مقالات
پیروزی‌در‌عملیات كربلای پنج حاصل "تصمیم‌گیری فرماندهیسپاه برای انجام عملیات و تاكتیك ویژه" عبور از مواضع و استحكامات دشمن در منطقه شرق بصره بود. گزارش حاضر كه بلافاصله پس از عملیات كربلای پنج نوشته شده است از این حیث اهمیت دارد كه روایت فرماندهی و تصمیم‌گیری در جنگ در زمان جنگ است.

 

pdfمتن مقاله338.14 KB

اشاره:

پيروزي‌در‌عمليات كربلاي پنج حاصل "تصميم‌گيري فرماندهيسپاه براي انجام عمليات  و تاكتيك ويژه" عبور از مواضع و استحكامات دشمن در منطقه شرق بصره بود. پيروزي حاصل از اين عمليات علاوه بر اينكه ناكامي عمليات كربلاي چهار را تحت تأثير قرار داد، توانست قدرت طرح‌ريزي، توان نظامي و سرعت عمل نيروهاي سپاه  را به نمايش بگذارد. هم‌چنين عبور از استحكامات منطقه شرق بصره، قدر دفاعي نيروهاي عراق را مورد پرسش قرار داد.

گزارش حاضر كه بلافاصله پس از عمليات كربلاي پنج نوشته شده است از اين حيث اهميت دارد كه روايت فرماندهي و تصميم‌گيري در جنگ در زمان جنگ است. در واقع باز روايت نيست، بلكه روايت است. به همين دليل با اصلاحات اندكي در ويراستاري مجدد براي چاپ آماده شد.‌

پس از آنكه قطعي شد كه "راه‌كارهاي" عمليات كربلاي4 بسته شده است، در بعد از ظهر روز 5/10/1365 فرماندهان سپاه به منظور پيدا كردن راهي براي ادامه جنگ جلسه‌اي را در قرارگاه خاتم‌الانبياء ‌(ص) برگزار كردند كه نتيجه آن انتخاب منطقه "شلمچه" بود. پس از آن برابر تدبير فرماندهي كل سپاه چند نفر از دست‌اندركاران عمليات به سمت "اميديه" حركت كردند تا فرماندهي جنگ، آقاي هاشمي رفسنجاني را كه در ارتباط با عمليات كربلاي4 به منطقه آمده و در اميديه مستقر بود، نسبت به آخرين تغيير و تحولات - اتمام عمليات كربلاي 4- و همچنين تصميمات جديد مطلع نمايند.

برادر محسن رضايي در گفت‌و‌گوي دو نفره با آقاي هاشمي رفسنجاني، منطقه "شلمچه" را به عنوان يك نقطه بسيار مهم براي عمليات آتي پيشنهاد كرد كه مورد استقبال ايشان قرار گرفت. سپس جلسه‌اي با حضور فرماندهان و مسئولين تشكيل شد و پس از بررسي‌ اجمالي علل عدم‌الفتح در كربلاي4 پيرامون عمليات آتي بحث‌هايي صورت گرفت. در پايان آقاي هاشمي‌رفسنجاني دستور انجام عمليات در "شلمچه" را به سپاه ابلاغ كرد.

به لحاظ مشكلات و موانع فراواني كه بر سر راه انجام عمليات در شلمچه وجود داشت به نظر مي‌رسيد، مطرح كردن منطقه شلمچه بيش از آنكه نزديك به واقعيت‌هاي موجود براي انجام عمليات باشد، براي پشت سر نهادن بحران كربلاي4 بوده است. آقاي هاشمي‌رفسنجاني به منظور رفع هر گونه ابهام و ترديد احتمالي در مورد انجام عمليات پس از ساعتي كه به امور ديگر گذشت، مجدداً تأكيد مي‌كند كه:

"انجام عمليات در شلمچه مانند عمليات مهران، يك دستور است."(1) و "هر لشكري كه ترديد ندارد و آماده‌تر است آنها را به كار بگيريد. آقاي شمخاني قاطعانه برويد دنبال كار شلمچه."(2)‌

در اين جلسه همچنين در مورد عمليات ارتش در غرب كشور كه قرار بود 72 ساعت پس از انجام عمليات سپاه پاسداران در جنوب صورت بگيرد گفت‌وگو شد و وضعيت چنين اعلام گرديد:

"آقايان ارتش هم در بالا ‌‌‌[‌‌منطقه سومار]‌‌ آماده‌‌اند ولي شرط انجام آن عمليات، پايين است، تا شروع نشده آنها هم نبايد عمل كنند."(3)‌

محمد باقري با اشاره به وضعيت دشمن در شلمچه استقرار لشكرهاي 6 و 8 و سه لشگر گارد رياست جمهوري در شلمچه معتقد است عمليات ارتش - كربلاي6- چند روز زودتر انجام شود تا نيروهاي دشمن به سمت بالا متوجه شوند، ولي آقاي هاشمي چنين استدلال مي‌كند كه:

"اگر ارتش آنجا عمل كند، چون در جنوب خبري نيست به آنها فشار مي‌آورند و اين به عراق روحيه مي‌دهد. مگر اينكه شما ‌‌‌[‌سپاه‌]‌‌ برويد بالا محور بگيريد و كار مشترك انجام دهيد كه اين هم زمان مي‌برد."(4)‌

تشكيل قرار‌گاه‌ها و چگونگي پيشرفت كار در اولين مرحله پس از پايان جلسه اميديه، فرماندهي كل سپاه بلافاصله توسط جهت پيگيري كارها و ابلاغ مأموريت جديد، جلسه‌اي در قرارگاه خاتم - فاطميه -  تشكيل مي‌دهد. مهم‌ترين مسئله اين جلسه رفع ابهام قرارگاه‌ها و يگان‌ها نسبت به نحوه پايان يافتن عمليات كربلاي4 و سپس مهيا نمودن مقدمات عمليات بعدي  بود. برادر محسن رضايي ابتدا مي‌بايست اهميت و لزوم انجام عمليات بعدي را به هر نحو ممكن به برادران بقبولاند تا پيگيري و ادامه كار مقدور شود. وي مسئله را به صورت زير مورد تأكيد قرار مي‌دهد:

"امسال هم به دستور رهبر انقلاب و هم‌ به خواسته مسئولين، كشور به حال بسيج درآمد، كارخانه، رزمندگان و ... همه بسيج شدند. عمليات فاو را به عنوان آغاز جديدي در جنگ تلقي كردند و همه به دنبال كار افتادند. از يك طرف انقلاب و امام، كشور را در جنگ بسيج كردند و از طرف ديگر دشمن جنگ را تمام عيار كرد و مراكز صنعتي، برق و آب و مردم در شهرها مورد تهاجم قرار گرفتند كه در طول جنگ بي‌سابقه بود ..." ما به كجا مي‌توانيم برگرديم؟ به خانه‌هاي ويران شده‌اي كه دشمن ويران كرده است و به مردم بگوييم آمده‌ايم جنازه‌هاي شما را تشيع كنيم؟ ما به رهبر و مردم چه جوابي داريم، اگر دست از جنگ بكشيم؟"(5)‌

در اين جلسه تصميماتي اتخاذ شد از جمله اينكه:

سپاه در اولين گام به منظور آماده كردن يگان‌ها و فراهم كردن مقدمات عمليات، مبتني بر "توان" خود نسبت به تشكيل چهار قرارگاه در مناطق زير اقدام كند:

1 -قرارگاه كربلا در منطقه شلمچه‌

2 -قرارگاه قدس در منطقه هور

3- قرارگاه نوح(ع) درمنطقه فاو و اسكله‌هاي البكر و الاميه‌

 4 -قرارگاه نجف در منطقه سومار و خانقين‌

اين تصميم دو هدف داشت: يكي فراهم ساختن مقدمات عمليات در تمام مناطق ذكر شده تا هر نقطه‌اي كه سريع‌تر آماده شد مورد بهره‌برداري قرار بگيرد. ديگر اينكه اگر بنا به دلايلي عمليات در شلمچه متوقف شد - مانند كربلاي 4- ويا مسائل خاصي پيش آمد از ساير مناطق به عنوان طرح جانشين استفاده شود. دوم اينكه به كار‌گيري و مشغول كردن تمامي مسئولين قرارگاه‌ها و يگان‌ها به منظور از بين بردن تبعات عمليات كربلاي4 نيز از ضروريات بود و به نظر مي‌رسيد كه منطقه عملياتي شلمچه، به تنهايي شرايط لازم براي مأموريت تمامي يگان‌ها را دارا باشد. البته ميزان اعتقاد و آمادگي روحي فرماندهان نسبت به مناطق مختلف در اين تقسيم‌بندي بي‌تأثير نبود.

قرارگاه كربلا: منطقه شلمچه‌

قسمتي از ترديد‌هاي موجود نسبت به منطقه شلمچه در مورد استحكامات دشمن و چگونگي پشت سر نهادن آنها بود ولي چشم‌انداز نسبتاً "روشني نيز نسبت به موفقيت لشكر19 فجر تيپ57 ابوالفضل(ع) در كربلاي4 مدنظر بوده ابتدا مي‌بايد تدبير و تاكتيك عبور در اين منطقه روشن مي‌شد تا بر اين اساس بتوان در قرارگاه و يگان‌هاي تابعه آمادگي لازم را فراهم كرده و درصد اعتقاد به عمليات و كسب موفقيت را افزايش داد."

در همان بحث‌هاي اوليه نسبت به طراحي عبور از كانال پرورش ماهي تصميم گرفته شد كه يك محور در شمال پنج ضلعي و محور ديگر در جناح راست آن براي عبور در نظرگرفته شود.

شناسايي از استحكامات جديد دشمن در شرق كانال ماهي - سيلبندهاي جديد‌الحداث - و موقعيت‌هاي مختلف آب براي عبور غواص، قايق و نفربر  خشايار مهم‌ترين مسئله بود. برادر محسن رضايي جمع‌بندي خود از منطقه شلمچه را با توجه به موقعيت زمين و تجربه و تلاش‌هاي لشكر19 فجر و تيپ57 چنين ذكر مي‌كند:

 1- تا حالا در اين زمين بادشمن جنگ نكرده‌ايم ، دشمن حساسيت زيادي ندارد

 2- مواضع و استحكامات دشمن در شرق كانال ماهي ضعيف و جديد‌الاحداث است.

 3- تلاش پنج ضلعي موفق بود. و مي‌شود قبل از ترميم سنگرها و جاگير شدن دشمن عمليات كرد، منتهي با تعجيل.(6)‌

پس از بحث و بررسي‌هايي كه انجام شد سازمان قرارگاه كربلا به شكل زير تعيين گرديد:

     يگان‌ها:

لشكر25 كربلا

لشكر 19 فجر

لشكر41 ثارالله(ع)

لشكر 31 عاشورا

لشكر10 سيدالشهداء(ع)

لشكر5 نصر

لشكر21 امام ‌رضا(ع)

تيپ12 قائم(ع)

تيپ18 الغدير

     جهادهاي تحت امر قرارگاه:

جهاد سازندگي فارس‌

جهاد سازندگي نجف‌آباد

جهاد سازندگي كرمان‌

تيپ مهندسي جواد‌الائمه(ع)

لشكر مهندسي 42 قدر

طرح مانور

پس از سه روز كار بر روي طرح مانور و انجام ساير اقدامات، عمليات بر اساس استعداد 200 گردان نيرو به اين شكل طراحي شد كه تيپ الغدير در جناح شمالي عمليات بر روي پل عمل كند. بر روي جاده پاسگاه بوبيان يك يگان قوي وارد عمل شود تا بتواند از كانال‌ ماهي عبور كرده و در غرب آن سر پل بگيرد. در پنج ضلعي با توجه به تجربه عمليات كربلاي4 چنين پيش‌بيني شد كه سه يگان در كنار هم عمل كنند.

