايي قرار بگيرد و طرح نهايي جهت رأي گيري مردم به رفراندوم گذاشته شود .
طباطبايي در مورد جايگزيني مجلس خبرگان به جاي مجلس مؤسسان گفت : « در رفراندوم تغيير رژيم سلطنتي به جمهوري اسلامي از مردم سؤال ميشد كه تغيير رژيم سلطنتي به جمهوري اسلامي كه قانون اساسي آن از تصويب ملت خواهد گذشت ، آري يا نه ، يعني آن جا گفته نشده بود از تصويب مجلس مؤسسان خواهد گذشت ؛ يعني فكر رأي نهايي مردم و قضاوت نهايي مردم ؛ يعني رفراندوم در مورد قانون اساسي از گذشته هم وجود داشته است اما آن چيزي كه مقداري تغيير كرده ، مسئله مجلس مؤسسان است ، زيرا در اين مسئله مشكلاتي وجود دارد : اولاً با آن تعداد نماينده ( پانصد ـ ششصد نفر ) ممكن است قانون اساسي سالها
طول بكشد و اين دولت موقت انقلاب بدون قانون اساسي بخواهد كار بكند ، مشكلات زيادي خواهد داشت ، شرايط هم طوري نيست كه بشود مدت زيادي را تحمل كرد بدون قانون اساسي كه مردم در آن دخالت داشته باشند . اين است كه لازم بود هرچه زودتر قانون اساسي از تصويب مردم بگذرد . اما اين كه بدين صورت درآمد ، اولاً چندان فرقي با گذشته ندارد ، ضمن اين كه ما بايد اين فرض را قبول كنيم كه ما در شرايط انقلابي هستيم هيچ لزومي ندارد كه ما شيوههايي را به كار ببريم كه مثلاً در صدر مشروطه به كار ميبرديم ، ما ميتوانيم متناسب با شرايط زمان خودمان ، شيوههاي انقلابي انتخاب كنيم و جلو برويم .
به نظر من ايراد مخالفين ايراد بسيار بي اساسي است . اگر دمكراسي را ميخواهيم وجهه نظر قرار بدهيم ، به نظر من مجلس خبرگاني كه مردم انتخاب ميكنند و بعد رفراندوم ، حتي از مجلس مؤسساني كه قبلاً قرار بود انجام بشود دمكراسيتر است .
اگر براي بعضيها غرب الگوي دمكراسي است ، فرانسه و اسپانيا نمونههاي بارزي است كه اصلاً در آن مجلس مؤسسان نبود و مستقيماً قانون اساسيشان را به رفراندوم گذاشتند . اگر براي عدهاي هم اردوگاههاي سوسياليستي شرق نمونههاي دمكراسي است ، در آن كشورها تنها چيزي كه مطرح نيست ، مردم هستند . در كدام يك از كشورهاي سوسياليستي جهان مانيفست را به رأي عمومي گذاشتند و قانون اساسيشان را به آرا مردم گذاشتند ؟ مردم دخالتي ندارند ، كميته مركزي حزب يا دفتر مركزي حزب يا دبيركل حزب يك نظري ميدهد و آن نظر اجرا ميشود و بحثي هم ندارد …
از همان اول استقرار جمهوري اسلامي ، ما شيوهاي ديگر را اتخاذ كرديم : مردم انقلاب كردند ، مردم دولت تعيين كردند ، همين دولت دو مرتبه به خود مردم مراجعه ميكند كه آيا اين تغيير رژيم را به جمهوري اسلامي ميخواهيد يا نميخواهيد ؟ اين كار هم در هيچ جاي دنيا سابقه نداشته است . حالا هم اين طرح قانون اساسي كه به اين صورت عنوان ميشود ، بي نظير است ، از لحاظ دمكراسي هم واقع نمونه است ، بنابراين نهايت بي انصافي است اگر ما در اين جا از ديكتاتوري يا محدود كردن آزادي يا محدود كردن اصول دمكراسي دم بزنيم . » ( 16 )
520
روزنامههاي الثوره والجمهوريه ارگانهاي حزب بعث و دولت عراق ، با تشديد جنگ لفظي عليه جمهوري اسلامي ايران ، رهبران آن را متهم كردند كه « رهبران جديد ايران هستند كه سعي دارند امپراتوري كهنه ايران را مجدداً احيا كنند ، لكن ما با آنها آن طور كه شايستهشان است رفتار خواهيم كرد حتي با اسلحه و آتش . » به گزارش خبرگزاري فرانسه ، روزنامه الثوره نوشته است : رهبران جديد ايران با ابداع دشمني خيالي ، درصدد انحراف اذهان از بحران داخلي هستند و بدين ترتيب عراق را سرگرم مسائل ناچيزي ميكنند و اين كشور را از مبارزه با صهيونيسم باز ميدارند . ( 17 )
