زیر مجموعه: روزشمار دفاع مقدس
بحران در خوزستان

روزشمــــار

دوشنبه

17 اردیبهشت 1358

10 جمادي الثاني 1399

7 مه 1979

1

افزايش تقابل و جبهه‌گيري جريان‌هاي قومي و جريان‌هاي مذهبي ـ انقلابي در خوزستان ـ بويژه  در خرمشهر ـ و دخالت عناصر وابسته به عراق در دامن زدن به جو اختلافات ، نشان دهنده آن  است كه در اين منطقه روند حوادث به سمت وقوع بحران پيشه مي‌رود . از گزارش امروز مامور اعزامي دفتر هماهنگي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مركز به خوزستان كه با عنوان “ جو خرمشهر “ ارسال شده است ، اخبار ، نكات و توضيحات زير استخراج و انتخاب و ارائه مي‌شود كه مي‌تواند بيان و توصيفي از روند مزبور باشد . در بخش‌هايي از گزارش درباره سازمان سياسي 

 

خلق عرب ( كه درجهت مقابله با كانون فرهنگي  ـ نظامي درخرمشهر فعال است ) چنين آمده  است : « سازمان معتقد است كه خوزستان ،  عربستان است . البته اين را ظاهر نمي‌كند اما  افراد وابسته به اين سازمان ، همه جا از جمله در  ديوارنويسي‌ها ، كلمه عربستان را به كار مي‌برند .  نام خرمشهر را نيز به محمره تعويض كرده‌اند و  اعتقاد دارند كه مردم غير عرب بايد اين شهر را  ترك كنند . از جمله اقدامات تحريك آميز اين  سازمان اين كه چندي پيش در روز تظاهرات  عليه سازش مصر و اسرائيل ، عده‌اي از اعراب با  تحريك و سازمان دهي اينان به يكي از مراكز  تحقيقاتي كانون حمله كردند ، هر چه در آن بود  منهدم و پاسداران آن محل را خلع سلاح و به  شدت مضروب كردند . خوشبختانه در انبار

 

محمد جهان آرا

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي‌خرمشهر

 

 

 

بزرگراه ورودي به خرمشهر

اسلحه را به گمان اين كه دستشويي است باز نكردند . پاسداران كانون ، با تدبير و سياست آقاي   [ محمد ] “ جهان آرا “ ـ كه جوان عاقل و فهميده‌اي به نظر مي‌رسد ـ ازتيراندازي خودداري كرده  بودند ، هر چند عده‌اي از مهاجمين ، خود وي را مي‌خواستند از طبقه دوم به پايين پرت كنند كه  عده‌اي ديگر مانع شده بودند . همچنين در يكي از اعلاميه‌هاي تحريك آميز سازمان سياسي كه  اخير منتشر شد ، اين سازمان اعلام كرد : « عده‌اي تصميم دارند به پايگاه ما حمله كنند ، ما مقابله  خواهيم كرد و آنان را سرجاي خود خواهيم نشاند . » بلافاصله همان روز اطراف ساختمان‌هاي  خود را نورافكن كار گذاشته و روي بام‌ها را سنگربندي كردند و … »

همچنين درگزارش به نمونه‌اي ازتبليغات مطروحه درمنطقه برضد نظام و دولت به نحو زير اشاره شده است : « چندي پيش اعلاميه‌اي با عنوان و نام تيپ دوم زرهي خوزستان ، در منطقه  پخش شد كه در آن آمده بود : دولت به ما دستور مي‌دهد كه اعراب را قتل عام كنيم و در هم  بكوبيم ولي ما اين كار را نخواهيم كرد و با خلق عرب خود يك دل و يك صدا هستيم و … »

در بخش‌هايي از اين گزارش درباره سلاح‌هاي موجود در منطقه چنين آمده است : « در شهر كمتر خانه‌اي مي‌توان يافت كه در آن سلاح وجود نداشته باشد . بنابر اخبار واصله ، بسياري از جوانان شهر به انواع سلاح‌هاي سبك مجهز هستند . از جمله تعداد زيادي كلاشينكوف در شهر وجود دارد و اخير مقدار زيادي نيز از كرمانشاه وارد شده است . مرز كنترل چنداني ندارد .  پاسداراني كه يك هفته در مرز بوده‌اند ، مي‌گويند با بليزر شيخ [ شبيرخاقاني ] هر چندوقت يك 
بار تردد مي‌كنند و سلاح مي‌آورند . سرنشينان بليزر با اين استدلال كه اتومبيل متعلق به شيخ  است ، اجازه جلوگيري و بازرسي نمي‌دهند . مامورين مرزي كه از ژاندارمري هستند يا مي‌ترسند و جرات جلوگيري ندارند و يا خود با شيخ همراهند . سلاح از راه آبي نيز وارد مي‌شود كه اطلاع دقيقي از آن در دست نيست اما عبور سلاح از راه آبي ، بي شك راحت تر و آسان تر از راه خشكي مرز است . »

راجع به اطرافيان آيت الله شبير خاقاني در گزارش آمده است : « اكثر افرادي كه دور شيخ شبير را گرفته‌اند ، از اسلام بويي نبرده‌اند . آنان در حال حاضر از شيخ حرف شنوي دارند ولي  زماني كه به سودشان نباشد به او نيز اعتنايي نمي‌كنند . » ( ضميمه دارد )

همچنين درباره موقعيت كانون فرهنگي ـ نظامي انقلابيون مسلمان خرمشهر چنين  آمده است : « در حال حاضر كليه پاسداران خرمشهر ، از كانون فرهنگي ـ نظامي هستند كه البته  حكم پاسداران انقلاب را نيز دارند ( احتمالا از آقاي رفيق دوست ) . á اين كانون در شهركلاس‌هاي  مختلفي داير كرده است كه‌اموزش‌هاي نظامي و ايدئولوژيكي به جوانان مي‌دهد . امور مربوط به  رسيدگي به فقرا و يا كارگران و نيز كارهايي چون جلب و بازداشت افراد توسط اعضاي كانون  انجام مي‌شود . افراد مسلح و مسلط اين كانون حدود صد نفرند و حداكثر بيشتر از صدو پنجاه نفر نمي‌باشند كه اين ، نكته بسيار قابل توجهي است . »

به گزارش مذكور مطلب ديگري با عنوان “ پيشنهادات درباره آبادان و خرمشهر “ پيوست  شده كه در آن آمده است :

 « 1 ـ اولين مسئله‌اي كه بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه مناطق عرب نشين خوزستان  مورد سخط رژيم سابق بوده است . لذا اهالي آن در فقر ، گرسنگي ، آوارگي و محروميت به سر مي برند ، طوري كه با دادن دو كيلو برنج به يك روستايي عرب ، او را به هر فكري مي‌توان سوق داد .

2 ـ شيخ محمد طاهر آل شبيرخاقاني شخص خطرناكي است كه بايد به قم منتقل شود .

3 ـ بايد از عرب زبانان ، افراد صالح كه بتوانند براي سپاه فعاليت بكنند شناسايي شوند و  براي خدمت به همان عرب ها به كار گرفته شوند .

4 ـ انقلاب ايران بر عراق با 85% شيعه تاثير فراواني گذاشته است . لذا عراق از آن در هراس  است و با فرستادن عناصر عراقي و چپ به اين مناطق ( آبادان ، خرمشهر و … كه در مرز عراق قرار  دارند ) و نيز با ارسال اسلحه ، مهمات و غيره قصد دارد منطقه را ناآرام نگهدارد و امتياز به دست  آورد . بنابراين بايد مرزها كنترل و افراد قاچاقچي شناسايي و عوامل آنها دستگير شوند .

5 ـ بايد مراكز فرهنگي به زبان عربي احداث شود و سعي شود در تمام برنامه‌هايي كه                                                                     

á در خصوص مرجع صادر كننده احكام مسئولان سپاه‌هاي مناطق مختلف كشور در ماه‌هاي اول انقلاب نظرهاي ديگري هم وجود دارد . از جمله بنا به اظهار سردار غلامعلي رشيد ، حكم خود ايشان و شهيد جهان آرا را سيد محمد غرضي امضاء كرده بود .

 

مربوط به مناطق عربي است از عرب ها استفاده شود و بايد ( مركز الثقافي الاسلامي ) را تقويت  نمود .

6 ـ مسائل رفاهي و عمراني چون تامين آب ، برق ، مسكن و غيره به صورت فوري و با استفاده از افراد داوطلب همان مناطق انجام گيرد .