در تلاش‌هايي كه در مورد شناسايي و تحليل فعاليت‌هاي دشمن صورت گرفت، چنين جمع‌بندي شد كه دشمن در غرب كانال ماهيگيري تلاش مهندسي دارد و همچنين نزديك به 100 دستگاه تانك را در منطقه جا به جا كرده است.

وضعيت كلي حاكي از آن بود كه دشمن هنوز نسبت به منطقه حساسيت زيادي دارد و اين طبعاً با اقدامات نيروهاي خودي كه بر هوشياري دشمن مي‌افزود، مغايرت داشت. ليكن محدوديت‌ زمان منجر به تعجيل درمهيا كردن منطقه شلمچه شده بود.

از گزارش كار برادران در مورد مهندسي چنين به نظر مي‌رسيد كه يك برآورد كلي نسبت به كارهاي مورد نياز صورت گرفته و به تناسب توان موجود، هماهنگي‌هاي لازم ميان يگان‌ها با جهادهاي واگذاري انجام شده است. هر چند اقدامات انجام شده در حد "شروع" مطلوب بود ليكن به تناسب نيازها و ضرورت‌ها و نيز شرايط لازم براي پاي كار رفتن يگان‌ها فاصله زيادي داشت.

قرارگاه قدس: منطقه هور

منطقه هور پس از شلمچه به لحاظ "هدف" و مهيا بودن منطقه از نظر مهندسي و ساير ملاحظات در اولويت دوم قرار داشت و پس از تعيين مأموريت و سازمان قرارگاه كربلا در شلمچه، مأموريت قرارگاه قدس در هور ابلاغ شد.

سازمان قرارگاه قدس‌

يگان‌ها:

لشكر17 علي ابن ابي‌طالب(ع)

لشكر14 امام حسين(ع)

لشكر8 نجف‌

لشكر32 انصارالحسين‌

تيپ 44 قمر بني‌هاشم‌

تيپ9 بدر

     جهادهاي تحت امر قرارگاه‌

جهاد سازندگي اصفهان‌

جهاد سازندگي خراسان‌

جهاد سازندگي دامغان‌

جهاد سازندگي همدان‌

تيپ مهندسي 43 امام علي(ع)

منطقه هور در همان نگاه اول، گذشته از ميزان اعتقاد يگان‌ها نسبت به انجام عمليات در آن معضل مهندسي و نياز شديد به امكانات را نشان مي‌داد. در پاسخ برادر قرباني كه مي‌گفت:

يك زميني انتخاب شود كه مناسب با توان و "زمان" باشد، اينجا كار مهندسي زيادي مي‌خواهد"

برادر محسن رضايي گفت:

يكي از شرايط انجام عمليات در هور امكانات است كه اگر به ما برسانند عمل مي‌كنيم.(7)‌

قرارگاه قدس اقداماتي را در زمينه تعيين خط حد يگان‌ها، برآورد كارهاي مورد نياز در زمينه مهندسي و ساير موارد انجام داد ليكن ميزان اعتقاد به انجام عمليات در هور كه قسمت اعظم قضايا را تشكيل مي‌داد در حد ضعيفي بود. فرماندهي قرارگاه قدس به طور خصوصي به برادر رضايي مي‌گويد بچه‌ها هيچ كدام‌شان نظر مثبت ندارند". علاوه بر اين مشكلات ديگري هم وجود داشت كه مانع از پيشرفت كار بود از جمله: ضعف آتش، نداشتن عقبه، نداشتن پوشش در منطقه، نتيجه هوشياري دشمن و ...

برادر رضايي براي رفع ابهام نسبت به انجام عمليات در هور مي‌گويد:

در استراتژي ما عمل كردن در هور قطعي است: اگر در پنج ضلعي وضعيت مناسبي فراهم نشد در هور عمل خواهيم كرد.(8)‌

پس از آن اقدامات قرارگاه قدس در هور شكل جدي‌تري به خود گرفت و در فرصت‌هاي بعدي نيز فرماندهان يگان‌ها با حضور در هور به صورت فعال‌تري با مأموريت‌ واگذار شده درگير شدند.

قسمتي از مسائل هور در ارتباط با مهندسي و به طور اخص در زمينه تهيه كمپرسي و خاك براي احداث و ترميم جاده بود كه در اين زمينه مشكلاتي وجود داشت. وزير جهاد سازندگي، برادر زنگنه كه در منطقه حضور داشت، طي جلسه‌اي با فرماندهي كل سپاه در مورد پيگيري و تأمين كمپرسي مسائلي را عنوان كرد.

برادر زنگنه: بحث كمپرسي دو قسمت است: يكي كمپرسي مردمي و ديگري كمپرسي دولتي. كمپرسي مردمي 2000 دستگاه است كه 1000 تا موجود است و 1000 تاي ديگر مي‌آيد.

اگر دشمن در منطقه اجراي آتش كند، تأمين كمپرسي دولتي سخت‌تر است.

دولت دستور آن را مي‌دهد ولي تهيه آن از وزارت‌خانه‌هاي مختلف مشكل است ... من قول تهيه كمپرسي دولتي را نمي‌دهم چون سخت مي‌آيند ولي كمپرسي مردمي را تهيه مي‌كنم. (9)‌

علاوه بر مشكلاتي كه در امر تهيه ابزار و امكانات مهندسي وجود داشت نظر به اينكه احداث هر يك كيلومتر جاده در هور نزديك به يك ميليون تومان هزينه بر مي‌دارد، نسبت به چنين سرمايه‌گذاري در هور نيز ترديد وجود داشته و دارد و اين امر بي‌تأثير در ميزان پشتيباني از عمليات هور نبود.

قرارگاه نوح(ع): فاو و اسكله‌هاي البكر و الاميه‌

نظر به حساسيت‌هاي دشمن در محور جاده ام‌القصر و خط پدافندي نيروهاي خودي در منطقه فاو و نيز اهميت دو اسكله البكر و الاميه كه تصرف آنها مي‌تواند گذشته از تكميل اهداف عمليات والفجر8، موفقيت جديدي را براي جمهوري اسلامي در شمال خليج فارس به دست آورد، قرار شد كه قرارگاه نوح(ع) با دو "ناو تيپ كوثر و با تيپ اميرالمؤمنين(ع)" بررسي منطقه و طراحي عمليات را در اين منطقه انجام دهد.

قرارگاه نوح(ع) پس از بررسي‌ منطقه با مشكلات عمده‌اي رو به رو شد كه عبارت بودند از:

 1- مهندسي: در عمليات كربلاي3 پس از تصرف اسكله الاميه، ناوچه‌هاي دشمن به راحتي توانستند نيروهاي مستقر در خور عبدالله را كنار زده و از آن خارج شوند و نيروهاي خودي را در اسكله محاصره كرده و در عقب راندن آنها نقش مؤثري ايفا كنند. از اين رو پيش‌بيني مي‌شد كه براي تكرار عملياتي نظير كربلا3 بايستي اسكله‌هاي مناسبي در دهانه خور احداث شود و نيروهايي در آنجا مستقر شوند تا در موقعيت مناسب بتوانند نقش بازدارنده‌اي را در مقابل حركات دريايي دشمن انجام دهند.

2- امكانات: گذشته از امكانات شناوري مورد نياز مانند قايق و ... براي كار در دريا، رادار و شنود نقش تعيين كننده‌اي دارند. در اين زمينه كمبودهايي به چشم مي‌خورد و موجودي امكانات تناسبي را در خواست‌ها ندارد.

 3- يگان‌هاي تحت امر: روشن است كه طراحي و انجام عمليات در منطقه فاو و اسكله‌هاي البكر و الاميه با يگان‌هاي واگذاري شده به قرارگاه نوح(ع) ميسر نمي‌باشد. فرماندهي قرارگاه نوح گفت: اگر ما بخواهيم روي البكر عمل كنيم يگان قوي مي‌خواهيم.(10)‌

پس از بحث‌هاي زيادي در اين زمينه كه صورت گرفت از سوي فرماندهي كل سپاه به قرارگاه نوح(ع) ابلاغ شد كه گذشته از تقويت عمومي منطقه فاو، تلاش‌هاي خود را براي طراحي عمليات در روي دريا ادامه دهند.

قرارگاه نجف: منطقه سومار و خانقين‌

با توجه به تأكيد آقاي هاشمي رفسنجاني نسبت به تعجيل در انجام عمليات، عمدتاً "دو منطقه شلمچه در جنوب و سومار در غرب، مناسب به نظر مي‌رسيد. در منطقه شلمچه كار در حال شكل گرفتن بود در منطقه غرب نيز از مدت‌ها قبل نيروي زميني ارتش تلاش‌هايي انجام داده و طبق گفته آقاي هاشمي رفسنجاني از آمادگي لازم براي انجام عمليات برخوردار بود. ليكن همان‌گونه كه اشاره شد شرط انجام عمليات توسط ارتش، "72 ساعت" فاصله زماني با عمليات سپاه و پيروزي آن بود. به همين دليل با وضعيت پيش آمده در عمليات كربلاي4، عمليات ارتش انجام نشد.

به هنگام مطرح شدن منطقه شلمچه در جلسه اميديه و پس از مطرح شدن مشكلات موجود آقاي هاشمي رفسنجاني در اولويت دوم منطقه سومار را به سپاه پيشنهاد كرد. فرماندهي سپاه به قرارگاه نجف ابلاغ كرد كه شما در رابطه با غرب دو كار را مي‌توانيد انجام دهيد:  1- عمليات در مهران 2 -عمليات در نفت شهر و نفت خانه.(11)‌

براي انجام عمليات يگان‌هاي زير به قرارگاه نجف مأمور شديد:

- لشكر27 محمد رسول‌الله(ص)

- لشكر155 ويژه شهدا

- لشكر قدس‌

- تيپ29 نبي‌اكرم(ص)

- تيپ48 فتح‌

- تيپ57 ابوالفضل(ع)

قرار شد قرارگاه معايب و محاسن دو منطقه ياد شده را بررسي كند و پس از ارائه پيشنهاد مناسب پاي كار برود.

نتيجه عمليات كربلاي4 و انعكاس آن در ميان برادران ارتش و معضلاتي كه در زمينه هماهنگي و روابط ميان سپاه و ارتش وجود دارد عملاً وضعيت پيچيده‌اي را به وجود آورده بود كه كار در سومار بسيار مشكل و تقريباً غير ممكن شده بود در مورد عمليات مشترك با ارتش چنين تصميم گرفته شد كه عمليات سپاه متكي به عمليات ارتش نباشد تا از ضايعات بعدي جلوگيري به عمل آيد.

