شورای همكاری خلیجفارس درباره جنگ ایران و عراق چه موضعی داشت و از كدامیك از طرفین جنگ جانبداری میكرد؟
شورای همكاری خلیجفارس در 17 مارس 1981 (26 اسفند 1359) متشكل از كشورهای عربستان سعودی، كویت، امارات متحده عربی، قطر، بحرین و عمان در ریاض اعلام موجودیت كرد. شورا در بدو تأسیس خود یعنی در اولین اجلاس خود در 4 خرداد 1360 (25 مه 1981) چنین وانمود كرد كه هیچگونه هدف نظامی و امنیتی ندارد؛ این مطلب در تمامی ملاقاتها و مذاكرات دوجانبه رسمی مقامات ایران با هر یك از مسئولان كشورهای عضو، رسماً از طرف آنها تأیید و مورد تأكید قرار میگرفت.
اعضای شورا در نخستین بیانیه رسمی اجلاس سران در سال 1981 در ابوظبی اعلام كردند كه مسئولیت امنیت خلیجفارس بر عهده كشورهای منطقه است و منطقه باید از كشمكشهای بینالمللی و وجود ناوگانها و پایگاههای نظامی خارجی دور بماند و ملاحظاتی چند نظیر تحریك نكردن جمهوری اسلامی و عدم رویارویی با آن و عدم موافقت با درخواستهای امریكا برای ایجاد پایگاه در كشورهای منطقه و حفاظت از آنها را در نظر گرفته است.
شورا در اجلاس دوم خود در دوم نوامبر 1981 (11 آبان 1360) مواضع ظاهراً بیطرفانه اجلاس اول را تكرار و اظهار امیدواری كرد كه این موضع بیطرفی را سازمان كنفرانس اسلامی و جنبش غیرمتعهدها نیز دنبال كنند. این در حالی بود كه عراق در خاك ایران بود و بیطرفی شورا به معنی حمایت از تجاوز تلقی میشد. ضمن آنكه موضع عملی اعضای شورا از مواضع ادعایی آن فاصله داشت كه تا این زمان كویت چهره شاخص این تفاوت بود.
به هر حال، شورای همكاری خلیجفارس تا فتح خرمشهر در ماه مه 1982 (خرداد 1361) علاقه چندانی به پایان جنگ و عقبنشینی عراق نشان نداد اما بعد از این مقطع، شورا تحركاتی را با هدف نزدیكی به ایران و میانجیگری و خاتمه جنگ شروع كرد و از طرف دیگر به همسویی با عراق در نشان دادن چهرهای صلحجو و نجات آن از ورطهای كه خود را در آن گرفتار كرده بود، پرداخت. البته این رفتار بیشتر برای بالا بردن ضریب امنیت خود و جلوگیری از حمله احتمالی ایران به خود آنها به عنوان حامیان عراق بود.
با پیروزی بزرگ ایران و آزادسازی خرمشهر، شورای همكاری وارد مرحله تازهای از مواضع و عملكردها شد. از اجلاس نوامبر 1981 كه به لزوم دوری قدرتهای بزرگ از خلیجفارس تأكید میشد تا 1988 كه رسماً دخالت مستقیم را درخواست كردند، روند حوادث سیری دارد كه به طور مختصر به آن اشاره میشود.
بعد از برتری ایران در جنگ، شورا در دومین اجلاس اضطراری وزیران خارجه خود در 31/1/1361 (20 آوریل 1982) در ریاض، از كلیه اقدامات جهت خاتمه جنگ برای توقف خونریزی حمایت كرد. در سومین اجلاس اضطراری وزیران خارجه در 25/2/1361 (15 مه 1982) در كویت نیز هیچ بیانیه رسمی منتشر نشد. تنها وزیر خارجه سعودی فاش كرد كه اجلاس به 9/3/1361 موكول گردید. این تعویق در واقع فرصتی بود برای شورا كه نتیجه نبردهای خرمشهر را ارزیابی كند و ببیند كه دامنه پیروزیها و شكستهای طرفین تا كجا خواهد بود.