7 ـ مدارس دولت عراق در خرمشهر و آبادان پايگاهي است براي تبليغات و فعاليت  ناسيوناليسم عرب و افراد چپ گرا ، لذا بايد درباره آن تصميماتي اتخاذ كرد . » ( 1 ) 

2

 در پي دامن زدن به اختلافات كرد و ترك در شهر “ نقده “ به تحريك جريان‌هاي فعال ضدانقلاب  در منطقه [ در كتاب روز شمار ، جلد اول آمده است . ] ، امروز جمعيت كثيري كه در روزنامه كيهان  « 2 هزار نفر از نمايندگان مختلف مردم شهرستان نقده و روستاهاي تابعه » توصيف شده‌اند ، در اداره مخابرات نقده دست به تحصن زدند و خواستار تامين امنيت كامل منطقه با استقرار هنگ  ژاندارمري شدند . به گزارش روزنامه كيهان تحصن كنندگان ضمن صدور قطعنامه‌اي خواستار موارد زير گرديدند : « 1 ـ تامين امنيت كامل منطقه اعم از شهر و روستاها با ادامه استقرار نيروهاي  نظامي‌تا تشكيل و سازمان دهي عملي هنگ ژاندارمري اين شهر . 2 ـ تااعزام هيئتي ذيصلاح از جانب دولت مركزي براي بررسي علل وقايع و احوال فعلي و رسيدگي به مسائل جاري و شناسايي مسببين اين واقعه مرگبار ، در اداره مخابرات شهرستان تحصن اختيار كرده و انجام هر گونه مذاكره با هر گروه سياسي و نظامي را تحريم مي‌كنيم واگر تا 48 ساعت دولت نسبت به اين  تحصن بي تفاوت باشد ، تبديل به اعتصاب غذا خواهد شد و ما از جوامع بين‌المللي براي  رسيدگي به اين فلاكت استمداد خواهيم كرد . » ( 2 ) 

گروهي ديگر از مردم نقده نيز در جلو منزل حجت الاسلام محرراجتماع كردند و خواستار استقرار هنگ ژاندارمري در اين شهر شدند . اجتماع كنندگان تاكيد كردند : « چنانچه به اين خواسته  توجه نشود ، به دلايل امنيتي ما مجبوريم از شهر و كاشانه خود كوچ كنيم . » در همين حال حاج  ابراهيم محرر ( امام جماعت شيعيان نقده ) با صدور اعلاميه‌اي خروج ساكنان شهر نقده را با اسباب و اثاث منزل به منظور تغيير محل سكونت تحت هر عنواني ممنوع اعلام كرد و تاكيد  نمود در صورت مشاهده چنين وضعي ، از اين قبيل حركات شديد جلوگيري خواهد شد . در قسمتي از اين اعلاميه‌امده است : « از كليه برادران مسلمان انتظار دارد كه به منظور تقويت حسن  اخوت و همديني از همه مراجعاني كه به دلايل امنيتي خانه و كاشانه خود را ترك كرده‌اند در نهايت محبت و انسانيت استقبال و در پذيرايي از همشهريان كرد از كليه‌امكانات استفاده  كنند . » ( 3 ) 

3

روزنامه كيهان از كردستان خبر داد كه به دنبال بروز چند مورد ناامني در جاده‌هاي كردستان ، رفت  و آمد شبانه وسايط نقليه در اين جاده‌ها كاهش يافته است و با تاريك شدن هوا مسافران و
رانندگان كاميون‌ها اغلب در شهرها و يا نقاط امن توقف مي‌كنند . حادثه چند روز قبل راه “ سنندج  ـ كرمانشاه “ كه در آن 3 نفر در گردنه “ دركه “ به قتل رسيدند از مواردي است كه سبب نگراني شده  است . ( 4 ) 

4

سيد “ اسدالله‌اميرقهرماني “ استاندار جديد ايلام ضمن مصاحبه‌اي مطبوعاتي اعلام كرد : « كثرت  اسلحه در دست مردم در استان ايلام باعث سلب آسايش عمومي در اين استان شده است . » وي  افزود : « با تحقيقاتي كه به عمل آمد روشن شد كه عده‌اي سلاح‌هايي را به مرز عراق برده و به نوع  ديگر تبديل كرده‌اند . بنابراين براي تامين آسايش و آرامش مردم و جهت جمع آوري كليه  سلاح‌هايي كه در جريان انقلاب به دست مردم افتاده و يا از خارج وارد شده و نيز براي كنترل  شديد مرز ، اقدامات لازم صورت گرفته است . » ( 5 ) 

5

نشريه پيكار ارگان “ سازمان پيكار در راه آزادي طبقه كارگر “ طي تفسيري از حوادث كردستان و تركمن صحرا ، پاسداران كميته‌هاي انقلاب اسلامي را “ ابزار امپرياليزم “ خواند . پيكار در اين باره  چنين نوشت : « حمله و تيراندازي عناصر كميته صفدري به مردم بي گناه سنندج ، گلوله باران  ميتينگ آرام كانون فرهنگي خلق تركمن به وسيله عناصر كميته گنبد ، تيراندازي عناصر كميته  شماره 1 نقده به سوي مردم كرد ، همين طور تيراندازي عناصر كميته شماره 2 نقده بر روي مردم  ترك ، همه و همه بيانگر اين است كه بسياري از كميته‌ها بدل به لانه ضدانقلاب و پناهگاه‌امني  براي توطئه چيني‌هاي عوامل مزدور امپرياليسم شده است … »

پيكار افزود : « با ورود مجاهدان اعزامي از كميته اروميه ـ حسني مرتجع ـ كشتار ، ابعاد وسيع‌تري به خود مي‌گيرد . مجاهدان با فريب كردها به وسيله چسباندن عكس از رهبر كردستان ـ آيت الله حسيني ـ بر روي زره‌پوش و با پوشاندن سر و صورتشان به وسيله پارچه‌اي محلي ـ  آغاپانو ـ خود را به شكل كردها در آورده و پس از نزديك شدن به پيش‌مرگ‌هاي كرد ، آنها را بي‌رحمانه به گلوله مي‌بندند و … » ( 6 ) 

6

روزنامه مردم ارگان حزب توده ايران طي مطلبي تحت عنوان “ توطئه سكوت در مورد حزب  توده ايران “ ، سكوت ارگان‌هاي انقلابي وابسته به دولت ، راديو و تلويزيون و شخص نخست وزير  را در مورد نقش حزب توده در انقلاب محكوم كرد . در بخشي از اين مطلب آمده است : « توطئه  سكوت در مورد حزب توده ايران ، آن هم پس از پيروزي انقلاب مردم ايران ، آن هم از جانب ار گان‌هايي كه زاده اين انقلاب اند ، تازگي دارد ، عجيب و غيرطبيعي هم هست . بويژه آن كه اين  توطئه سكوت با تبعيض همراه است . يعني ارگان‌هاي دولتي درباره همه سازمان‌هاي سياسي  صحبت مي‌كنند و به طور كلي مثبت هم صحبت مي‌كنند ، ولي در كنار حملات ونيش‌هاي  مستقيم و غيرمستقيم به حزب توده ايران غالبا در مورد فعاليت و نظريات حزب توده ايران
 سكوت اختيار مي‌كنند . مثلا آقاي نخست وزير ، هنگامي‌كه از سهم سازمان‌هاي سياسي در پيروزي انقلاب مردم ايران سخن مي‌گويد ، از همه نام مي‌برد ، جز حزب توده ايران ، ما هم سهم  اين سازمان‌ها را در پيروزي انقلاب ايران تاكيد مي‌كنيم ، ولي سكوت در مورد حزب توده ايران ،  حزبي كه ـ اگر بخواهيم منصفانه قضاوت كنيم ـ همواره زير شديدترين فشارهاي امپرياليسم و رژيم پهلوي قرار داشته ، حزبي كه به خاطر مبارزه اش در راه استقلال و آزادي ايران ، هزارها زنداني ، هزارها تبعيدي و صدها كشته داده ، حزبي كه در پيروزي انقلاب ضدامپرياليستي و دمكراتيك مردم ايران بدون ترديد سهم برجسته‌اي داشته ، آري ، سكوت درباره چنين حزبي چه  معني دارد ؟

آيا آقاي نخست وزير مي‌خواهد اين مبارزه‌ها ، اين فداكاري‌ها ، اين قرباني‌ها را نفي كند ؟ ! يا آقاي نخست وزير واقع تصور مي‌كند كه حزب توده ايران ـ طبق قوانين رژيم طاغوتي ـ  “ غيرقانوني “ است ؟ ! و يا اين كه راديو و تلويزيون ، اعلاميه‌ها و اطلاعيه‌ها و اظهار نظرها و پوسترهاي همه سازمان‌ها و گروه‌هاي سياسي را پخش مي‌كند ـ و بايد هم بكند ـ جز حزب توده  ايران ، اين سكوت و تبعيض آشكار ، در جريان جشن اول ماه مه ( 11 ارديبهشت ، روز كارگر )  بيش از هر زمان ديگري به چشم خورد . » ( 7 ) 

7

نسبت دادن ترور سرلشكر قره‌ني و استاد مطهري به گروه‌هاي كمونيستي از سوي عده‌اي از 

 

مردم در تظاهرات و تجمعات مربوط به اين  حادثه كه به صورت شعار “ مرگ بر كمونيسم “  ظاهر شد وبخصوص تاييد تلويحي آن توسط  حجت الاسلام‌هاشمي رفسنجاني طي سخناني  در مدرسه فيضيه قم ( ضميمه دارد ) با واكنش و  انتقاد گروه‌ها و احزاب كمونيستي مواجه شد ؛ از  جمله كميته مركزي حزب توده ايران در اين باره  اعلاميه‌اي به شرح زير انتشار داد : « به دنبال ترور  سرلشكر قره‌ني ، ترور آيت الله مرتضي مطهري ، كه  يكي از همرزمان نزديك امام خميني بود ، به حق احساس اندوه و تاسف عميق همه محافل ملي و دموكراتيك جامعه ما را برانگيخت . مردم ايران طي مراسم و راه‌پيمايي‌هاي نيرومندي ، خشم و نفرت خود را از اين شيوه غدارانه آدم‌كشان ضدانقلابي نشان دادند . حزب توده ايران ، بر حسب معتقدات اصولي خود ، ترور و

 

 

حجت‌الاسلام‌هاشمي رفسنجاني

از اعضاي شوراي انقلاب و موسسين حزب

جمهوري اسلامي

 

 

تروريسم را محكوم مي‌كند و تاسف عميق خويش را از اين حادثه ابراز مي‌دارد .