پس از ابلاغ مأموريت به قرارگاه نجف، يگان‌ها قبل از عزيمت به منطقه ابهامات و مشكلاتي كه داشتند را در جلسه‌اي با فرماندهي درميان گذاشتند، اهم اين مسائل عبارت‌اند از:

 1 -روشن نبودن مأموريت در غرب‌

 2- مشكلات نقل و انتقال امكانات به غرب‌

در پايان برادر محسن رضايي براي افزايش دقت برادران و نيز افزايش تضمين انجام عمليات و پايبند بودن فرماندهان به پيشنهادات خود مي‌گويد: نظراتي كه از غرب براي ما بياوريد را به آنها عمل كنيد.(12)‌

با توجه به مشكلات موجود براي انجام عمليات در غرب، فرماندهي قرارگاه نجف بيشتر نسبت به انجام مأموريت در شلمچه راغب بود لذا به برادر محسن مي‌گويد: "ضمناً ما آمادگي داريم كه در شلمچه كار كنيم."(13)‌

ابلاغ زمان‌بندي‌

پس از آنكه مأموريت قرارگاه‌ها از سوي فرماندهي كل سپاه تعيين شد به منظور سرعت بخشيدن به اقدامات قرارگاه كربلا، در منطقه شلمچه از سوي برادر محسن زمان‌بندي زير تعيين و ابلاغ گرديد.

از تاريخ 8/10/1365 تا 12/10/1365 شناسايي شروع شده و تكميل شود.

از تاريخ 9/10/1365 تا 15/10/1365 نقل و انتقالات انجام شود.

از تاريخ 10/10/1365 تا 12/10/1365 توجيه فرمانده گردان‌ها انجام شود.

تدابير مقابله با حمله احتمالي دشمن در فاو

تحركات دشمن پس از عمليات كربلاي4 در منطقه فاو، احتمال انجام حمله‌ در اين منطقه را تقويت مي‌كرد و انجام اقدامات احتياطي از سوي نيروهاي خودي را ضروري مي‌ساخت، عراق در خط فاو از دو قسمت معبر باز كرده و پس از پاك كردن معابر مين، آنها را چك مي‌كرد. همچنين در جزيره بوبيان و در داخل دهانه اروند نيز از خود شواهد و قرائني نشان مي‌داد كه تماماً يك وضعيت غير عادي را نشان مي‌داد. حتي در ساحل خودي نشانه‌هايي از فعاليت غواص‌هاي دشمن مشاهده شده بود.

از سوي ديگر با توجه به اينكه عمليات كربلاي4 در دست اجرا بود غالب يگان‌هاي مستقر در خط فاو نيروهاي نسبتاً كيفي خود را از خط خارج كرد و به جاي آن نيروهاي ضعيف‌تري را جايگزين كرده بودند. براي مقابله با خطرات احتمالي در فاو قرار شد كه سه كار مهم صورت گيرد:

1- نيروهاي تخريب معابر دشمن را كنترل كنند.

 2 -دوربين ديد در شب تحركات دشمن را زير نظر بگيرد.

 3 -نيروهاي در خط مجدداً با نيروهاي كيفي تعويض شوند.

رعايت حفاظت و غافل‌گير نمودن دشمن

مسئله هوشياري دشمن در منطقه شلمچه  از جمله مسائلي است كه در اين مقطع به عنوان يك مشكل اساسي مطرح مي‌باشد. هوشيار شدن دشمن باعث به وجود آمدن مشكلات و پيچيدگي‌هاي فراواني خواهد شد. به ويژه آنكه عدم‌الفتح كربلاي4 عمدتاً ناشي از عدم غافل‌گيري دشمن بود. مشكل تعجيل در شروع عمليات بعدي در شلمچه نيز مزيد بر علت شده و با وجود آنكه شرايط موجود، اجازه پرداختن جدي به اين‌گونه مسائل را نمي‌داد، گاهي گفت‌وگوهاي پراكنده‌اي در زمينه غافل‌گيري انجام مي‌شد اما نتيجه مشخصي گرفته نمي‌شد و عملاً به پيش‌‌آمدهاي بعدي محول مي‌گرديد.

گفت‌وگوهاي برادران عزيز جعفري و محسن رضايي در چند روز پس از تعيين مأموريت قرارگاه‌ها، بازتاب وضعيت ياد شده است.

برادر عزيز جعفري:

اينجا ‌‌[‌شلمچه‌]‌مي‌خواهيم غافل‌گيري را رعايت كنيم؟

برادر محسن رضايي:

شب عمليات مي‌شود فهميد دشمن هوشيار است يا نه؟

برادر عزيز جعفري:

نه! اگر مي‌شد چرا در عمليات كربلاي4 متوجه نشديم و اگر شديم چرا باز هم عمل كرديم.(14)‌

در واقع با توجه به وجود ‌دكل‌هاي متعدد ديده‌باني دشمن در منطقه شلمچه، خصوصاً دكل پتروشيمي و نيز ضرورت شتاب در انجام عمليات و تعجيل در آن به نظر مي‌رسد رعايت حفاظت و غافل‌گيري در اين منطقه امري بسيار سخت و دشوار و شايد غير ممكن باشد. از طرفي با توجه به وضعيت خاص زمين و استحكامات دشمن تضمين موفقيت عمليات فقط در گروي غافل‌گير نمودن دشمن است. به عبارت ديگر ظاهراً ميان "تعجيل در عمليات" و "رعايت غافل‌گيري" نوعي تناقض وجود دارد و حفظ يكي منجر به از دست دادن ديگري مي‌شود. البته ادامه شلوغي منطقه به خاطر عمليات كربلاي4، مي‌تواند عاملي براي پوشاندن فعاليت‌هاي جديد باشد. اين احتمال نيز وجود دارد كه دشمن نتواند فعاليت‌هاي جاري را از عمليات آتي - آن هم در فاصله زماني كوتاه - از يكديگر تفكيك كند و تشخيص دهد.

به‌كار‌گيري نفربر خشايار

پس از ابلاغ مأموريت به قرارگاه‌ها و يگان‌ها قسمت اعظم تلاش‌هاي برادر محسن به اتخاذ تدابير مناسب براي به‌ كار‌گيري نفربر خشايار معطوف گرديد. برادر محسن چنين استدلال مي‌كرد كه بايستي اين عمليات از يك ابتكار جديد برخوردار باشد و تحقق اين امر با استفاده از نفربر خشايار امكان‌پذير است. برادر محسن از تاريخ 5/10/1365 انتقال نفربرهاي خشايار از تهران به منطقه و نصب دوشكا بر روي آنها و نيز تعمير و بازسازي نفربرهاي خشايار موجود در يگان‌هاي را از حاج محسن رفيق‌دوست پيگيري مي‌نمود و در كنار آن تلاش‌هايي را براي انجام مانور نفربرها در كانال سلمان، با ابلاغ مأموريت به برادر وفايي آغاز كرد. موارد زير به عنوان استفاده از نفربر خشايار تعيين گرديد.:

 1- ترابري نيرو 2- كِشنده 3 -كمك در پاك‌سازي خط با استفاده از تيربار دوشكا

بررسي و تصميم‌گيري نهايي درباره منطقه عمليات‌

آقاي هاشمي رفسنجاني كه از مدت‌ها قبل از سوي امام به عنوان مسئول جنگ تعيين شده بود، پس از عمليات كربلاي4 به دليل شرايط سياسي كشور تمايل بيش‌تري براي پيگيري در امور عمليات را داشت. به نظر مي‌رسيد كه وي با نوعي موضع انتقادي نسبت به شيوه مديريت قبلي خويش در جنگ و همچنين با توجه به ناكافي بودن ميزان درگير شدن با مشكلات جنگ و عمليات، تصميم دارد در مقايسه با گذشته نقش و حضور بيشتر و مؤثري داشته باشد، از همين رو براي اولين بار مستقيماً از مسئولين عمليات، در رده‌هاي مختلف گزارش ‌گرفت و در همين راستا، آن چنان‌كه ذكر شد، آماده كردن عمليات شلمچه را به عنوان يك دستور و تكليف به سپاه ابلاغ نمود.

فرماندهي كل سپاه كه از طرفي تحت فشار طاقت فرساي نتايج كربلاي4 قرار داشت و از سوي ديگر در رابطه با عمليات آينده، با انبوه مشكلات و از جمله ترديدهاي عناصر و يگان‌هاي عملياتي مواجه بود، حضور و مشاركت بيشتر فرماندهي جنگ در تصميم‌گيري‌ها را مثبت ارزيابي مي كرد. وي در روز بعد از جلسه در اميديه به فرمانده نيروي زميني سپاه مي‌گويد:

‌‌[‌‌اين خوبست كه‌‌‌]‌ آقاي هاشمي در منطقه مستقر شوند تا مشكلات را مشاهده كنند."(15)‌

آقاي هاشمي بعد از ظهر 10/10/1365 وارد منطقه شد و در جلسات طولاني فرماندهان سپاه كه از همان شب شروع شد و روز بعد نيز تا پاسي از شب ادامه يافت، شركت كرد.

در اين جلسات علاوه بر ارائه گزارش عمليات كربلاي4، اقدامات انجام شده در مورد عمليات آينده نيز توسط برادران طرح شد و مسايل و مشكلات مختلف مورد بررسي قرار گرفت و نهايتاً تصميم در مورد انجام عمليات شلمچه در زمان مورد نظر، تصميم قطعي گرفته شد.

اهم موضوعات طرح شده در اين جلسات   كه بازگو كننده مسائل مهم جنگ در اين مقطع مي‌باشد در زير ارائه مي‌شود.

در اولين جلسه كه حدود ساعت 5 بعد از ظهر 10/10/1365 برقرار شد شمخاني فرمانده نيروي زميني سپاه گزارشي از اقدامات انجام شده در مورد عمليات آتي و تعيين مأموريت قرار‌گاه‌ها را ارائه كرد. سپس با سؤال آقاي هاشمي رفسنجاني در مورد علل عدم‌الفتح كربلاي4 بحث و بررسي پيرامون اين موضوع آغازشد. و جلسه اقامه نماز تعطيل شد. پس از نماز مغرب و عشا در حدود ساعت 18 جلسه شروع شد. برادران محسن رضايي و رحيم صفوي نيز در جلسه حضور يافتند.

آقاي هاشمي رفسنجاني: برنامه امشب چيست؟

برادر محسن رضايي: گزارش عمليات را مي‌دهند و (عمليات در) شلمچه مسائلي دارد كه بايد به جانب‌عالي گزارش بدهند تا شما تصميم بگيريد." سپس مقداري در مورد شناسايي‌هاي انجام شده و معابر انتخابي صحبت شد و بعد‌ برادر محسن رضايي گفت:

يكي از بحث‌هايي كه شما بايد كمك كنيد و نظرتان را بفرماييد يكي (جزيره) بوارين است و يكي اينكه اگر ما قسمت راست بياييم يك حسني دارد و اگر نياييم يك حسن و عيبي دارد. هر چند جناح راست خالي باشد دشمن تانك مي‌گذارد عقبه را مي‌بندد چون پوشش طبيعي ندارد. و اگر به سمت شمال گسترش پيدا كنيم نيرو در حد جنوبي و عمق منطقه كم مي‌آوريم. اگر پايين بياييم بايد عقبه‌ها را بكشيم مقابل منطقه شلمچه."

آقاي هاشمي رفسنجاني: ما در ذهنمان از روز اول اين بود كه همه اين جزاير گرفته مي‌شود.

برادر محسن رضايي: ما چند بار رفته‌ايم ولي نشده.

آقاي هاشمي رفسنجاني: بله شكست خورد

برادر محسن رضايي: بوارين بيش از اندازه حساس است.

آقاي هاشمي رفسنجاني: پارسال دشمن فهميد كه منطقه كارمان بوارين است.