اجلاس بعدی شورای همكاری خلیجفارس در 9 خرداد 1361 در عربستان تشكیل گردید. در این اجلاس از جمهوری اسلامی ایران به ویژه خواسته شد كه به صلحطلبی عراق پاسخ مثبت داده و به خونریزی پایان دهد. برای اولین بار شورا در این اجلاس، ایران را به عنوان "طرف سرسخت جنگ كه كلیه تلاشهای صلح را رد میكند و راههای صلحآمیز را میبندد"، معرفی كرد.
گفتنی است كه تا اكتبر 1982 (مهر ـ آبان 1361) در بیانیه های رسمی جلسات شورای همكاری، دو ابرقدرت به عنوان منابع عمده خطر علیه امنیت خلیجفارس (علیالظاهر) در نظر گرفته میشد، ولی از 11 اكتبر 1982 كه وزیران دفاع اعضای شورا دومین اجلاس خود را تشكیل دادند، تغییر جهت مهمی در سیاستهای دفاعی آنها بروز كرد كه به موجب آن ایران به عنوان نخستین منبع تهدید علیه امنیت كشورهای خلیجفارس در نظر گرفته شد؛ البته این پیشنهاد در اجلاس سران در نوامبر همین سال به این وضوح گنجانده نشد.
در اجلاس چهارم شورای همكاری در نوامبر 1982 در قطر (16 تا 18 آبان 1361)، موضوع جنگ تحمیلی به نحو مشروحی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در اعلامیه نهایی كنفرانس سران، قطعنامه 540 (31 اكتبر1983/9 آبان 1362) شورای امنیت در خصوص لزوم خاتمه جنگ تحمیلی، مورد حمایت قرار گرفت و ضمن اظهار رضایت از عراق به دلیل قبول این قطعنامه، از ایران نیز خواسته شد كه با پذیرش آن امنیت خلیجفارس را حفظ نماید. همچنین شورا آمادگی خود را برای میانجیگری در جنگ اعلام نمود.
شورای همكاری، كمیته هفت نفره اتحادیه عرب را ـ كه بعد از عملیات خیبر و تصرف جزایر مجنون به وسیله ایران (اسفند 1362)، در اجلاس وزیران خارجه كشورهای عربی در بغداد تشكیل شد و هدف آن ترغیب كشورهای جهان به نخریدن نفت از ایران و نفروختن اسلحه به آن بود ـ به تشدید اقدامات علیه ایران ترغیب نمود. اما مهمترین اقدام شورا تا این زمان، تشكیل نیروهای واكنش سریع خلیجفارس بود كه در اجلاس كویت (نوامبر1984 / آبان 1363) تحت فرماندهی مشترك اعضا پایهریزی شد. این نیرو در شمال عربستان مستقر گردید تا در موقع لزوم به یاری عضوِ درخواستكننده بشتابد.
بعدها به سبب تغییر سیاست امریكا و سفر مك فارلین به ایران، اعضای شورا نیز در اجلاس مسقط (نوامبر 1985) از تأیید مطلق عراق خودداری كردند و به طور بیطرفانه از ایران و عراق خواستند كه به جنگ پایان بدهند. اما در پی شكست سفر مك فارلین، شورا نه تنها لحن نسبتاً مسالمتجویانه اجلاس سران در مسقط را در اجلاس بعدی ابوظبی (اكتبر و نوامبر 1986) تكرار نكرد بلكه با تصویب موضوع تغییر پرچم نفتكشهای كویتی در همین نشست، كه به منزله دعوت رسمی از قدرتهای خارجی جهت دخالت در امور منطقه بود، به تحقق هدف عراق مبنی بر بینالمللی كردن جنگ و كشاندن قدرتهای بزرگ به منطقه جهت نجات حكومت آن كشور، كمك بزرگی كرد.
در اجلاس مسقط، در حالی كه نیروهای ایرانی در فاو مستقر بودند، رئیس امارات اعلام كرد رهبران شورا از هیچ كوششی برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق و آثار مخرب آن مضایقه نخواهند كرد. این اجلاس برخلاف سال قبل به نفع عراق موضعگیری كرد.