اين كه نيروهاي ضدانقلابي ، تروريسم را جانشين مبارزه سياسي كرده‌اند ، نشانه ضعف و انفراد آنها است . در پس ترورهاي اخير ، تشخيص چهره سياه كار سازمان‌هاي جاسوسي  امپرياليستي ، صهيونيستي و دستگاه ورشكسته ساواك دشوار نيست . تنها اين نيروها هستند كه  سود خود را در چنين تبهكاري‌هايي جست وجو مي‌كنند و به اين شيوه‌هاي بربرمنشانه دست  مي‌زنند . درست همين نيروهاي سياه هستند كه مي‌كوشند اين شيوه بربرمنشانه را به نيروهاي  چپ و به كمونيست‌ها نسبت دهند و بدين ترتيب ، با يك تير دو نشان بزنند : هم اين توطئه  جنايت كارانه را از خود دور كنند و هم نيروهاي چپ و كمونيست‌ها را متهم سازند و سرانجام باز هم به هدف اساسي خود ، يعني تفرقه بين نيروهاي انقلابي و در نتيجه تضعيف جنبش انقلابي  دست يابند .

متاسفانه نيروهاي راست مي‌كوشند نشاني تروريست‌ها را در جاي ديگر ، در سمت چپ  نشان دهند و بدين وسيله به تبليغات ضدكمونيستي دامن بزنند . اين نيروها كه مي‌كوشند ( از جمله در تظاهرات به مناسبت شهادت آيت الله مطهري ) در شناخت دوستان و دشمنان انقلاب ، در مردم سر در گمي ايجاد كنند و دشمنان اصلي انقلاب مردم ايران را از زير ضربه خارج سازند ، درست در جهت خلاف نظريات و اعتقادات رهبر انقلاب ، امام خميني ، عمل مي‌كنند كه بارها و بارها ، از جمله در مورد ترورهاي اخير ، تاكيد كرده است كه دشمن اصلي انقلاب مردم ايران ، امريكا و عمال ايراني آن است و بر ضد اينها است كه مي‌بايد مبارزه كرد و اينها هستند كه بايد سركوب شوند .

روشن است كه نيروهاي چپ و كمونيست‌ها ، به معناي جدي و صديق اين كلمه ، نه فقط سودي از تضعيف انقلاب و بازگرداندن جامعه به زير يوغ امپرياليسم ندارند ، بلكه درست  همان‌ها هستند كه در صفوف پي گيرترين و مبارزترين نيروهاي انقلابي ، براي افشاي توطئه‌هاي  امپرياليسم ، به سركردگي امپرياليسم امريكا ، سركوب ضدانقلاب ، حفظ و تحكيم دستاوردهاي  انقلاب و گسترش و تعميق انقلاب سرسختانه پيكار مي‌كنند .

جامعه ما به “ وحدت كلمه “ به اتحاد همه نيروهاي انقلابي عليه دشمن اصلي وديرين خود ،  امپرياليسم و ارتجاع ، نياز حياتي دارد و تنها اين شيوه است كه مي‌تواند انقلاب را بازگشت ناپذير كند . » ( 8 ) 

گروه مائوئيستي موسوم به “ اتحاديه كمونيست‌هاي ايران “ نيز با انتشار اطلاعيه‌اي به شرح  زير اين گونه نسبت دادن را تحريك آميز خواند .

 « شهادت آيت الله ، استاد مطهري ، به دست يك تروريست ضدانقلابي اگر براي همه مردم ما موجب اندوه و عزا گرديد و مردم ما در سوگ اين شهيد نشستند ، براي عده‌اي كه از مدت‌ها پيش  به دنبال فرصت براي نفاق افكني و ضربه زدن به وحدت انقلابي مردم ما مي‌گشتند و براي آن  روزشماري مي‌كردند ، فرصتي شد تا با سوءاستفاده از احساسات پاك مردم ، آنها را برعليه 
نيروهاي انقلابي و اتحاد و يگانگي مردم تحريك كرده و بشورانند . آقاي رفسنجاني ، يكي از بنيان‌گذاران “ حزب جمهوري اسلامي “ درمراسم بزرگداشتي كه در روز جمعه 14 ارديبهشت در مدرسه فيضيه قم برگزار شده بود ، عملا چنين كرده . او ترور مرتجعانه و ضدانقلابي استاد مطهري ، كه آشكارا از جانب عمال ساواك و امپرياليسم و به منظور ضربه زدن به انقلاب و ايجاد نفاق و تشتت در صفوف انقلاب انجام شده بود ، را بدون احساس كوچكترين مسئوليتي ، به  گردن كمونيست‌ها گذاشت و عملا آنها رامسئول و عامل ترور استاد شهيد مطهري معرفي كرد و مردم را براي گرفتن انتقام خون او بر عليه كمونيست‌ها تحريك نمود . او زماني چنين تهمت  بزرگي را به كمونيست‌ها مي‌زند كه خود خوب مي‌داند كه كليه سازمان‌ها و گروه‌هاي انقلابي و كمونيستي ، اين ترور ضدانقلابي را شديد محكوم و خواستار مجازات عاملين آن شده‌اند ، او در زماني اين چنين لجام گسيخته مردم را عليه يكديگر مي‌شوراند كه‌امام خميني ، به درستي ، اين  ترور ضدانقلابي رامحصول تلاش‌هاي مذبوحانه بازماندگان رژيم گذشته دانسته و مردم را به  اتحاد و يگانگي در مقابل ارتجاع و امپرياليسم دعوت نموده است . او در زماني اين چنين تخم  نفاق و چند دستگي و جنگ داخلي را در دل مردم ما مي‌كارد ، كه آيت الله طالقاني ، به درستي ،  همه نيروها را به اتحاد و يگانگي دعوت كرده و گوشزد نموده‌اند كه قاتلين استاد مطهري ، هدفي  جز دامن زدن به تشتت و جدايي و تروريسم ندارند .

آقاي رفسنجاني ، شما داريد از آبي ماهي گيري مي‌كنيد كه ساواك و عمال امپرياليسم گل آلود كرده‌اند . مگر نمي‌دانيد كه از اين اعلان جنگ ، چه نيروهايي سود خواهند برد ؟ مسئوليت خون  صدها انسان مبارز و بي گناهي كه فردا برخاك ريخته خواهد شد به عهده كيست ؟ آقاي  رفسنجاني ، خوب فكر كنيد و به عاقبت آنچه مي‌گوييد بينديشيد ، منافع محدود و تنگ  نظرانه‌تان را كنار بگذاريد و به منافع انقلاب و ادامه آن فكر كنيد ، زيرا از اين راه به هيچ كجا نخواهيد رسيد . خون مردم پلكان ترقي شما نخواهد بود .

مردم آزاده و قهرمان ايران هوشيار باشيد و نگذاريد شما را بازيچه دست توطئه‌هاي  ارتجاعي كنند و به سود ارتجاع و امپرياليسم به جان يكديگر اندازند .

آقايان آيات عظام و رهبران مذهبي ، هوشيار باشيد و در اين لحظات حساس و بحراني كه  كوچكترين خطايي مي‌تواند موجب پي آمدهاي وحشتناك و جبران ناپذيري گردد ، به مسئوليت  انساني ، ملي و مبارزاتي خود عمل كنيد و از كساني كه اين چنين تخم نفاق و بدانديشي و برادر كشي را در دل مردم مي‌كارند ، پرهيز كنيد .