برادر محسن رضايي: ما از طرفي بايد پرهيز كنيم از اينكه به سمت بوارين برويم چون دو يگان نيرو مي‌خواهد و اگر دير برويم تقويت مي‌كند و جنگ شديدي خواهيم داشت و از رفتن به عمق جلوگيري به عمل مي‌آيد.

برادر محسن سعي مي‌كند هر چه بيشتر مشكلات موجود را تجزيه و تحليل كند و آقاي هاشمي را بيشتر با مشكلات درگير نمايد از اين رو اضافه مي‌كند:

"با توجه به سرعت، توان و هوشياري دشمن گفتيم برادران بيايند خودشان صحبت كنند".

ايشان در ادامه مسئله را به نحو روشن‌تري بيان مي‌كند:

از شمال پنج ‌ضلعي استفاده مي‌كنيم براي سقوط شلمچه و از بوارين استفاده مي‌كنيم براي رفتن به عمق ما جهت كلي برنامه آينده‌مان را ‌‌‌[‌‌بايد]‌ روشن كنيم. روي جاپا كسي حرف ندارد، مسئله جناحين و عمق عمليات است كه بايد روشن بشود".

آقاي هاشمي رفسنجاني در ادامه مباحث بر روي مزايا و محاسن منطقه شلمچه تأكيد مي‌كند و برادر محسن رضايي نيز اشكالات موجود را يادآوري مي‌كند و سئوالاتي را كه خود به خود مطرح است به بحث مي‌گذارد.

آقاي هاشمي رفسنجاني: من اين چند روز كه فكر كردم ديدم‌اگر‌ما‌به‌جاي‌اينكه‌‌اين‌همه‌‌نيرو‌كه‌اينجا[‌‌منطقه‌كربلا1‌]‌داشتيم مي‌گذاشتيم مي‌رفتيم شلمچه بهتر بود، سپاه هفتم عراق از خاصيت مي‌افتاد. ما اگر در شلمچه به كانال زوجي برسيم و در هور به جاده‌ها برسيم، ديگر مسئله عراق در آن سمت اروند نيست. ما چرا اصلاً به فكر پايين افتاديم؟ بي‌خود؟ اين اشتباهي نيست كه تنها شما كرديد، بلكه براي ما هم جذابيت داشت، اگر ما همه توانمان را روي شلمچه مي‌گذاشتيم هر چه مي‌خواستيم به دست مي‌آورديم.

برادر محسن رضايي: اگر ما از شلمچه سيخ شويم و برويم در عمق، دشمن از سه طرف ‌‌[‌‌راست و چپ و مقابل‌‌]‌ آتش روي عقبه محدود ما ‌‌‌[‌7‌‌ كيلومتر]‌‌ مي‌ريزد.

آقاي هاشمي رفسنجاني: ما از سختي‌اش مي‌گذريم. من اين را بحث نمي‌كنم، شلمچه براي بصره تهديدش كمتر از منطقه كربلاي4 نيست.

برادر محسن رضايي: ‌[‌الان با وجودي كه‌]‌ دشمن در شلمچه است ولي نمي‌گويند خرمشهر در دست عراق است. در اينجا ‌‌[شلمچه‌]‌‌‌ هم، بعد از تلاش زياد، ما به بصره نمي‌رسيم. منطقه قبلي غير از نزديكي به بصره، زبير هم هست ولي در شلمچه فقط بصره است."

در ادامه مباحث: برادر محسن رضايي به لزوم "ابتكار عمل" در مقابله با توانايي‌هاي كلاسيك برتر دشمن اشاره مي‌كند:

ما مدت‌ها پيش به اين نتيجه رسيديم كه بايد از ابتكار عمل برخوردار باشيم و جنگ‌هاي جديدي طراحي كنيم. در جنگ‌هايي كه براي دشمن پيش‌بيني است نمي‌شود پيش‌روي كرد. در ‌‌[‌گذشته ‌‌]‌‌‌‌ جنگ از نظر كلاسيك به بن‌بست رسيد ولي هور گشايشي بود كه نتوانستيم استفاده كنيم، فقط عبورمان خوب بود.

برادر محسن رضايي به پيروزي فاو و در نتيجه طراحي جنگ جديد و اينكه در كربلاي4 نيز ابتكار عبور از تنگه (ماهي - ام‌الرصاص) در نظر بود اشاره كرده و اضافه مي‌كند:

ما الان از روي ناچاري آمده‌ايم به شلمچه. چون اينجا هفت الي هشت بار عمل كرده‌ايم، زمين اين منطقه "قلب" است و نياز به جناحين دارد.

آقاي هاشمي رفسنجاني: مجدداً به كربلا4 اشاره مي‌كند و ادامه مي‌دهد:

من ‌‌[تنها‌‌]‌‌‌ به شما اعتراض ندارم، اعتراض به خودم هم دارم. ما مي‌خواستيم اينجا اين همه نيرو وارد عمل كنيم و به دنبال پيروزي باشيم كه در بالا (شلمچه) هست.

برادر محسن رضايي مزاياي ذكر شده را نفي نمي‌كند اما به شرايط لازم جهت موفقيت اشاره مي‌كند:

اينجا ‌‌[‌‌شلمچه]‌‌‌ سخت است و مشكلات دارد. بهترين منطقه اين است كه جناح راست را بدهيم به كانال عمود بر كانال پرورش ماهي ‌[در منطقه زيد]‌‌‌ و در سمت چپ برويم پشت كانال زوجي. در بالا پشتيباني پايين صورت مي‌گيرد و آتش دشمن را از عقبه‌هاي ما دور مي‌كند.

آقاي هاشمي رفسنجاني: اگر بخواهيد طرح را اين قدر وسيع بگيريد يك ماجراي تازه‌اي پيش مي‌آيد.

برادر محسن رضايي: طرح كامل همين است.

آقاي هاشمي رفسنجاني: بايد بوارين گرفته شود.

برادر محسن رضايي: به يك راه‌كار كه آن را مي‌توان نوعي ابتكار عمل محسوب كرد به عنوان يك نقطه قوت اشاره مي‌كند:

عبور از كانال پرورش ماهي جنگ جديدي نيست ولي چون عمق آب كم است، دشمن تصور نمي‌كند ما از اين سمت بياييم."

در ادامه جلسه پيرامون مناطق مختلف عملياتي بين آقايان هاشمي رفسنجاني، سنجقي و سرهنگ لطفي صحبت مي‌شود از جمله سرهنگ لطفي به ادامه عمليات در فاو اشاره مي‌كند و مجدداً برادر محسن رضايي مطلب را به نحو زير طرح مي‌كند:

برادر محسن رضايي به آقاي هاشمي رفسنجاني:شما براي ما چند مسئله را مشخص كنيد.

 1 -روي بوارين لشكر بگذاريم يا نه؟

آقاي هاشمي رفسنجاني: پاسخ اين را خودتان بايد بررسي كنيد.

برادر محسن رضايي:  2 - جهت نهايي ما به كدام سمت باشد؟

آقاي هاشمي رفسنجاني: شمال اروندرود.

وي سپس: من الان نه زمين را خوب مي‌شناسم و نه از نظر نظامي مي‌دانم. ولي آن چه مي‌تواند اين عمليات را جايگزين عمليات قبلي ‌‌[‌‌كربلا4 ‌‌]‌‌‌‌‌ بكند همين منطقه است. بالاخره اين نيروها كه جمع شده‌اند و مي‌خواهند بجنگند، هر جا بخواهند بجنگند مشكل است. هور زمان مي‌خواهد و طولاني است و ما اين نيرو را آنجا ببريم نمي‌دانيم از اين دشوارتر خواهد شد يا نه. در فاو جنگ معنا ندارد، عبور از منطقه غدير ‌‌[‌‌كربلا4‌]‌‌ در اين مقطع بي‌معناست. نه امكانات داريم و نه .... جايي كه مورد بحث است شلمچه است از اينجا كه بگذريد جايي نداريد تا جزيره كه طرح كميل مي‌خواهد. .... آمادگي نيست چيزي كه به ذهن ما آمده بود كه همان پيش‌بيني نيروي زميني ارتش بود كه از نفت شهر برويم تا حمرين. اين يك فرض احتمالي در ذهن ماست. ارتش آنجا شناساييش در حد شكستن خط است. آنجا آمادگي دارند تا يك هفته مهلت داده‌ايم. يك فرض اين است كه شما نيروهايتان را آماده كنيد، يك مقدار نيروي خط‌شكن به آنها اضافه كنيد. در حد شكستن خط اول از ارتفاع 402 تا زين‌القوس، ارتش آمادگي دارد. نفت شهر و نفت خانه را آنها مي‌گيرند و بعد شما مي‌رويد جلو. اين نقدترين احتمال است.

برادر علي شمخاني:

ما امشب تكليف اينجا ‌[‌‌شلمچه‌]‌‌ و هور را مي‌گوييم و فردا خواهيم گفت كه چكار مي‌شود كرد.

آقاي هاشمي رفسنجاني: اينها چشم‌اندازي است كه در ذهن ما است. حالا بچه‌ها بيايند ببينيم آنها چه مي‌گويند.

جلسه براي صرف شام موقتاً تعطيل مي‌شود تا پس از اضافه شدن فرماندهان قرارگاه‌ها و يگان‌ها و ديگر مسئولين عمليات به جمع حاضر، بررسي‌ها و مباحثات ادامه يابد، در حالي‌كه هنوز انجام عمليات در شلمچه محرز نشده و فرماندهي سپاه بيان مشكلات و كسب تكليف در مورد آنها مي‌خواهد كه ابهامات موجود روشن شود

اما آقاي هاشمي رفسنجاني با اشاره به اينكه در مورد سختي كار، وضع زمين مقولات ديگر از جنبه نظامي آن بحث نمي‌كند، به نحوي بررسي پاره‌اي از آن مسائل را به خود سپاه محول مي‌نمايد.

آنچه آقاي هاشمي آن را اساسي و اصلي مي‌داند انجام عمليات است. شلمچه به لحاظ ارزش سياسي زمين منطقه مورد تأكيد قرار مي‌گيرد و چون منطقه ديگري آماده انجام عمليات نيست، به عنوان راه‌حل جايگزين و هماهنگ با عمليات ارتش در نفت شهر مطرح مي‌شود. چيزي كه طبعاً نمي‌تواند مطلوب سپاه باشد و در واقع خود به خود نوعي عامل فشا ربراي انجام حتمي عمليات در جنوب تلقي مي‌شود.

جلسه بعد كه در ساعت 30:20 همين روز تشكيل شد با گزارش قرارگاه قدس از اقدامات انجام شده و ديگر مسائل مربوط به عمليات هور آغاز مي‌شود.

برادر عزيز جعفري ابتدا به نيازهاي مهندسي منطقه مورد نظر اشاره مي‌كند از جمله اينكه:

اگر بارندگي نباشد و به شرطي كه 1500 كمپرسي مداوم در منطقه باشد يك ماه كار مي‌خواهد و اما تجارب گذشته نشان مي‌دهد كه اين امكانات فراهم نمي‌شود، باران مي‌آيد و كار عقبه‌سازي بيش از يك ماه زمان خواهد برد.

گزارش با ذكر برخي مشكلات و همچنين توضيح برادر جعفري در مورد طرح مانور و هدف عمليات ادامه يافت از مجموع گفت‌وگوهايي كه پيرامون عمليات در هور صورت گرفت چنين استنباط مي‌شود كه مسئله هور منتفي باشد زيرا:

1- زمين منطقه خصوصاً در شمال هور از ارزش قابل ملاحظه‌اي برخوردار نيست. خصوصاً اينكه سپاه بايستي با تمام توان خود وارد عمل شود و در نهايت نيز بهبودي در وضعيت سياسي - نظامي كشور ايجاد نخواهد كرد.