از این اجلاس به بعد دشمنی گذشته شورا با ایران در ابعاد گستردهتری مطرح گردید طوری كه یوسف بن علوی وزیر مشاور در امور خارجی عمان در اجلاس وزیران خارجه شورای همكاری خلیجفارس در مسقط در همین سال (1986) گفت: شورا و بقیه جهان عرب تفكیكناپذیرند و بر ما واجب است كه خروج سریع ایران را از سرزمین عراق تضمین كنیم.
در بیانیه پایانی همین اجلاس نیز آمده است: شورا اشغال بخشی از سرزمین عراق را محكوم نموده و از ایران میخواهد كه بلافاصله نیروهایش را به مرزهای بینالمللی بازگرداند. در همین نشست بود كه برای نخستین بار كشورهای عضو شورا هشدار دادند كه نیروهای مشترك نظامیشان برای هر گونه اقدام نظامی جهت دفاع از كشورهای شورا آماده است و در صورت حمله ایران به كویت از این كشور دفاع خواهد كرد و تجاوز به كویت به منزله تجاوز به خاك اعضای شورا خواهد بود.
به هر حال، پس از افشای ماجرای مك فارلین و برای خنثی كردن تبلیغات سوء آن كه گریبانگیر امریكا شده بود، فشار بر ایران برای جلوگیری از گرفتن امتیازات ناشی از پیروزیها شدیدتر شد و اعضای شورای همكاری در این مجموعه از فشارها نقش بسیاری داشتند؛ به خصوص عربستان و كویت در این زمینه كینهتوزیهای زیادی كردند.
بالاخره، در اجلاس 1986 سران شورای همكاری خلیجفارس بر مسئولیت جامعه بینالمللی در حفاظت از رفت و آمد كشتیرانی در آبهای بینالمللی تأكید گردید و گفته شد كه كشورهای شورا در ورای مرزهای خود در دریا و زمین ممكن است منافعی داشته باشند ولی مسئولیت منحصر به فرد ندارند. این دعوت شورای همكاری از كشورهای بزرگ برای تقویت حضور نظامی آنها در منطقه، رفته رفته ابعاد تازهتری پیدا كرد.
اولین كاروان نفتكشهای كویتی با اسكورت ناوگان جنگی امریكا، روز
31/4/1366 (دو روز بعد از تصویب قطعنامه 598 كه در آن تأكید شده بود تمامی كشورها از هر اقدامی كه به تشدید و گسترش منازعه منجر میشود، احتراز كنند.) وارد خلیج فارس شد كه تشدید بحران منطقه و گسترش جنگ به خلیج فارس را در پی داشت. با گذشت 10 روز از این اقدام، پلیس سعودی به راهپیمایی حجاج بیت اللّهالحرام، كه با موافقت مقامات سعودی بر پا شده بود، حمله كرد (9/5/1366) و 400 تن از زائران خانه خدا را به خاك و خون كشید. حكومت سعودی در پی این اقدام روابطش را نیز با ایران قطع كرد.
البته دیگر اعضای شورا به درجه كویت و عربستان در دشمنی با ایران پافشاری نمیكردند. در همین زمینه برخی منابع از اختلافنظر اعضای شورا در قبال میزان دشمنی با ایران و حتی بروز خطری برای حفظ وحدت شورا خبر دادند اما این اختلافات مجموعاً نتوانست در روند كلی حركت شورا در دشمنی با ایران تأثیری بگذارد. استراتژی شورا، در داخل استراتژی امریكا معنی داشت و با تحول در سیاستها و تاكتیكهای امریكا دستخوش تحول میشد. این فضای سیاسی ـ امنیتی تا زمانی كه ایران قطعنامه 598 را پذیرفت و تا برقراری آتشبس ادامه یافت. پس از آن مقامات شورای همكاری وعده دادند كه فصل جدیدی از مناسبات را با ایران آغاز خواهند كرد ولی این وعدهها عملی نشد، این شورا حتی به تلاشهای ایران درباره بند 7 قطعنامه 598 كه متضمن همكاری كلیه كشورهای منطقه برای بررسی راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه است، توجه كافی نكرد.