كارگران و زحمت كشان ايران هوشيار باشيد و صفوف خود را متحد و يكپارچه نگه‌داريد .  هموطنان به هوش باشيد ، توطئه شومي در شرف تكوين است . سازمان‌ها ، گروه‌ها و محافل  مترقي و انقلابي هوشيار باشيد و متحد و يكپارچه عمل كنيد . » ( 9 ) 

8

روزنامه بامداد با درج مقاله‌اي به قلم سعيد محمدجعفري به بررسي وضعيت خريدهاي 
تسليحاتي ارتش در رژيم گذشته ، برخي پروژه‌هاي آن و نيز اقدامات انجام شده در مورد لغو قراردادهاي خارجي پس از پيروزي انقلاب پرداخت و نوشت : « رژيم ايران در گذشته براي ارتش  اهميت ويژه‌اي قائل مي‌شد و سعي داشت هم از لحاظكيفي و هم كمي در زمينه گردآوري  تسليحات مدرن دنيا مقام اول را داشته باشد . اين علاقه تا به آن جا گسترش يافته بود كه  صرف نظر از تسليحات اتمي ، در ميان سلاح‌هاي مدرن و پيچيده‌يي كه هر روز صنايع نظامي  غرب ( بخصوص آمريكا ) بيرون مي‌دادند ، مدرن‌ترين و پيچيده‌ترين‌هارا بر مي‌گزيد و غالب با  نفوذي كه در اين صنايع داشت ، آنها را به دست مي‌آورد ، بي آنكه در اين انديشه باشد كه توانايي  كاربرد واقعي همه آنها را ندارد .

آنچه ذكرش ضروري است و تا به حال به آن توجه نشده ، آن است كه اين عدم توانايي به اين  سبب نيست كه ايرانياني كه مي‌بايست به كار برنده اين سلاح ها باشند ، از دانش و بينش كافي  براي اين منظور برخوردار نبودند ، بلكه به علت فسادي كه وجود داشت ، در قراردادهايي كه به  امضا مي‌رسيد ، اعمال نفوذ و بهره برداري‌هاي مالي ريشه دوانيده بود و اكثر به ضرر كشور ما تمام مي‌شد . مثلا پرسنلي كه چه به عنوان مستشار نظامي و چه به عنوان كارشناس غيرنظامي  براي تعليم ايرانيان به اين جا مي‌آمدند ، اكثر خود فاقد معلومات لازم و كافي در زمينه كارشان  بودند و در رتبه‌هاي چهارم و پنجم قرار داشتند ، رتبه‌هايي كه در خود كشورشان محلي براي  استخدام آنها وجود نداشت . با اين وصف ، اين افراد زماني كه در ايران كار مي‌كردند از حقوق و مزاياي بسيار بالا برخوردار بودند كه به هيچ وجه شايستگي و لياقت دريافت آن را نداشتند . »

مقاله ، تحت عنوان لغو قراردادهابه نحو زير ادامه مي‌يابد :

 “ ارتش ايران در گذشته سلاح‌هاي بسيار پيچيده‌يي را تحويل گرفته است و قراردادهاي  متعددي هم منعقد شده بود تا در آينده ايران صاحب سلاح‌هاي پيچيده تر و جديدتري شود كه  ظاهر همه اين قراردادها بتدريج در دوران انقلاب به حالت معوق درآمد و بعد توسط دولت  انقلاب فسخ شد كه عبارتند از :

1 ـ 140 فروند شكاري ـ بمب افكن سبك اف ـ 16 ساخت جنرال دايناميكز به ارزش 6/3  ميليارد دلار ؛

2 ـ 76 فروند هواپيماي بسيار پيشرفته اف ـ 14 ـ تامكت ساخت … ؛

3 ـ 31 فروند شكاري ـ بمب افكن فانتوم اف ـ 14 ـ يي ساخت مك دانل داگلاس ؛

4 ـ 7 فروند رادار پرنده بوئينگ يي ـ 3 ـ اي ـ اي . دابليو . اي . ثي . اس به ارزش 2/1 ميليارد  دلار ؛

5 ـ 5 فروند هواپيماي اكتشافي فانتوم آر ـ اف ـ 4 ـ ثي ؛

6 ـ 16 فروند هواپيماي اكتشافي فانتوم آر ـ اف ـ 4 ـ بي به ارزش 219 ميليون دلار ؛

7 ـ 1000 قبضه موشك ضد تشعشع هوا به زمين “ شرايك “ ؛

8 ـ 3 فروند زيردريايي به ارزش 66 ميليون دلار ( از كلاس تانگ ) ؛

 

9 ـ 4 فروند ناوشكن سنگين ( از كلاس اسپروآنس ) به ارزش 4/1 ميليارد دلار ؛

10 ـ 360 قبضه موشك ضد هوايي ( هاوك پيشرفته ) به ارزش 30 ميليون دلار ؛

11 ـ 200 قبضه موشك سطح به سطح “ هارپون “ به ارزش 100 ميليون دلار ؛

12 ـ 400 قبضه اژدر “ مارك ـ “ 46 به ارزش 47 ميليون دلار ؛ به انضمام تعدادي نامعلوم  موشك‌هاي ضدتانك “ دراگون “ هوابه هواي ( اسپارو سايدويندر ) ضدتانك “ تو “ و هوا به  هواي “ فينيكس “ ؛

13 ـ 1390 تانك پيشرفته “ چيفتين “ به ارزش 2 ميليارد دلار : 165 “ شير ايران ـ “ 1 و 1225  “ شير ايران ـ “ 2 ( پيشرفته ) ؛

14 ـ 5 كشتي به ارزش 105 ميليون دلار ؛

15 ـ مجتمع صنعتي نظامي در اصفهان به ارزش 5/1 ميليارد دلار ؛

16 ـ تسهيلات تعمير و نگهداري پايگاه‌تانك در درود 160 ميليون دلار .

به غير از آنچه ذكر شد ، ايران قراردادهاي خريد اسلحه با كشورهاي ديگري از جمله آلمان ،  فرانسه ، سوئيس ، ايتاليا ، سوئد ، هلند ، اسپانيا و … داشته است كه اينها هم گويا ظاهر لغو شده‌اند .

نويسنده مقاله خود را با عنوان “ چه داريم ؟ “ چنين ارامه مي‌دهد :

در يك قضاوت بي طرفانه ، ارتش ايران گرچه پس از پيروزي انقلاب هنوز در مرحله  بازسازي است ، ولي همان طور كه “ تيمسار رياحي “ وزير دفاع ملي اظهار داشته‌اند ، براي آن  ميلياردها ريال پول خرج شده ، تا بهترين متخصصين در رشته‌هاي گوناگون علمي و فني تربيت  شوند و سلاح‌هاي مختلفي كه تابه حال خريداري شده ، گرچه شايد به آن اندازه مورد احتياج ما نبوده ، ولي آنچه را كه بايد در نظر داشت ، آن است كه ما آنها را داريم و بهاي آنها را هم قبلا پرداخته‌ايم و كم و بيش قادر به استفاده از آنها هم هستيم . مي‌ماند نحوه استفاده كه آن هم بر عهده  برنامه ريزان سياست تدافعي كشور است كه حتم برنامه‌هايي تدوين كرده‌اند .

درميان تجهيزات گوناگوني كه ارتش ايران از آنها سود مي‌برد ، هواپيماهاي “ اف ـ “ 14 بيش  از ديگر سلاح ها مورد توجه خبري قرارگرفته‌اند ، در حالي كه سري‌ترين پروژه ارتش ايران  درگذشته يعني “ آيبكس “ á انعكاس چنداني نداشته است . همان گونه كه اشاره شد سري‌ترين  پروژه‌يي كه ارتش ايران ، سابق بر اين ، دست اندركار آن بود “ آيبكس “ نام دارد .

پروژه “ آيبكس “ از سال 1974 در ايران آغاز شد و قرار بود در سال 1978 پايان يابد ولي  معلوم نيست كه اين پروژه تا پيش از انقلاب در چه مرحله‌يي بوده و اكنون درچه مرحله‌يي است .

 “ آيبكس “ را شبكه‌هاي گسترده‌يي متشكل از سيستم‌هاي معمول هوايي و مستقر در زمين  براي كنترل ارتباطات و فعاليت رادارهاي كشورهاي همسايه ايران تشكيل مي‌دهد .

پيمانكار عمده و مشاور اين پروژه بخش “ آناهايم “ از “ راكول اينتر نشنال “ امريكا بود كه سه 

                                                                       

á براساس نظر سردار غلامعلي رشيد ، " آي وكس " يا " آواكس " است .

 

تن از كارشناسان آن در ماه اوت 1976 در تهران ترور شدند .

“ آيبكس “ كه تخمين زده مي‌شد ، 500 ميليون دلار هزينه در بر داشته باشد و در دو مرحله به  پايان برسد ، عبارت بود از 4 فروند هواپيما ( دو بوئينگ 707 و 320 سي و دو فروند سي ـ 130 ) و تعدادي ايستگاه‌هاي مستقر در زمين . اين دستگاه‌ها همه مجهز به آنتن‌هاي ويژه‌اي  هستند كه مي‌تواند محل ، ماهيت ، نحوه عمل ، مشخصات و ويژگي‌هاي كليدي گسيلنده‌هاي الكترو مغناطيسي كشورهاي همسايه را ضبط نمايد كه پس از ضبط ، اين داده‌ها به ايستگاه  مركزي مي‌رود تا در آن جا مورد تجزيه و تحليل قرارگيرد .

براي پروژه “ آيبكس “ حداقل 100 ايراني تربيت شده بودند و كارشناسان خارجي اين پروژه  را افراد بازنشسته “ سيا “ و آژانس امنيت ملي امريكا تشكيل مي‌دادند . همچنين ايران موافقت  كرده بود اطلاعات حاصل توسط اين سيستم را در اختيار “ سيا “ نيز بگذارد . » ( 10 ) 

9

اميرانتظام ( معاون نخست وزير و سخنگوي دولت ) در يك مصاحبه مطبوعاتي درباره دو موضوع مهم مربوط به سياست داخلي و سياست خارجي كشور اعلام نظر كرد .