2 -وجود مشكلاتي از قبيل كمبود شناور و ساير امكانات كه به سادگي قابل حل نيست.

3- از دست ندادن زمان مهم‌ترين مسئله است در اينجا كه تضميني براي آن وجود ندارد.

4 -امكان رعايت غافل‌گيري ضعيف است و دشمن به سهولت عمليات را كشف خواهد كرد.

5 -فرماندهان يگان‌ها اعتقادي نبست به انجام عمليات ندارند

جلسه با گزارش فرماندهان لشگرهاي19 فجر، 5 نصر و 31 عاشورا از عمليات كربلاي4 و همچنين اقدامات انجام شده درمورد عمليات آتي و نيز مشكلات و نظرات مربوط به آن ادامه يافت. از جمله برادر باقر قاليباف اشاره به محدود بودن زمين و عقبه‌اي كه نيرو در آن مستقر خواهد شد - با توجه به ديد دشمن در منطقه - محدود بودن عقبه‌ها و جاده‌هاي تداركاتي، محدود بودن زمين منطقه عمليات و تناقض سرعت عمل مورد نظر در آمادگي با مسئله حفاظت، به نحوي نظر منفي خويش را ابراز كرد. برادر امين شريعتي مي‌گويد كه ما فقط مي‌توانيم تا پشت سيل‌بند پرورش ماهي بياييم و نبايد به يك عارضه مشخص متكي بشويم زيرا دشمن با يك تيربار آنجا را مي‌بندد. وي پيشنهاد كرد كه منطقه زيد نيز به اين منطقه افزوده شود كه اگر عبور ممكن نشد از آنجا بتوان گسترش يافت. وي راجع به تسلط اطلاعاتي دشمن در منطقه نيز ابراز نگراني مي‌كند و مي‌گويد:

ما امروز براي تعيين عقبه رفته بوديم، جايي را پيدا نكرديم كه دور ازديد دكل‌ها و ديده‌باني پتروشيمي باشد سپس برادر غلامرضا محرابي گزارشي از شناسايي‌هاي انجام شده ارائه مي‌كند و ضمن آن به تقويت دشمن در منطقه پنج ضلعي و بوارين اشاره مي‌كند.‌

در ادامه جلسه برادر احمد غلامپور طي سخنان نسبتاً مفصلي به موارد زير اشاره مي‌كند:

در طول جنگ هميشه منطقه شلمچه از نظر استحكامات مطرح بوده است. ما در اينجا به خاطر ذهنيتي كه داشته‌ايم تا كنون كار اساسي نكرده‌ايم پس از كربلاي چهار متوجه شديم دشمن ضعف اساسي داشته و اگر سرمايه‌گذاري اساسي مي‌كرديم. نتايج بهتري از كربلاي4 به‌دست مي‌آورديم.

زمين اين منطقه از بوارين تا زيد به‌ هم وابسته است و نمي‌شود در قسمتي عمل كرد و در قسمت ديگر عمل نكرد. دشمن با توجه به كربلاي4 الان حساس شده و حداقل كاري كه مي‌كند توجه به خطوط پيدافندي‌اش است كه ما چگونه عبور كرده‌ايم. بعد از يك هفته هنوز حساسيت دشمن را مي‌توان مشاهده كرد. او سخت مشغول ترميم مواضع خود مي‌باشد. راه‌كار به ‌لحاظ عقبه، به يك جاده منتهي شده كه ما يك يگان جهاد سازندگي را كامل گذاشته‌ايم كار كند و اين زمان مي‌برد. اگر بر روي بوارين عمل نكنيم، دشمن هم در تهديد عقبه‌ها‌يمان و هم با تقويت نيروهايش براي ما مشكل درست مي‌كند. عقبه ما به شدت محدود است. برادران توپخانه مي‌گويند اگر دشمن 5 گردان توپخانه را مختص به اين منطقه بكند وجب به وجب آن توپ مي‌خورد. آب گرفتگي از شش ماه به اين طرف شرايط مختلفي داشته است. از دو ماه قبل رشد ارتفاع داشته و اين ضمانتي ندارد تا 90 سانت باقي بماند. امكان دارد دشمن آن را به 30 سانت برساند. نفربر خشايار براي اينجا خوبست ولي نمي‌شود متكي به آب باشد. عقبه با توجه به وضعيت آب ابهام دارد. اگر ده روز ديگر بخواهيم عمل كنيم خوبست ولي اگر زمان زيادي طول بكشد ضمانتي نيست كه چه وضعي پيش بيايد. اگر باران ببارد كار مهندسي متوقف مي‌شود.

دشمن در حال تقويت منطقه است. با شليك اولين تير نيروهاي احتياط‌ دشمن وارد منطقه مي‌شوند، چون دشمن حساس است نياز به غافل‌گيري داريم و اگر بخواهيم با زمان كم وارد عمل شويم، نمي‌شود غافل‌گيري را رعايت كرد و اگر حفاظت رعايت نشود مانند كربلاي4 مي‌شود.

ما به جز در فاو، عبور يگان از يگان نداشته‌ايم و اينجا نياز به عبور يگان از يگان است. جناح راست با تيپ 18 الغدير است كه اجراي اين مأموريت در حد توان آن نيست.

در مجموع با وجود اينكه در سخنان فرمانده قرارگاه كربلا - قرارگاه اصلي عمل كننده - و يگان‌هاي عملياتي نظرات مساعدي نسبت به منطقه و عمليات آتي نيز يافت مي‌شد اما آنچه بيان ‌شد به هيچ‌وجه با انجام عمليات در زمان مورد نظر - تعجيلي - تناسبي نداشت و پاره‌اي از مشكلات ذكر شده به تنهايي حداقل براي، تعويق عمليات كافي مي‌بود.

سپس برادر عزيز جعفري به عنوان فرمانده قرارگاه دنبال پشتيبان درباره عمليات شلمچه مي‌گويد:

ما كاري نكرده‌ايم ولي همين قدر مي‌شود گفت كه بايد يك جاپايي بگيرند تا ما بتوانيم عبور كنيم.

آقاي هاشمي رفسنجاني پس از استماع سخنان حاضرين، مجدداً با تشريح وضع سياسي - اجتماعي موجود به اين مسئله پرداخت كه با وجود تمامي آنچه گفته شد به جز انجام عمليات، هيچ راهي وجود ندارد و در صورت انجام نشدن عمليات در شلمچه ناگزير شركت در عمليات ارتش در غرب مطرح خواهد بود.

آقاي هاشمي رفسنجاني:

ما خيلي چيزها از اين صحبت‌ها فهميديم ولي كليتي كه الان واحدهاي رزمنده دارند شرايط استثنايي است در طول جنگ. حتي بعد از كربلاي4 ما هيچ‌وقت اين همه نيرو با امكانات نداشته‌ايم.

از نظر سياسي و شرايط مردم وضع ممتازي داريم. قدر مسلم اين است كه اگر با اين نيروهاي موجود عمل نكنيم و اجازه بدهيم برگردند، به اين زودي نمي‌توانيم نيرويي جمع كنيم. خيلي سخت خواهد بود ما تا به حالا عملياتي نداشته‌ايم كه چيزي به دست نياوريم ولي تلفات داده باشيم. از طرفي عراقي‌ها اگر چنين چيزي را احساس كنند، ما در بعضي جاها امنيت نداريم ‌‌[و حمله كنند‌]‌‌‌ و اگر جايي را بگيرند هياهو مي‌كنند. مجموع اين وضع به ما ديكته مي‌كند كه بايد بجنگيم. اين حرف‌هاي يك ماه و دو ماه قابل قبول نيست يعني نجنگيم.

آنچه من مي‌فهمم ‌‌[‌اين است كه]‌‌‌ عمليات در هور نقد نيست، تازه وقتي آنجا آماده شد معلوم نيست وضع بهتري از شلمچه داشته باشيم. فقط ما يك فرض داريم كه مي‌خواستم فردا مطرح كنم، روي آن تا صبح فكر كنيد، ارتش مي‌خواهد در غرب با 50 گردان عمل كند. اگر فكر مي‌كنيد از شلمچه منطقي‌تر است در آنجا عمل كنيد. اين محور كه برادرها توضيح دادند روي شلمچه ... آقاي غلامپور روي كمي نيرو صحبت مي‌كرد اين‌قدر هم نمي‌شود اينجا را از نظر نيرو شلوغ كرد."

برادر احمد غلامپور:

ما با 26 گردان نتوانستيم  ام‌الرصاص را پاك‌سازي كنيم.

پس از طرح مجدد مسئله‌عمليات در  غرب و در ادامه جلسه برادر حسين الله كرم به توجيه منطقه نفت شهر مي‌پردازد و فرمانده قرارگاه نجف پس از چند روز شناسايي و بررسي وضعيت منطقه، از مأموريت محوله پيرامون گزارشي را در جلسه ارائه مي‌كند. برادر مصطفي ايزدي ابتدا سه ويژگي را در رابطه با عمليات در غرب و مانور مورد نظر ذكر مي‌كند:

 1- با توان فعلي انطباق داشته باشد.

2 -از عمليات ارتش مستقل باشد.

 3- ما را به هدف مشخصي برساند.

وي سپس با برآورد 270 گردان براي اين هدف، در مورد نتايج بررسي‌هاي انجام شده توضيحاتي داد.

آقاي هاشمي رفسنجاني پس از استماع گزارش فوق مجدداً تأكيد مي‌كند:

كليت مسئله اين است كه ما ديگر نمي‌توانيم تأخير بيندازيم. "نقدترين منطقه شلمچه است". در اين مورد نظرات مختلفي بود بعضي‌ها مي‌گفتند اگر مي‌خواهيد بشود، زودتر ... غلامپور مي‌گفت با اين واحدها كم است و ... اين وضع را تا فردا روشن بكنيد. عمليات دوم ما فعلاً به هور نمي‌رسد. ارتش هم تنها نمي‌خواسته عمل كند و اگر شما عمل نكنيد ‌‌]‌در جنوب‌[‌‌ آنها شكست مي‌خورند.

برادر محسن رضايي:

ما فرضمان اين است كه اگر پايين ‌‌‌[‌‌شلمچه‌]‌‌‌ نشود، اينجا ‌‌[غرب]‌‌ يك قرارگاه بزنيم و مشترك با ارتش عمل كنيم.

برادر اسدالله ناصح - فرمانده تيپ نبي‌اكرم(ص) كه به همراه برادر ايزدي از منطقه بازديد كرده بود :

دشمن الان در آنجا نورافكن گذاشته.

برادر محمدكوثري:

به ما گفتند جاده آماده است ولي اين‌طور نيست، يعني زمان مي‌خواهد.

برادر محمد فروزنده:

لشگر 84 نگذاشت ما كارهاي مهندسي‌شان را انجام بدهيم چون مي‌گفتند دشمن متوجه مي‌شود. كارهاي خطشان را هم مي‌خواستند كه هم‌زمان با عمليات شروع شود.