بنابه گزارش يونايتدپرس نيز الثوره ادعا كرده است كه پس از عزيمت شاه از ايران جز
شعارهاي انقلابي هيچ چيز تغيير نكرده است . ايران هنوز اسير صدها قرارداد مخفي نظامي با آمريكا است ؛ هنوز يك نيروي پليس براي حفظ منافع نفتي امپرياليستها در منطقه است و هنوز شديدترين تهديد براي هويت عربي خليج و مبارزه جبهه شرقي اعراب عليه اسرائيل به شمار ميآيد . ( 18 )
521
آسوشيتدپرس گزارش داد كه احمد حسن البكر و حافظ اسد رؤساي جمهوري عراق و سوريه گفت وگوهاي محرمانه خود را درباره ادغام دو كشور از سر گرفتند . در گفت وگوهاي امروز ، صدام حسين معاون رئيس جمهوري عراق نيز حضور داشت . انتظار ميرود رهبران عراق و سوريه موضوع وخامت روابط عراق و ايران را نيز مورد بررسي قرار دهند . ( 19 )
براساس اين گزارش ، عراق و سوريه با تشكيل يك فرماندهي سياسي مشترك موافقت كردند . همچنين حافظ اسد و احمد حسن البكر يك بيانيه سياسي را براي ايجاد اين فرماندهي امضا كردند . اين فرماندهي كه رياست آن بر عهده اسد و البكر خواهد بود وظيفه دارد سياستهاي خارجي ، عربي ، دفاعي و اقتصادي دو كشور را هماهنگ كند . اين موافقت نامه در پي پنج دور مذاكره بين رهبران عراق و سوريه در مورد پيشنهادهاي مربوط به ادغام دو كشور به دست آمده و در اين بين حافظ اسد و البكر متفقند كه اين فرماندهي مشترك براي وحدت كامل اعراب و همچنين حقوق از دست رفته آنهاست . ( 20 )
منابع و مآخذ روزشمار 30/3/1358
1 ـ روزنامه اطلاعات ، 31/3/1358 ، ص 3 .
2 ـ روزنامه كيهان ، 2/4/1358 ، ص 4 و روزنامه اطلاعات ، 2/4/1358 ، ص 3 .
3 ـ روزنامه كيهان ، 31/3/1358 ، ص 2 .
4 ـ روزنامه انقلاب اسلامي ، 30/3/1358 ، ص 1 .
5 ـ روزنامه كيهان ، 30/3/1358 ، ص 3 .
6 ـ روزنامه اطلاعات ، 30/3/1358 ، ص 5 .
7 ـ روزنامه اطلاعات ، 2/4/1358 ، ص 12 .
8 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 12 .
9 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 12 .
10 ـ روزنامه انقلاب اسلامي ، سال اول ، شماره 6 ، 2/4/1358 ، ص 12 .
11 ـ هفته نامه امت ، ارگان جنبش مسلمان مبارز ، سال اول ، شماره 10 ، 30/3/1358 ، ص ص 1 و 5 .
12 ـ سند شماره 105156 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : نامه شماره 30/3/1358 1412/02/29/1701 سرلشكرفربد رئيس ستاد كل ارتش جمهوري اسلامي ايران به نخست وزير .
13 ـ سند شماره 113563 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : حكم شماره 30/3/58 2591 ستاد مركزي سپاه .
14 ـ مأخذ شماره 3 ، ص 2 .
15 ـ روزنامه اطلاعات ، 29/3/1358 ، ص 2 .
16 ـ مأخذ شماره 5 ، ص 3 .
17 ـ مأخذ شماره 5 ، ص 11 ، خبرگزاري فرانسه .
18 ـ خبرگزاري پارس ، “ گزارشهاي ويژه “ ، نشريه شماره 89 ، 31/3/1358 ، ص 9 ، خبرگزاري يونايتدپرس .
19 ـ مأخذ شماره 5 ، ص 11 ، خبرگزاري آسوشيتدپرس .
20 ـ مأخذ شماره 6 ، ص 8 ، خبرگزاري آسوشيتدپرس .