وي در مورد لغو قراردادهاي دو جانبه ايران و امريكا گفت : « در اين زمينه بيش از هزارقرارداد  است كه بسيار مفصل است و كارشناسان در آغاز بايد مطالعات خود را در مورد آنهابه اتمام  برسانند . » انتظام همچنين در مورد محدود كردن فعاليت گروه‌هاي چپ اظهار داشت : « دولت  منتهاي قدرت خود را در متوقف كردن فعاليت هر گروه ضدانقلابي به كار خواهد گرفت چه اين  گروه‌ها وابسته به چپ باشند و چه راست و چه ميانه‌رو . البته پخش و انتشار اعلاميه‌ها وچاپ  روزنامه‌ها اشكالي ندارد ولي اگر بر خلاف مصالح مملكت اقداماتي انجام بگيردصرف نظر از  اين كه چه گروهي باشند با كمال قدرت جلو فعاليت‌هاي آنها گرفته خواهدشد . » ( 11 ) 

10

دكتر ابراهيم يزدي ( وزير امورخارجه ايران ) در مصاحبه‌اي با هفته نامه تايم چاپ امريكا درباره  روابط آينده ايران و امريكا و سياست خارجي جمهوري اسلامي به نحو زير اظهار نظر كرد :  « ايالت متحده اگر مي‌خواهد روابطش را با دولت ايران بهبود بخشد ، بايد خودش پيشقدم شود .  ضديت با امريكا به اين سبب در ايران موضوعي حاد شده كه صهيونيسم در بافت سياست  ايالات متحده است . اسرائيل بزرگترين بازنده انقلاب ايران است . آنها بهترين پايگاه خود را در خاورميانه از دست دادند . شاه به آنها هرچه مي‌خواستند مي‌داد . ايران قصد دارد از سياست  عدم تعهد با بي طرفي مثبت پيروي كند . ايران در كشاكش بين ابرقدرت‌ها بي طرف خواهد ماند ولي از اين جهت نيز كه خودمان را نبايد منزوي سازيم مثبت خواهيم بود . هر كه حاضر شود از آرمان ما حمايت كند ، با ما روابط دوستانه خواهد داشت . بر ايالات متحده است كه سياستش را تغيير دهد نه بر ايران . دولت ايران نمي‌تواند از اين استنتاج اجتناب كند كه‌امريكاييان در هر مورد قتل ، شكنجه و فسادي كه در گذشته ايران وجود داشته است دخالت داشته‌اند . ايرانيان نيت بدي 
ندارند ، ولي فراموش كردن هم برايشان دشوار است . » ( 12 ) 

11

 

سرهنگ معمر قذافي رهبر شوراي انقلاب خلق  ليبي پيامي براي امام خميني رهبر انقلاب  اسلامي ايران فرستاد كه توسط سرگرد جلود  نخست وزير آن كشور تسليم امام شد . رهبر ليبي  دربخشي از اين پيام يادآور شده است : « ملاقات  مسلمانان ليبي در ايران در فرداي پيروزي ملت  مسلمان ايران بر شاه پس از آن كه خلق مسلمان  ليبي نيز قبلا همين راه را پيموده و بر استعمار و ارتجاع و فساد غلبه يافته بود ، آن گونه انجام  نگرفت كه من انتظار داشتم . من در انتظار  ملاقات شكوهمندي با انقلاب اسلامي زير  پرچم سبز رنگ اسلامي بودم كه جوامع كفر و

 

 

حضرت امام خميني

رهبر انقلاب و بنيانگدار جمهوري اسلامي ايران

 

بت پرستي مدرن جهان را به لرزه درآورد و مسلمانان زجر كشيده شرق و غرب بدان مباهات  ورزند … گذشته‌ها هر چه بود و عوامل شكل دهنده آن به هر صورت گذشت ، ولي خلق مسلمان و انقلابي ليبي يك لحظه از ياري و پشتيباني شما دست بر نخواهد داشت و هر چه قدرت در اختيار داردبه محض درخواست شما بي درنگ در اختيارتان قرار خواهد داد . برادران انقلابي شما  در ليبي حمايت از انقلاب اسلامي ايران را بر خود واجب مي‌دانند . » رهبر ليبي در پيام خود تاكيد  كرده است : « من بي نهايت شيفته ملاقات برادران ايراني و رهبران انقلاب و بويژه حضرت عالي  مي‌باشم و نظر به اين كه چنين ديداري هنوز فراهم نشد ، به ياري خدا به انجام اين آرزو اميد بسته‌ام . برادرم سرگرد عبدالسلام جلود را كه شخصيتش براي حضرت عالي شناخته شده است  حضورتان اعزام داشته تا نخستين ديدار انقلابي را ميان رهبران انقلاب ايران و ليبي انجام دهد . به  اميد آن كه اين ملاقات سنگ بناي وحدت اسلامي آينده باشد و به آرزوي تماس و ارتباط بيشتر و ديدارهاي متعدد ديگر و اميد آن كه حضرت عالي پيام ما را پاسخ داده ، نظريات و پيشنهادهاي  خويش را ارائه فرماييد . » ( 13 ) 

امام خميني در پاسخ به پيام سرهنگ قذافي با مسكوت گذاشتن درخواست‌هاي وي و تاكيد بر روي اسلام نوشتند : « اين اسلام و عقيده بود كه ما را پيروز كرد . ملت‌ها و دولت‌ها اگر بخواهند به پيروزي و هدف‌هاي اسلامي به تمام ابعادش كه سعادت بشر است برسند ، بايد اعتصام به حبل الله كنند ، از اختلافات و تفرقه بپرهيزند و فرمان حق تعالي " و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا " را اطاعت نمايند . پشت كردن به تعاليم عاليه اسلام و روي آوردن به غرب و 
شرق ، مسلمين را با قريب يك ميليارد جمعيت و مخازن بسيار غني تحت سيطره اجانب  درآورده و شعائر و مخازن آنها را به باد داده است . شما ديديد و ما هم شاهد بوديم كه وحدت كلمه يك ملت شجاع ، ولي ضعيف با اعتماد به اسلام و خداي تعالي موجب غلبه بر غول‌هاي بين‌المللي شد و دست همه استعمارگران را قطع نمود . پس مسلمين بايد براي به دست آوردن استقلال و آزادي ، اين كليد پيروزي را به دست آورند و براي وحدت كلمه كوشش كنند . اين شما سران دولت‌ها هستيد كه بايد اين فكر اسلامي را تعقيب كنيد و دست از دشمني و مخالفت با برادران خود برداريد ، مسئوليت‌هاي دولت اسلامي در پيشگاه خداي توانا و در پيشگاه  ملت‌ها بسيار بزرگ است . دولت‌هاي اسلامي‌بايد دولت مصر را در اين خيانت بزرگ كه به اسلام و مسلمين نموده است به جاي خود بنشانند و با آن قطع رابطه كنند . ملت مصر بايد دست اين جنايتكار را از كشور خود قطع كند و ننگ سرسپردگي به‌امريكا و صهينونيزم را از ملت بزدايند . من به دولت دستور دادم كه با مصر قطع رابطه نمايد . ما دست برادري به تمام ملت‌هاي اسلام مي‌دهيم و از تمام آنان براي رسيدن به هدف‌هاي اسلامي استمداد مي‌كنيم . » ( 14 ) 

12

امام خميني امروز در ديدار سفير “ سومالي “ با ايشان اظهار داشتند : « دولت‌هاي عربي به نصايح  ما گوش نكردند و با اختلافاتي كه بين خودشان با دست‌هاي اجانب ايجاد گرديد ، توجه نكردند و اين اختلاف الان هم موجود است و روز افزون مي‌شود . من جمله اختلافي كه به واسطه  قراردادي كه بين مصر و اسرائيل پيدا شد به دست اجانب ، به اين اختلافات بين مسلمين 

 

و بين دول اسلام دامن زد و از باب اين كه رشد  سياسي بين اينها نيست ، نتوانستند حل مسائل  را بكنندو تن در دادند به يك همچو امر بزرگي ،  يك همچو خيانتي كه دنبال آن اختلاف بين  مسلمين واختلاف بين دول اسلامي بيشتر شد  و موجب تاسف شديد ماست … » امام در بخش  ديگري ازسخنان خود افزودند : « و اما راجع به  روابط ما با دولت‌هاي اسلامي بلكه با همه دول  يك روابطي است اما با همه دول يك روابط  سياسي است كه البته دولت ما با آنها ، روابط را  يا ايجادمي‌كنند يا تحكيم مي‌كنند و روابط ما با  دولت‌هاي اسلامي هميشه بايد قوي باشد . » ( 15 )

13

دولت امريكا هيئتي به رياست وارن كريستوفر  معاون وزارت خارجه آن كشور ، براي تمديد

 

 