چنانچه از روند جلسه مشهود بود، در اظهارات فرماندهي قرارگاه كربلا و يگان‌هاي تابعه نكته روشني براي انجام عمليات شلمچه - آن هم به صورت تعجيلي و آن‌گونه كه نظر آقاي هاشمي رفسنجاني بود - ديده نمي‌شد. عمليات در هور نيز بنا به مشكلات و اعتقاد قرارگاه قدس و يگان‌هاي تابعه در واقع منتفي بود، انجام عمليات مشترك با ارتش در غرب نيز بنا بر پيشنهادات و آنچه قرارگاه نجف بررسي كرده بود و نيز ميزان آمادگي ارتش و مقدار زماني كه براي هماهنگي، آمادگي، ... و نيز كاهش حساسيت دشمن مورد نياز بود، به نظر مي‌رسيد عملاً منتفي است. مقارن نيمه‌شب جلسه با ذكر اين مطلب از سوي آقاي هاشمي رفسنجاني كه: "ما ضمناً آمادگي داريم حرف ديگران را بشنويم، به هر حال ما آمده‌ايم اينجا بمانيم تا تكليف عمليات را روشن كنيم، ما ناچاريم عمليات كنيم." به پايان رسيد و ادامه بحث‌ها تا رسيدن به تصميم قطعي به فردا موكول شد.

جلسه بعدي در صبح روز 11/10/1365 با گزارش يگان‌هاي از عمليات كربلاي4 و بررسي عمليات شلمچه ادامه يافت:

در بحث‌هايي كه از سوي فرماندهي تيپ 18 الغدير و فرماندهي لشكر 41 ثارالله(ع) مطرح شد عمدتاً به مشكل جناح راست عمليات و نيز معضلات پشتيباني و عقبه اشاره شد. برادر قاسم سليماني پيشنهاد مي‌كرد در منطقه زيد عمل شود تا پس از ايجاد عقبه مناسب بتوانيم از كانال ماهي عبور كنيم، منتهي اين مسئله با توجه به هوشيار شدن دشمن و در نتيجه توقف در پشت كانال ماهيگيري - كه فرماندهي لشكر ثارالله(ع) خود بر آن اذعان داشت - عملاً منتفي بود.

اهميت جناح راست منطقه عمليات اساساً در ارتباط با عقبه نيروهاي خودي، به هنگام عبور از كانال پرورش‌ ماهي و نيز تهاجم به پنج ضلعي بود. در صورتي كه تضميني براي تأمين جناح راست عمليات به وجود نيايد عملاً نه تنها عقبه كل عمليات - در مراحل اوليه - بلكه عقبه يگان‌هاي عبور كننده از كانال ماهي نيز تهديد مي‌شوند. بر اين اساس تا مدتي قسمت عمده مباحث جلسه، حول اين محورها بود. فرماندهي قرارگاه كربلا بيشتر بر روي يگان عمل كننده در جناح راست تأكيد داشت و مي‌گفت: در صورتي كه يگان قوي باشد به آن صورت مشكل نخواهيم داشت.

برادر احمد كاظمي فرمانده لشكر8 نجف پيرامون كل منطقه شلمچه مي‌گويد:

اين منطقه براي ما نه عقبه دارد نه محل عبور. ممكن است بشود 10 نفر، 20 نفر را عبور داد ولي اين يواش‌يواش مي‌رود و همان‌جا خواهد ماند ... ما بايد يك زميني پيدا كنيم كه جنگ  منطقي بكنيم مثل: فتح‌المبين، والفجر مقدماتي و ...

آقاي هاشمي رفسنجاني:

آنجا كجاست به نظر شما؟

برادر احمد كاظمي:

بايد بررسي كرد.

آقاي هاشمي رفسنجاني:

بررسي! شما مرز را مثل كف دستتان مي‌شناسيد،فوراً مي‌توانيد بگوييد.

روند مباحث جلسه به مرور شكل ديگري به خود گرفت و مسائل عقبه، پشتيباني و غيره بر آن اضافه شد. مطرح شدن بحث‌هاي تاكتيكي و پاسخ روشن نداشتن براي سؤالات، به نظر مي‌رسيد كه مباحث به جاي حل مشكلات، بيشتر لاينحل بودن آن را نشان مي‌داد، تا آنجا كه نظريه "عدم انجام عمليات در شلمچه" به صورت جدي‌تري بر جلسه حاكم شد به نحوي‌كه اين سؤال از سوي آقاي هاشمي رفسنجاني مطرح شد كه پس كجا بايد جنگيد؟

مجدداً بحث‌ها از سر گرفته شد و گفت‌وگوهاي پراكنده‌اي صورت گرفت از جمله برادر احمد كاظمي بر روي قسمتي از منطقه كربلاي 4- سرپل قرارگاه نوح(ع) - نظر داشت و معتقد بود مي‌شود در آنجا با دشمن جنگيد.

پس از بحث و بررسي‌هايي كه انجام شد آقاي هاشمي رفسنجاني از يگان‌هاي عمل كننده نظرخواهي نموده و مي‌گويد:

قرارمان است نظرخواهي كنيم، هر چه آقايان، البته غير از اين هم از شما انتظاري نداريم كه چيزي را مخفي كنيد، هر چه عقيده شماست همان را بفرماييد كه به نتيجه برسيم. از پايين شروع مي‌كنيم. از فرماندهان مي‌پرسيم كه ببينيم چقدر اين مأموريتي كه به آنها واگذار شده است را قبول دارند.

برادر اسماعيل قاآني فرمانده تيپ12 امام رضا(ع) كه دو مأموريت داشت: يكي عبور از لشكر5 نصر در شلمچه و ديگري انجام عمليات در بوارين، مأموريت دوم خود را به شرط آنكه امكانات مناسبي مانند زرهي و نيز يك يگان نسبتاً قوي براي عبور وجود داشته باشد، قبول داشت.

نظر فرمانده لشكر نصر - قاليباف - اين بود كه:

اين حركت مانور لشكر5 در شلمچه را يك حركت مثبت و منفي و موفقي نمي‌دانم كه بتوانيم برويم يك جايي را گرفته باشيم. دشمن بعد از درگيري در پنج ضلعي هوشيار مي‌شود. و شكستن خط مشكل خواهد بود.

فرمانده تيپ12 قائم(ع) مي‌گفت كه:

نظر ما، نظر قاليباف است. وي پس از مقداري بحث با آقاي هاشمي رفسنجاني مي‌گويد: اگر همه تشكيلات بدوند و تا يك هفته ديگر عمل شود مناسب است.

برادر علي فضلي فرمانده لشگر10 سيدالشهدا (ع) شرط اصلي را زمان ذكر مي‌كند وي مي‌گويد:

يا زمان خيلي سريع باشد يا زماني بگذاريم كه باز بشود دشمن را غافل‌گير كرد.

وي گذشته از مسائلي كه وجود داشت در مورد انجام عمليات مي‌گفت: هر كجا به ما تكليف بشود همان‌جا خواهيم جنگيد.

نبي رودكي - فرمانده لشكر 19 فجر معتقد بود بايستي 20 روز بگذرد تا از حساسيت‌هاي دشمن كاسته شود.

فرماندهي لشكر 31 عاشورا ‌برادر امين شريعتي نيز علاوه بر مشكلات ذكر شده به مسئله كندي در پاك‌سازي اشاره مي‌كند و با توجه به مسئله غافل‌گيري معتقد است: اين منطقه مناسب نيست. و پيشنهادي شبيه پيشنهاد برادر احمد كاظمي - عمليات در منطقه كربلاي4- را مطرح مي‌كند.

برادر قاسم سليماني: فرمانده لشكر 41ثارالله(ع) مي‌گويد: چون ما هر كجا عمل كنيم 20 روز الي يك ماه زمان مي‌خواهد، پس برويم در مهران عمل كنيم.

برادر مير حسيني- فرمانده تيپ الغدير - با اشاره به مشكلات جناح راست عمليات و فشارهاي متعددي كه دشمن از روي سيلبندهاي مختلف وارد خواهد كرد مي‌گويد: "ما مخالف هستيم" و پيشنهاد ايشان اين بود كه برويم "جايي كه خشك باشد".

در ادامه جلسه با پيشنهاد برادر محسن رضايي قرار شد كه فرماندهان لشگرهاي 25كربلا، 8نجف و 14امام حسين(ع) عملكرد يگان‌هاي خود در عمليات كربلاي چهار را گزارش دهند و بعد نظرات پيرامون شلمچه ادامه يابد. پس از گزارش برادران مرتضي قرباني و احمد كاظمي، برادر حسين خرازي گزارش لشگر امام حسين را ارائه مي‌كند و ضمن آن مي‌گويد كه امكان ادامه عمليات از بلجانيه وجود دارد و عدم توفيق يگان خويش را نيز به علت نيامدن يگان‌هاي چپ و راست خود ذكر مي‌كند. گزارش لشگر امام حسين(ع) عاملي مي‌شود براي آنكه برخي مباحث پيرامون فرماندهي عمليات در كربلاي4 كه تاكنون به صورت نامحسوسي مطرح مي‌شد، در جلسه طرح شود.

انتقادهاي آقاي هاشمي رفسنجاني ابتدا بر سر "بلجانيه" استفاده از موفقيت لشگر امام حسين" و "پاك‌سازي تنگه" بود اما چون در واقع از مسائل عمده‌تري ناشي مي‌شد عموميت بيش‌تري پيدا كرد و به طرح مسائل ذكر شده انجاميد. مسئله اين بود كه هم فرماندهي كل جنگ - آقاي هاشمي رفسنجاني - و هم فرمانده كل سپاه - برادر محسن رضايي - تحت فشارهاي زيادي قرار داشته و هر يك، علاوه بر مشتركات، با مسائل خاص خود نيز دست به گريبان بودند. در اين شرايط بحث درباره عمليات آتي تصميم‌گيري تا اندازه‌اي دشوار پيچيده شده بود.

طبعاً برخي برخوردها طبيعي بود پيش از اين نيز پس از عمليات بدر، وقتي بحث درباره ادامه جنگ بود انتقادهايي در رابطه با ميزان پشتيباني از جنگ مطرح شد. و اكنون نيز در شرايط مشابه، انتقادهايي كه نسبت به فرماندهي و هدايت عمليات كربلا4 وجود داشت در جلسه امكان طرح يافت.

جلسه براي اداي نماز ظهر و صرف ناهار تعطيل شد.بعد از نهار جلسه با ادامه گزارش عمليات كربلا4 و نظرخواهي از يگان‌ها ادامه يافت و فرماندهان لشكرهاي17 و 32 پس از گزارش عمليات كربلاي4 نظرات منفي خود را نسبت به عمليات شلمچه ابراز كرده و مناطق ديگري را پيشنهاد كردند.

فرمانده لشكر7 ولي عصر(عج) نيز به شرط حل مشكلات، نظر مساعد داد اما در كنار شلمچه فاو را نيز پيشنهاد نمود.

بررسي عمليات در غرب كشور - سومار - موضوع بعدي بود كه با گزارش قرارگاه نجف در جلسه مطرح شد. فرماندهي قرارگاه بر اين نظر بود كه نيروي زرهي مناسبي به منطقه آمده، توپخانه به تعداد زيادي وجود دارد و ما در مراحل بعدي مي‌توانيم روي خانقين عمل كنيم. يك ضعف منطقه مسئله حفاظت است. منطقه كاملاً لو رفته و اگر بنا باشد در اين منطقه كاري صورت بگيرد، بايد منطقه قرنطينه شود و بعد از آرامش منطقه، نيروهاي بومي منطقه تخليه شوند و سپس كار انجام شود. اساس كار با ارتش در غرب مبتني بر اين بود كه سپاه در جناح راست منطقه عملياتي با يك قرارگاه عمل كند و ارتش در سمت چپ منطقه با يك قرارگاه و تنها خط حد بين دو قرارگاه مشترك باشد تا بدين‌وسيله با كاهش ميزان اتكاي دو محور به يكديگر، درصد تضمين پيروزي عمليات افزايش يابد.