وارن كريستوفر

معاون وزارت امور خارجه‌امريكا

 

 

قرارداد دو جانبه استقرار پايگاه‌هاي امريكا در خاك تركيه به اين كشور فرستاد . به گزارش رويتر اين پايگاه‌ها براي كسب اطلاعات مربوط به فعاليت‌هاي تسليحاتي شوروي براي امريكا اهميت  زياد دارد . براساس اين گزارش به نقل از منابع امريكايي ، وارن كريستوفر معاون وزارت خارجه  امريكا كه رياست هيئت را به عهده دارد ، علاقه مند است موافقتنامه دو جانبه در مورد حفظ پايگاه‌ها را كه مدت آن در اكتبر تمام مي‌شود ، تمديد كند . اين منابع گفتند دولت كارتر ميل دارد اين قرارداد را تمديد كند تا نمايندگان كنگره و سناتورها را به قبول قرارداد “ سالت ـ “ 2 در مورد محدود كردن سلاح‌هاي استراتژيك بين امريكا و شوروي تشويق كنند . ( 16 ) 

14

سعودالفيصل وزيرخارجه عربستان طي سخناني كه‌امروز در روزنامه الندوه درج شد ، گفت :  « امنيت خليج ( فارس ) به عهده ملل و دول خليج ( فارس ) است و عموم افراد منطقه اين امر را احساس مي‌كنند و ايمان به خدا و پايبندي آنها به اين ، خود هنوز مانعي در راه‌ايدئولوژي‌هاي  ويران كننده و ارائه دهندگان آن مي‌باشد و اين منطقه خليج ( فارس ) را به درياچه  امن و ايمان دائم مبدل ساخته است . » وي درباره روابط عربستان سعودي با امريكا در پي امضاء  پيمان صلح مصرو اسرائيل گفت : « روابط دو جانبه ميان دو دولت به صورتي تغيير نيافته ، كه  مورد تفسير قرار گيردبويژه آن كه ، هنوز عقيده داريم كه ايالات متحده مي‌تواند نقشي را براي  تضمين تحقق صلح عادلانه و همه جانبه ايفا كند . » ( 17 ) 

 


15

سفارت امريكا در تهران درباره ملاقات روز  گذشته چند ديپلمات امريكايي با مهندس  بازرگان واميرانتظام معاون وي ، به‌امضاي  كاردار “ ناس “ به وزارت امورخارجه آن كشور با  طبقه بندي “ محرمانه “ و تحت موضوع :  “ ملاقات با نخست وزير ، بازرگان “ چنين گزارش  داد : « كاردار به همراهي رايزن موقت سياسي  “ استمپل “ صبح روز ششم ماه مه با بازرگان  ديدن كرد . اميرانتظام معاون نخست وزير حاضر  بود و ترجمه مي‌كرد هر چند آشكار بود كه  بازرگان بيشتر آنچه را به زبان انگليسي صحبت  مي‌شد ، درك مي‌كرد . ملاقات با سلام‌هاي گرم از  همه جوانب آغاز شد . كاردار با لحني كه قبلا با  ساير وزيران صحبت كرده بود ، چنين گفت :  ايالات متحده نتايج انقلاب ايران را مي‌پذيرد و

 

 

مهندس مهدي بازرگان

نخست وزير دولت موقت

 

 

آرزوي موفقيت دولت موقت ايران را دارد . حكومت ايالات متحده شديد مايل است مناسبات  را عادي كند تا آن حد و به ميزان سرعتي كه دولت موقت ايران ميل داشته باشد .

ايالات متحده از تماميت ارضي ايران و استقلال و ثبات اقتصادي آن پشتيباني مي‌كند .  ضمن توجه به اين كه تبليغات ضد ايالات متحده در نطق ها و رسانه‌هاي جمعي زياد بوده است .  كاردار تاكيد كرد كه ايالات متحده در امور داخلي ايران مداخله نمي‌كند و نخواهد كرد .  نخست وزير با تشكر ، از اظهارات كاردار استقبال كرد . كاردار گفت : اگر هر آينه شك و ترديدهايي  در اين مورد پيدا شود ، بازرگان يا مقامات ارشد نبايد در احضار كاردار يا سفير ، هر گاه كه سفير رسيده باشد ، ترديدي به خود راه دهند . صراحت بموقع براي كاهش سوءتفاهم راه خوبي است .

بازرگان با توجه دادن به اين نكته كه او شخص به مناسبات حسنه ايالات متحده و ايران نظر مساعد دارد پاسخ داد و به ارزش ملاقات‌هاي قبلي خود با سفير سوليوان و مامور سياسي اشاره كرد  . مناسبات حسنه با ايالات متحده از اعتقادات شخصي نخست وزير است و هنگامي‌كه دادن  پست وزارت امورخارجه به يزدي مورد بحث بود ، نخست وزير از يزدي درباره اين نكته پرسيده  بود تا اطمينان حاصل كند كه يزدي از مناسبات دوستانه با ايالات متحده پشتيباني مي‌كند .  دولت موقت ايران احساس مي‌كند كه ايالات متحده يقين مي‌خواهد كه ايران يك قدرت  نيرومندباشد و بازرگان قضاوت كرد كه ايالات متحده در اين كه خواستار مناسبات حسنه با ايران  است ، صميميت دارد . اگر ايالات متحده موافقت كند كه تعبير ايران از مقاصد ايالات متحده  صحيح است ما معتقديم كه سفير جديد شما خواهد توانست به ما كمك كند . بازرگان آن گاه گفت  كه اگر حكومت ايالات متحده اطلاعاتي دارد كه به ايران كمك خواهدكرد كه از استقلال خود در مقابل دشمنان دفاع كنند ، ما قدرداني خواهيم كرد كه اگر شما اين اطلاعات را به ما برسانيد . او خاطرنشان ساخت كه انتظام معاون نخست وزير در اين مورد فرد مورد تماس باشد .

نخست وزير خاطرنشان كرد كه ايالات متحده و ايران داراي روابط حسنه اقتصادي و نظامي  بوده‌اند . دولت موقت ايران هم همين را مي‌خواهد و شايد روابط توسعه يافته اقتصادي ،  مناسبات نظامي البته تغيير خواهد كرد ، خريدهاي اسلحه متوقف خواهد شد ، ولي دولت  موقت ايران نيازمند كمك فني و لوازم يدكي است . دولت موقت ايران اميدوار است و انتظار دارد تا از كمك مساعد حكومت ايالات متحده در حل مسائل مربوط به خاتمه دادن به اين  قراردادها و تجديد قراردادها برخوردار شود . انتظام افزود كه دولت موقت ايران مي‌خواهد كه  حكومت ايالات متحده درباره تصميمات مربوط به تجديد قراردادها يا عدم تجديد آنها عليه ما نباشد . انتظام به اين مناسبت خاطرنشان ساخت كه مبلغ هشت ميليون دلار لوازم يدكي هنوز در انتظار حمل به ايران در تگزاس باقي مانده و خواستار شد در اين مورد اقدام بشود . كاردار گفت او در اين باره رسيدگي خواهد كرد ولي معتقد است كه حمل تمامي محموله هشت ميليون دلاري  چند روز قبل آغاز شده است . ( هيئت معتقد است كه لااقل يك محموله هواپيما وارد شده است  وجزئيات به دولت موقت ايران داده خواهدشد . ) انتظام سوال ديگري درباره ورود 9 هواپيماي 
نظامي‌كرد كه درباره آن گزارش شده است و كاردار گفت كه اينها 9 هواپيماي باري است براي  حمل بقاياي لوازم خانگي و اين كه هواپيماها به طور متوسط روزي يك فروند يا دو فروند وارد مي‌شود ، نه همه يك جا و انتظام از اين امر اظهار خرسندي كرد .

در پاسخ به سئوالي از كاردار ، نخست وزير چند دقيقه تصوير كلي انقلاب را ترسيم كرد و خاطرنشان ساخت كه او آن چه را اخير در يك گفت وگوي تلويزيوني بيان داشته است ، به طور مختصر توضيح مي‌دهد . انقلاب ايران با سرعت موفق شده است و اين امر دشواري‌هاي زيادي را ايجاد كرده است ، ولي دولت موقت ايران مي‌كوشد اوضاع را جمع وجور كند و به مقابله با مشكلات بويژه درباره‌امنيت بپردازد . انتظام افزود كه دولت موقت ايران از پشتيباني 99 درصد از مردم كه حاضرند از بسياري چيزها بگذرند تا انقلاب موفق شود برخوردار است ، ضمن نگراني  درباره اين كه قتل اخير رهبران نهضت اسلامي ( سرلشكر قره‌ني و آيت الله مطهري ) نگراني عمومي را افزايش داده است . بازرگان گفت : بر اين مشكلات غلبه حاصل خواهد شد . طرح قانون اساسي جديد در دست تهيه است ، ولي يك يا دو ماه طول خواهد كشيد كه به شكل نهايي به مردم عرضه شود ، در ضمن ، قانون جديد انتخابات اخيرا تكميل شده ، به طوري كه تداركات براي انتخاب مجلس موسسان در جريان است . شايد دو يا سه ماه ديگر لازم خواهد بود كه اين فراگرد [ فرايند ] نيز به تكميل برسد و اين نمونه مسا‌‌ئلي است كه از موفقيت سريع انقلاب ناشي شده است .

اظهارنظر [ كاردار ] : بازرگان و انتظام ظاهر صميمانه و به طور مثبت اظهارنظر مي‌كردند ولي  براي تصوير چهره خوشايندي از انقلاب كه بتدريج دستاوردهاي خود را تحكيم مي‌بخشد اندكي  در زحمت بودند . چون بحث در پايان اين ملاقات صورت گرفت ، كاردار در انتظار نماند تا عكس العمل آنها را درباره مشكلات پر تضاد سازمان سياسي دريافت دارد و نظري كه در بالا ذكر شده است شايد نظري است كه به “ خط حزبي “ جهت دولت موقت اسلامي ايران تا اندازه زيادي  نزديك است . » ( 18 ) 

ضميمه خبر شماره 1

آيت الله شيخ محمد طاهر آل شبيرخاقاني از جمله روحانيون صاحب رساله خرمشهر است كه پس از حوادث سال‌هاي 43 ـ 1340 با حمايت‌هاي آيت الله شريعتمداري موقعيتي را در شهر به دست آورد و با استقرار در  مسجد امام صادق ( ع ) مورد اقبال عامه مردم از عرب و فارس قرار گرفت و مسجد وي به مركزتجمع  نيروهاي مذهبي شهر تبديل شد . در دوران انقلاب مسجد شيخ ابتدا محور جريان روبه رشد مذهبي ـ  انقلابي خرمشهر بود و به دليل نبود روحاني سرشناس ديگري در شهر ، نيروهاي فعال دور شيخ گرد آمده و  مبارزه عليه رژيم شاهنشاهي را سازمان دهي مي‌كردند . اما با گسترش انقلاب و بروز برخوردهاي خونين بين  مردم و نيروهاي امنيتي رژيم ، بتدريج از همراهي و همكاري شيخ با انقلابيون مذهبي ( احتمالا با اشاره  آيت الله شريعتمداري ) كاسته شد و از نيروهاي مذهبي ـ انقلابي شهر فاصله گرفت و روش محافظه كاري 
پيش كرد و با اين استدلال كه تضعيف شاه و حكومت مركزي موجب تسلط كمونيست‌ها بر كشور خواهد شد ، به مخالفت با اقدامات انقلابي در خرمشهر پرداخت و حتي راه پيمايي در تاسوعا و عاشوراي سال  1357 را به صلاح ندانست . وي وقتي با گسترش راه پيمايي‌ها و تشديد مبارزات مردم مواجه شد ، به بهانه  انجام سفر سالانه و حضور در جمع مقلدينش راهي “ احصاي عربستان “ شد وبدين ترتيب در اوج تحولات  كشور صحنه را ترك كرد . با خارج شدن شيخ شبير از صحنه ، مسجد امام صادق ( ع ) نيز متروك گرديد و مسجد جامع و حسينيه مرحوم مهري به مركز انقلابيون مسلمان خرمشهر تبديل شد . با فرار شاه ، شيخ شبير به ايرن بازگشت در حالي كه در كسوت انقلابي درآمده و به عنوان اعلم ، نقش رهبري انقلاب در خوزستان را براي خود قائل بود . با حضور مجدد شيخ شبير در خرمشهر مسجد امام صادق ( ع ) بار ديگر موقعيت گذشته  خود را بازيافت اما بتدريج عناصري اطراف شيخ شبير را گرفتند كه اهداف و اغراض سياسي خاصي را دنبال مي‌كردند و از نخستين روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي‌آو را به سوي اهداف خود سوق مي‌دادند . فضاي باز سياسي پس از پيروزي انقلاب سبب شد ، تا جريان‌هاي قومي‌كه در طول قيام مردم مسلمان كاملا تحت شعاع جريان مذهبي بودند ، فرصت را مغتنم شمرده با محوريت شيخ شبير فعاليت خود را آغاز كنند .  در اين راستا شيخ سه روز پس از پيروزي انقلاب طي حكمي سه تن از عناصر اصلي جريان قومي را به  عنوان مسئولين امنيت و حراست شهر و خطوط مرزي استان برگزيد و با اين حكم از يك سو هرچه بيشتر به شيوخ عشاير و جريان‌هاي قومي نزديكتر شدو از سوي ديگر برشكاف بين خود و نيروهاي مذهبي ـ انقلابي شهر افزود .

با عميق تر شدن شكاف موجود بتدريج دو جريان مذهبي ـ انقلابي و قومي ، اولي حول نيروهاي  مذهبي و انقلابي شهر و دومي حول شيخ شبيرخاقاني و متشكل از عناصر سابقه دار جبهه التحرير ، شيوخ  عشاير و برخي عناصر وابسته به رژيم گذشته تحت عنوان سازمان سياسي خلق عرب شكل گرفت و از همان ابتداي متشكل و سازمان دهي دو جريان ، تعارض و تقابل بين آنها هويدا شد و كم كم به درگيري  انجاميد . جريان قومي‌كه قصد استيلا بر شهر را داشت به كمك عراق به شدت مسلح و با حمايت‌هاي  معنوي شيخ و كمك‌هاي مالي و تسليحاتي عراق به نيرويي قدرتمند شهر تبديل شد و تلاش براي از  صحنه خارج كردن ساير رقبا را آغاز كرد . اولين اقدام جريان مذكور حمله به كانون فرهنگي ـ نظامي جوانان  مسلمان خرمشهر بود كه به تحريك شيخ شبير و “ امريكايي خواندن عناصر كانون “ در 23/2/1358 انجام  شد . در اين تهاجم مسلحانه ساختمان كانون به آتش كشيده شد و سه طبقه ساختمان فرو ريخت و 18 نفر از اعضاي كانون از جمله محمد جهان آرا به اسارت عناصر سازمان سياسي خلق عرب درآمدند . با از هم  پاشيدگي مركزيت نيروهاي مذهبي ـ انقلابي ، جريان قومي بر شهر مسلط شد و به تركتازي در آن پرداخت .

در پي اين حوادث دولت مركزي سياست خلع سلاح عمومي را اعلام كرد و نيروهاي كمكي از شهرهاي مختلف كشور عازم خرمشهر شدند . اما سازمان سياسي خلق عرب با حمايت شيخ شبير از تحويل  سلاح خودداري كرد و اقدام به سنگربندي و ايجاد استحكامات در شهر نمود . با پايان يافتن ضرب العجل  تحويل سلاح ها ، بحران در شهر به اوج رسيد و در 9/3/58 به جنگ تمام عيار در شهر تبديل شد و حدود يك ماه به تناوب ادامه يافت تا اينكه مقر سازمان سياسي خلق عرب و منزل شيخ شبير به تصرف نيروهاي 
دولتي درآمد و شيخ شبير تحت الحفظ از خرمشهر به اهواز منتقل گرديد و به دستور امام خميني عازم قم  شد . با دورشدن شيخ شبير از خرمشهر ، جريان قومي محوريت خود را از دست داد و اوضاع در شهر بتدريج  روبه آرامش گذاشت و شيخ شبير نيز با “ اعلام برائت از دشمنان انقلاب اسلامي “ در قم عملا صحنه سياسي  را ترك كرد و به دنبال آن غائله خرمشهر نيز فروكش كرد و كم كم خاموش شد .

ضميمه خبر شماره 7

حجت الاسلام اكبرهاشمي رفسنجاني از اعضاي شوراي انقلاب و يكي از موسسين حزب جمهوري اسلامي  در مجلس بزرگداشت استاد شهيد مطهري در مدرسه فيضيه قم ، توطئه‌هاي مختلفي را كه عليه  انقلاب اسلامي در داخل و خارج از كشور در جريان است ، مفصلا تشريح كرد و ضمن آن گروه‌هاي مخالف  اسلاميت نظام جديد ، بخصوص گروه‌هاي كمونيستي را ، به نحو زير ، به شدت مورد سرزنش قرارداد :

« … اقليتي معدود از عوامل رژيم گذشته ، عمال ساواك و عمال سرويس‌هاي جاسوسي دنياي شرق و غرب و گروه‌هاي معدودي كه در كشور ما وجود دارند با ايدئولوژي‌هاي ساخته شده‌اي كه ما نمونه‌هايش را در تاريخمان ديده‌ايم ، حركت‌هاي مذبوحانه‌اي را شروع كردند و تلاش‌هاي بي ارزشي مي‌كنند تا بتوانند انقلاب ما را از حركت سريع خود بازدارند . نمونه‌هايش را ببينيد ، يكي از مسائلي كه اين روزها علم كرده‌اند و به رخ دنيا مي‌كشند و جوان‌هاي ما را مي‌خواهند فريب بدهند مسئله سانسور است شنيده‌ايد كه همين  روزنامه‌ها و عوامل ارتجاع و عوامل امپرياليسم سرخ و سياه متهم كرده است دولتي را و ملتي را و رهبري  را و تشكيلات يك ملت و انقلابي را به سانسور . شما نمونه‌هاي اين حرف را پيدا كنيد ، خدا مي‌داند در تاريخ دنيا ، انقلابي به وجود نيامده كه در روزهاي اول بتواند مثل كشور ما اين جور باز و همه چيزش در اختيار مردم باشد …