بر خلاف آنچه كه پيش‌بيني مي‌شد عمليات در منطقه غرب در صورتي‌كه سپاه مي‌خواست در قسمتي از منطقه اجراي مأموريت كند به لحاظ ضرورت‌هايي كه در زمينه، نقل و انتقال، عقبه‌سازي، هماهنگي با ارتش و ... وجود داشت عملاً با تعجيلي كه مورد نظر آقاي هاشمي بود و به عنوان الويت دوم زماني بعد از شلمچه مطرح بود، انطباق نداشت. نكته ديگر آنكه از سخنان برادران استنباط مي‌شد كه مسئولين قرارگاه نجف عمليات در جنوب را به عمليات در غرب ترجيح مي‌دهند.

پس از آنكه مسائل فوق در ارتباط با عمليات غرب كشور مطرح شد برادر محسن رضايي با توجه به شرايط فعلي و حضور نيروها و تخليه يگان‌ها از منطقه، نكات زير را مطرح مي‌كند:

"انقلاب ما صاحبي دارد و اين بيت و اين خانه اسلام سرپرستي دارد كه قطعاً آن صاحب بيشتر از ما به فكر حفظ آن است و او بيشتر دلسوز است براي اسلام و زحمات پيامبر. اين‌طور نيست كه فقط ما هستيم كه به فكر اسلام باشيم اگر ما اميدمان از همه جا قطع شود عيب ندارد، اميدمان به او قطع نشود.

خداوند مي‌فرمايد ما شما را نصرت مي‌دهيم و هدايت مي‌كنيم. ما اگر بصيرت پيدا كنيم به كجاي دشمن آسيب بزنيم اين از همه چيز مهم‌تر است.

بايد اين ‌را بپذيريم كه ‌‌‌[دركربلاي4‌‌]‌‌ اين رحمتي بود كه قبل از اينكه تمام امكانات عبور كند و منهدم بشود، بفهميم و بياييم عقب. ما بايد بفهميم دشمن چه چيز‌هايي را از ما فهميده كه پس از اين شناسايي خودش را عليه ما آماده كرد، درك اين واقعيت‌ها مانور ما را اصلاح مي‌كند.

دو نكته براي ما ثابت شد، يكي اينكه دشمن بسيار متزلزل است، ‌‌[معني]‌‌‌ گزارش ‌[يگان‌هاي]57 ‌‌، 7، 33، 32 و امام حسين اين است كه بيان امام كه دشمن متزلزل شده، الهي است ...

نكته دوم اينكه دشمن فهميده ما با غواص حمله مي‌كنيم و بايد نهرها، آب و عقبه را زير آتش بگيرد. عبور ما از اروند با توجه به اينكه ما بايد به تاكتيك‌هاي تازه‌اي مسلح بشويم، در زمان كوتاه امكان‌پذير نيست. [‌‌از آنچه در كربلاي4 گذشت‌‌‌]‌ مي‌‌توانيم دو نتيجه را بگيريم:

1- هر نيرويي پيش‌روي كرد معلوم شد دشمن در عمقش متزلزل است.

 2 -هر اطلاعاتي كه دشمن از ما داشت و فهميد از كجا حمله مي‌كنيم توانست مقابل ما را سد كند.

اگر ما نخواهيم در جنوب بجنگيم بايد از جنوب دست برداريم و ‌‌[به مناطق ديگر برويم‌]‌‌‌ كه در فصل زمستان از سد دربنديخان به بالا نمي‌توانيم برويم و بايد در جبهه مياني كار كنيم، تا نيمه اسفند اگر در جنوب كار نكنيم بايد وقتمان را بگذاريم در جبهه مياني و آن را آماده كنيم. ما چه در جنوب بجنگيم و چه نجنگيم بايد آنجا را آماده كنيم، ما بايستي قرارگاه نجف را در آنجا فعال كنيم و يك تا دو يگان ديگر به آنها بدهيم.

منطقه شلمچه را مي‌شود مشروط كار كرد:

 1- جناحين: يا بوارين يا زيد را عمل كنيم. يكي از جناح‌ها را بايد حل كنيم.

 2- پشتيباني: اگر سطحه ونفربرخشايار جواب بدهد و كانالي كه سيدالشهدا كار مي‌كند جواب بدهد.

 3- كار مهندسي در خط‌

برادر محسن رضايي نتيجه عمليات را به شرط حل مسائل ذكر شده، موفقيت‌آميزي خواند و مي‌گويد:

دشمن در عمق آب گرفتگي پيش‌بيني نمي‌كند كه ما حمله كنيم. [‌‌‌عمليات‌‌]‌ با حل جناحين و عقبه، آينده روشني دارد وي در عين حال تأكيد مي‌كند: شلمچه به عنوان آخرين راه‌كار و آخرين تجربه جنگ در جنوب مي‌ماند، چون ديگر تاكتيك جديدي وجود ندارد بايد روي اين سرمايه‌گذاري كنيم وي در ادامه حذف كامل هور را رد مي‌كند و مي‌گويد:

درمورد هور الان نمي‌شود نظر قاطع داد. بايد كار كرد، اگر شلمچه نشد، غرب نشد، اينجا بشود كار كرد. ما بايد از هم‌اكنون يك باب جديدي باز كنيم كه اگر بخواهيم در جنوب بجنگيم، تاكتيك‌هاي جديدي لازم است . منتهي بايد از استراتژي امام كه "هر جا مي‌خواهيد، عمل كنيد ولي به دشمن زمان ندهيد." پيروي كنيم و آن را فراموش نكنيم، بايد از امام سؤال كرد آيا مي‌شود به خاطر هجوم‌هاي ايده‌آل ازعمليات كوتاه‌مدت دست برداشت؟ اگر ما در جنوب به همين اندازه كه منطقه‌اي را بگيريم و اين مسائل را داشته باشيم: قابل موفقيت، قابل نگهداري و گرفتن اسير با توجه به اينها بحث كنيد. سپس برادر محسن خطاب به برادر شمخاني مي‌گويد:

مثل اينكه حاج آقا ‌‌[‌هاشمي‌]‌‌ مي‌خواهد با من صحبت كند. يك جمع‌بندي حول محور شلمچه، هور، عمليات قرارگاه نجف در غرب بكنيد، با يك فواصل زماني قابل قبول و شرايطي كه مي‌خواهيم يعني با اين شرايط، با دقت‌ها و حساسيت‌ها مثلاً مي‌شود كار كرد. يك چيز اين‌طور آماده بكنيد كه به عنوان جمع‌بندي نظرات گفته شود.

در اينجا برادر محسن پيرامون حضور آقاي هاشمي و مسائل مطروحه و جلسات گذشته، توضيحاتي ارائه مي‌دهند:

"ما سياستمان اين بود كه كار را شروع كنيم، در همه جاهايي كه مي‌توانيم و احتمالش هست كه هم به نظرات روشن و مشخص و ارائه برسيم. هم بعد بحث‌ها را انجام بدهيم. البته از اين 5 - 4 روز خيلي خوب استفاده كرديم، اما شايد 3 - 2 روز ديگر واقعاً بيشتر مي‌توانستيم كار كنيم و ما دو سه روزمان را از دست داديم. منتهي خوب با آمدن آقاي هاشمي - كه خودمان اصرار كرديم كه ايشان بيايند تا به مسائل جبهه و جنگ بيشتر نزديك شوند - نشستيم كه حالا بياييم روي شلمچه بحث كنيم روي هور بحث بكنيم و ... شايد لازم بود خودمان جلساتي مي‌گذاشتيم با آقاي هاشمي مي‌گفتيم ولي ما تعمداً اين كار را كرديم ‌‌[‌‌تشكيل جلسات گسترده‌]‌‌ ما آقاي هاشمي را جزو خودمان مي‌دانيم و در واقع به عنوان فرمانده سپاه به ايشان نگاه مي‌كنيم، غير از نماينده امام .... يعني به نظر خود ما خيلي مؤثر بود. بچه‌ها عمليات را توضيح دادند، زحماتي كه كشيده‌اند توضيح دادند. با اين حال كه ايشان اين‌قدر در جزئيات قرار گرفته، باز در ذهنشان ابهام است كه آيا مي‌شد پيش برويم يا نه؟ خوب شما مطمئن باشيد اين ابهامات هر چه در ذهن مسئولين باشد در انسجام نيرو مسئله مي‌سازد و اين به خاطر فاصله برادران است از ميدان نبرد و لذا ما بايد استقبال بكنيم از آمدن برادران به ميدان جنگ و اينكه در جزئيات قرار بگيرند و با مشكلات آشنا بشوند و ببينند كجا پيش‌روي بوده كجا نبوده؟ كي چه امكاني مي‌خواهد؟ توپخانه براي چيست؟ شيميايي براي چه؟ اينها مسائل مهمي است كه ما بايد از اينها استقبال بكنيم."

برادر علي شمخاني درمورد خواسته برادر محسن در زمينه ارائه جمع‌بندي از اين جلسه مي‌گويد:

آماده‌سازي عملياتمان يك توان مهندسي بالا مي‌خواهد. به دليل عدم  آمادگي جبهه‌ها ما خط فاو را داريم، مي‌خواهيم در شلمچه كار كنيم هور را هم آماده كنيم، عمليات با ارتش ‌‌[‌غرب‌]‌‌ را هم آماده كنيم، اينها قابل جمع نيست. ضمن اينكه زمان هم يك چهره ديگري را به ما نشان مي‌دهد. عمليات شمال‌غرب هم قرار است آماده‌سازي شود از حالا بايد روي آن كار كنيم، نيازمندي‌هاي مهندسي‌مان مشخص است. با همه اين احوال ما چنين تواني نداريم كه روي همه اينها كار كنيم. يعني توان قرارگاهي و نظارت داريم ولي توان كار مهندسي نداريم. با توجه به اين وضعيت در پيشنهادهايي كه مي‌آوريم عمليات شلمچه جزء آنها باشد يا نه؟ چون فرمانده قرارگاه‌ها همه‌شان اين را نفي كرده‌اند.

برادر محسن رضايي: حرف يگان‌ها مسئله‌اي ندارد. آن سؤالات يگان‌ها سؤالات خود ما هم هست.

ما بايد پشتيباني را براي خودمان حل كنيم، براي آنها هم مي‌توانيم حل كنيم. اين مسئله‌اي نيست، مسئله يگان‌ها قابل حل است.

برادر احمد غلامپور:

در ارتباط با روحيه يگان‌ها در مورد شلمچه فكر مي‌كنم شرايط خاص فعلي است وقتي ما به آنها مي‌گوييم اينها باور ندارند ده روز ديگر عمليات است. واقعيت امر هم اين است كه عمليات شلمچه با عجله مي‌شود، جبهه‌ايست كه بايد با حوصله كار كرد. مشكلاتش را بررسي كرد، امكاناتش را پاي كار آورد. اگر يك مقدار زمان بگذاريد روي اين مسائل و به بچه‌ها بگوييد، فرض كن نيروهايتان را بفرستيد مرخصي و برگردند تا شناسايي بكنند، به آنها خشايار بدهيم بيايند پاي كار كم‌كم باورشان مي‌شود، به خصوص يكي دو يگان مثل مرتضي قرباني كه بيايند پاي كار آنها هم روحيه مي‌گيرند.