خبرنگارهاي داخلي و خارجي هرچه مي‌خواهند ولو دروغ ، ولو تهمت ، عليه انقلاب ما مي‌گويند . اين  روزنامه‌هايي كه با قدرت انقلاب ما پيروز شده‌اند و آزاد شده‌اند ، توطئه گرانه چيزهايي را كه مي‌بينيد بويي از حقيقت ندارد ، منعكس مي‌كنند … من در تظاهرات تهران شركت كردم ، در تشييع جنازه قم بودم ، در مدرسه  فيضيه بودم و شماها هم بوديد ، سري شعارهايي كه مردم مي‌دادند چه بود و آنچه كه ما از تلويزيون شنيديم  چه بود ؟ ما دهها شعار داشتيم عليه‌امپرياليسم شرق ، چرا آن شعارها منعكس نشد ، اينقدر مردم گفتند : “ اسلام پيروز است ، كمونيسم نابود است “ چرا اين شعارها را ما از تلويزيون با صراحت نشينيديم ، چرا بيشترين شعار كه مسا‌ئل ايدئولوژي را مطرح مي‌كرد نگفتند . حالا فردا آنهاباز صدا بلند مي‌كنند ، سانسور ! خواسته  99 درصد مردم ، فرياد 99 درصد مردم در سراسر كشور ديروزمنعكس نشده ، چيزهايي كه خواسته‌اند  منعكس كرده‌اند در عين حال دشمنان ما فردا باز خواهند گفت سانسور چي . ببينيد رو چقدر است و چه  ظلمي است … در شوروي انتخابات آنجا به قول “ اتلي “ مثل يك مسابقه اسب دواني است كه در آن فقط  يك اسب شركت كند كه هميشه برنده است و باكمال پررويي بلندگوهايشان اينجا فرياد مي‌زند و  انتخابات و رفراندوم ما را تحريم مي‌كند . اسلحه به دوش گرفته‌اند ، مراكز دولتي را قبضه كرده‌اند ؛ آزادانه در  خيابان حركت مي‌كنند و ذخاير انقلاب ما را ناجوانمردانه در دل شب به خاك و خون مي‌كشند آن هم چه 
تروري ، يك فيلسوفي كه حاضر نيست چاقو در جيب خودش بگذارد و حاضر نيست محافظ با خودش  بردارد و نيمه شب دركوچه‌هاي تاريك حركت مي‌كند ، ترور كردن اين كه چيزي نيست … اگر لازم بود در  سراسر ايران يكبار ديگر مانوري بدهيم به دنياي غرب و شرق و اگرلازم بود كه به عوامل “ سيا “ و “ كا . گ .  ب “ بفهمانيم كه بيخود داريد در ايران آهن سرد مي‌كوبيد . بهترين راهش اين بود كه يكي از ماها شهيد بشود  و اين افتخار نصيب “ مطهري “ شد .

شوروي بعد از شصت سال انقلابش هنوز دارد گندم از آمريكا مي‌خرد و اگر گندم آمريكا نيايد شوروي  را قحطي مي‌گيرد . كامبوج پس از سه سال از انقلابش هنوز يك وعده غذاي سير نمي‌خورند . چيني كه غير از كشاورزي چيزي ندارد اگر آمريكا به او گندم ندهد و برنج ندهد دچار قحطي مي‌شود . شما با چه الگويي  داريد مردم را فريب مي‌دهيد . به دشمنان غربي هم مي‌گويم بدبخت‌ها ، بيچاره‌هاي شكست خورده‌اي كه  عمالتان را مثل لجن ريختيم از كشور بيرون ، مستشاران نظاميتان ، مستشاران نفيتان و آن همه مفرط و مفسدي كه ريخته بوديد و كشور ما را به لجن كشيده بوديد ، بيرونشان كرديم حالا رفتيد آنجا در روزنامه‌هايتان براي ما صحبت از خشونت و صحبت از اين چيزها مي‌كنيد و براي ما توطئه مي‌چينيد . شما اگر اكثريت بعلاوه يك داشته باشيد يعني 50 درصد بعلاوه يك نفر در كشورهاي غرب به خودتان حق  مي‌دهيد كه اقليت‌ها را خلع سلاح كنيد ، ما چه كرديم در اين كشور ؟ 99 درصد از مردم در دوران انقلابي كه  همه جا بعدش دادگاه صحرايي تشكيل مي‌شود و گروه ، گروه مردم را به تير مي‌بندند و كسي هم حرف  نمي‌زند ، با چند تا قاتل و مجرم و سفاك و مفسد را كه اعدام كرديم ، ما چه كرديم ، رسواييد خودتان ، شما دستتان به خون ما آلوده است ، شما در غرب و شرق داريد آدم مي‌كشيد . به خاطر بردن نفت ، شما همه جا داريد توطئه مي‌كنيد . آن دمكراسي كه خودتان معنا كرديد و خودتان مي‌گوييد اكثريت ، مگر ما اكثريت  نيستيم ؟ كدام اكثريتي به اقليتش اين قدر اجازه مي‌دهد از روزنامه‌ها و راديوهايش بيشتر از اكثريت استفاده  كنند ؟ ما به خدا داريم جلوي مردم را مي‌گيريم ، ما داريم مردم را كنترل مي‌كنيم ، اگر ما مردم را كنترل نكنيم  اين مشت اقليت را مردم نمي‌گذارند زندگي كنند .

بدبختي‌هايي كه شعار سانسور و خفقان مي‌دهيد اگر ما به اين مردم اجازه بدهيم ، اگر ما به مردم  نصيحت نكنيم ، اگر رهبر عظيم الشان ما از مردم نخواهند كه آرام بمانند ، مي‌دانيد كه در مقابل يك خون با شما چه مي‌كنند … شما اگر كشور را آزاد كرده بوديد ماها را قتل عام مي‌كرديد ، مطمئنا اينجوري است . در سال‌هاي 32 هنوز به جايي نرسيده بوديد ، اما تيرهاي اعدام و چوبه‌هاي اعدامتان قبلا مشخص شده بود .  ولي ما خودمان كشته مي‌شويم و خودمان مورد انتقاد قرار مي‌گيريم و خودمان در مقابل مردم حالت ضعف  هم نشان مي‌دهيم براي اينكه بگذاريم كشور آزاد باشد . در كجاي دنيا به شما اين قدر ارج مي‌دهند . ساختمان  دولتي در اختيارتان ، روزنامه‌هايتان آزاد و ستون‌هاي روزنامه آزاد ، اعلاميه‌هايتان را از راديو تلويزيون اين  مردم ، اين 99 درصد مردم مي‌خوانند … ( 19 ) 

 

منابع و ماخذ روزشمار 17/2/1358

 

1 ـ سند شماره 090289 مركز مطالعات و تحقيقات  جنگ : گزارش مامور اعزامي دفتر هماهنگي سپاه  مركز به خوزستان . ( بدون تاريخ ) .

2 ـ روزنامه كيهان 18/2/58 ، ص 7 .

3 ـ روزنامه كيهان 17/2/58 ، ص 7 .

4 ـ ماخذ شماره 3 ، ص 7 .

5 ـ ماخذ شماره 3 ، ص 7 .

6 ـ نشريه پيكار 17/2/58 ، ص 8 .

7 ـ روزنامه مردم ارگان حزب توده ايران ، سال اول ،  شماره 10 ، 17/2/58 ، ص 8 .

8 ـ ماخذ شماره 7 ، ص 1 و 5 .

9 ـ سند شماره 2 ـ 23 ـ 119 مركز مطالعات و  تحقيقات جنگ : اطلاعيه اتحاديه كمونيست‌هاي  ايران ، 15/2/58 .

10 ـ روزنامه بامداد 17/2/58 ، ص 10 و 11 .

11 ـ روزنامه اطلاعات 17/2/58 ، ص 3 .

12 ـ ماخذ شماره 3 ، ص 3 .

13 ـ ماخذ شماره 2 ، ص 4 .

14 ـ مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي ، صحيفه نور ،  مجموعه رهنمودهاي امام خميني ، جلد6 ( تهران :  وزارت ارشاد اسلامي ، سال 61 ) ص 123 ـ 122 .

15 ـ پيشين ، ص 124 .

16 ـ روزنامه كيهان 18/2/58 ، ص 3 ، خبرگزاري  رويتر .

17 ـ خبرگزاري پارس ، “ گزارشهاي ويژه “ ، نشريه  شماره 45 ، 18/2/58 ، ص 20 ، راديو رياض .

18 ـ دانشجويان پيرو خط امام ، اسناد لانه  جاسوسي امريكا ، جلد18 ( تهران : نشر لانه ، بي تا )  ص 31 ـ28 .

19 ـ روزنامه آيندگان 17/2/58 ، ص 8 .



لینک کوتاه :
کد خبر : 3265