برادر محسن رضايي:

يگان‌ها قابل حل است. بايد دنبال اين مشكلات بود، پشتيباني، مهندسي و جناحين. اين سه تا را حل كنيم. زمان را بايد نه كم بگيريم و نه زياد بگيريم. بايد پيش ‌رفت كارها را يكي‌يكي كنترل كنيم. از نظر خود ما مثلاً بايد تمام سازمان‌دهي خشايار راه بيفتد، چك شود. مانورش را ببينيم، ممكن است يك هفته ديگر ممكن است دو هفته ديگر، نمي‌دانيم عمليات چه زماني است.

برادر علي شمخاني: وضع فعلي نيروها؟

برادر احمد غلامپور: حداكثر تا يك هفته ديگر اين نيرو هست. اين تصميم بايد گرفته شود كه بروند يا نروند.

برادر محسن رضايي جلسه را ترك كرد و جلسه با مديريت برادر شمخاني ادامه يافت. در جمع‌بندي حاصله نتايجي گرفته شد كه تكليف مسئله مورد نظر آقاي هاشمي يعني "تسريع در زمان عمليات" به خوبي روشن نشده. علاوه بر آن چنانچه برادر شمخاني نيز يادآور شد با وجود آنكه سپاه در چند منطقه تلاش مي‌گذارد. در عمل بيش از يكي از آنها را نمي‌تواند از نظر پشتيباني و مهندسي تدارك كند. در واقع اين يك تئوري بود كه در اجرا ضمانت نداشت - چنانچه بعدها همين‌طور شد.

در ادامه جلسه با طرح مشكلات و شرايط موجود، خود به خود محورهاي ديگري مطرح شد و به تدريج اساس اين‌گونه تلاش‌هاي نظامي به نوعي مورد سؤال واقع شد. پيرامون شرايط انجام عمليات سه مسئله زير مطرح شد.

 1- ما هيچ عملياتي را تضمين نمي‌كنيم كه پيروز شويم.(16)‌

2‌- هيچ عملياتي را تضمين نمي‌كنيم كه لو نرود.(17)‌

 3‌- هيچ وقت تابع جو سياسي نخواهيم بود.(18)‌

در مورد منطقه شلمچه نيز چند بحث وجود دارد: انجام كارهاي مهندسي كه زمان معقول مي‌خواهد حفاظت از عمليات، تأمين نيرو و حد گسترش در جناحين عمليات.

روند جلسه و تصميماتي كه اتخاذ شد در ادامه همان پيشنهادات سپاه و فعال كردن چند قرارگاه در چند منطقه بود و به نظر مي‌رسد عمليات در شلمچه دشوار است و امكان آن اندك است. برادر رحيم صفوي در همين زمينه مي‌گويد:

ما اينجا اين شرايط را داريم: دشمن هوشيار، قبراق، تجمع كرده و توپخانه‌‌اش را آورده، زمين تكه به تكه مسلح است، من با شناختي كه از اين زمين دارم، اينجا يك زمين بسيار پيچيده است، من مطمئنم اينجا رده به رده مين‌گذاري و سيم خاردار است ... الان دشمن هوشيار است.

با اين تصورات و برداشت‌ها حاضرين جلسه را به منظور جلسه با آقاي هاشمي رفسنجاني ترك مي‌كردند. پس از حضور برادران در جلسه با آقاي هاشمي رفسنجاني، برادر محسن راجع به مسائل و مناطق مختلف از جمله منطقه شلمچه توضيح داد پس از آن آقاي هاشمي رفسنجاني سؤال مي‌كند:

شما در مجموع نظرتان مثبت است ديگر؟ چون قبلاً هم به صورت خلاصه به من گفتيد اما با اين توضيحات كه داديد نظرتان در مجموع مثبت است.

برادر محسن رضايي:

نظرمان مثبت مي شود ان‌شاء‌الله يعني از اينجا نااميد نيستيم؟

آقاي هاشمي رفسنجاني:

نااميد نيستيد كه .... ‌‌[‌‌مكث كوتاه‌‌] شرايط جنگ الان به صورتي كه بايد از اينجا با تصميم برويم تهران بايد تصميم بگيريم ضمناً امام هم راضي نيستند. برادران بدانند امام قطعاً از تأخير در عمليات راضي نيستند. پيش از اينكه عمليات شروع شود ‌‌[كربلاي4]‌‌‌‌‌ ايشان يك جمله‌اي به من گفت كه من حالا زود مي‌دانم اين جمله را به شما بگويم. بعداً حالا وقت هست، من به تلخي آن جمله تا به حال از امام در مورد جنگ و رزمندگان نشنيده‌ام. چيز خوبي نبود، بعد هم خودشان مايل نبودند من نقل بكنم جمعي هم بودند، من تنها نبودم كه اين جمله را ايشان گفتند. ايشان ناراضي هستند از تأخيرها، و شايد هم بعد در تحليل ايشان يكي از عوامل ناموفقيت عمليات گذشته، تأخير يك ماهه گذشته بوده است. از حرف‌هاي ايشان من اين‌طور مي‌فهمم، تعبيري كه: اينها به انتظار اينكه داس پيدا كنند شمشير را از دست مي‌دهند.

آقاي هاشمي رفسنجاني: نسبت به اظهار نظراتي كه صورت گرفت مي‌گويد:

من از بحث‌هاي شما استفاده‌ كردم ولي جمع كردن نظرات شما مشكل است و توقع نكنيد كه فرماندهي همه شما را راضي كند. فرماندهي به يك جمع‌بندي كه رسيد تصميم مي‌گيرد.

برادر محسن رضايي:

ما نظرات برادران را مي‌گوييم ... اصلاً سياست اين نيست كه نفرات حرف بزنند. ما هيچ‌وقت در جنگ اين‌جوري نجنگيده‌ايم. برادرها پيشنهاد مي‌دهند. روي اين كار مي‌كنند. مثلاً اين پشتيباني كه مي‌گويند، ما بايد براي آن فكري بكنيم. ما بايد بنشينيم با هم بحث بكنيم كه مشكل پشتيباني چه مي‌شود. پيشنهادات مختلف مي‌آيد و به هر حال ما به يك راه‌كار مي‌رسيم. بعد كه وحدت نظر شد، آن موقع هر كس صحبت مي‌كند انسان فكر مي‌كند اينها تباني كرده‌اند كه همين‌طور حرف بزنند، درست هم هست چون ما بايد يك مقدار قبل از بحث‌ها به يك وحدت نظر مي‌رسيديم بعد صحبت مي‌كرديم. ولي ما مي‌خواستيم خود شما درگير جزئيات بشويد و كل مسائل منتقل بشود به شما. ‌‌[‌‌بنابراين‌]‌ قبل از اين كه ما خودمان جلساتي بگذاريم گفتيم حضرت‌عالي تشريف بياوريد الان پيشنهاد ما روشن است. پيشنهاد اول برادرها شلمچه است، منتهي مي‌رويم دنبال مشكلاتش كه آنها را حل بكنيم. منتهي اگر نظر مي‌خواهيد كه خوب اين يك عملياتي است كه صد در صد موفق مي‌شويم؟

آقاي هاشمي رفسنجاني:

100 %كه اين‌طور نيست.

برادر محسن رضايي:

اين را نمي‌شود الان جواب داد. ما بايد ببينيم چقدر درصد پشتيباني‌مان قابل حل است بعد مي‌توانيم بگوييم ان‌شاء‌الله مثلاً ما اين‌قدر درصد مي‌توانيم روي موفقيتش حساب كنيم ولي اينكه نظر ما باشد .....

آقاي هاشمي رفسنجاني:

من مي‌گويم بايد عمل كنيد. بايد نتيجه بگيريد كه اينجا عمل بكنيد.

برادر رحيم صفوي:

مشكلاتش را بايد حل بكنيم يا نه؟ بدون اينكه مشكلاتش را حل بكنيم برويم عمل كنيم؟

آقاي هاشمي رفسنجاني:

برويد حل كنيد، مشكلات اينجا لاينحل نيست.

برادر محسن رضايي:

برادرها مي‌گفتند كه اگر اينجا تكليف است ما دنبال حلش مي‌رويم.

آقاي هاشمي رفسنجاني:

بله تكليف است.

برادر محسن رضايي:

چون شما خودتان فرموديد كه حالا بگوييد مخالفيد يا موافقيد؟ اينها مي‌گفتند به نظر ما مشكل است چپ و راستمان. ولي اين مشكلات بحث نظامي بايد رويش بشود و راه‌حل پيدا بشود تدبير شود. به هر حال اين‌طور نيست كه حالا كسي نااميد شده از اينجا كه قابل عمل نيست، براي اينكه اين كاري است كه ما تازه با اين صورت شروع كرده‌ايم. ما قبلاً در عمليات قبلي، مي‌خواستيم يك منطقه‌اي را از اينجا [‌‌‌‌شلمچه بگيريم‌]‌ اصلاً بحث اينكه بياييم در اينجا از فضاي بيش‌تري استفاده كنيم و تمام نيرو و قدرتمان را متمركز كنيم اينجا، بحث نبود ...

با اين توضيحات جديد تغييراتي‌‌[ايجاد]‌‌‌ شده كه بايد اين با برادرها بحث بشود. من از جانب برادران مي‌گويم اينها همه‌شان تكليف را انجام مي‌دهند، عاشقانه هم انجام مي‌دهند و خودشان اول خط قرار مي‌گيرند، از فرمانده قرارگاه تا فرمانده لشكر اين بيانگر اين است كه واقعاً تمايل دارند و آماده هستند، منتهي شما اجازه بفرماييد كه ما براي بالا بردن موفقيت، مشكلاتمان را به هر تدبيري شده حل بكنيم. و حتي اينجا [كربلاي4‌‌]‌‌‌‌‌ واقعاً همه در ذهنشان بود كه حتي يك روز عقب بيفتد، منتهي چون احساس مي‌شد منطقه ممكن است لو برود و ما تمايل حضرت‌عالي را هم ديديم، براي اينكه سرعت بدهيم، يك روز زودتر، يعني همان روزي كه در ذهن حضرت‌عالي بود، همان را انتخاب كرديم. الان اينجا هم همين‌طور، هيچ فرقي ندارد.

آقاي هاشمي رفسنجاني:

تمايل ما كه اون يك ماه قبلش بود و ...

برادر محسن رضايي با اشاره به تجربه عمليات كربلاي4 مي‌گويد:

بايد ما ديگه پشت دستمان را داغ بكنيم كه ... ما فشار بايد بياوريم كه امكانات بگيريم، فشار بياوريم از يك جا امكاناتي را جمع بكنيم و بياوريم ما بايد به امكانات اعتماد نكنيم. همان كاري كه در فاو كرديم. رمز موفقيت ما در فاو اين بود كه تا آخرين روز هي دعوا كرديم ولي پيش خودمان هيچ اعتمادي نكرديم. مثلاً ما گفتيم خط اول را بگيرند ...

آقاي هاشمي رفسنجاني:

شما عنصر توكل برايتان اصالت زيادي داشت الان عمليات‌هايي را كه حالا وارد مي‌شويد همگي چندين برابر زمان‌هاي قبل امكانات داريد الان هر لشكر سپاه مثل يك سپاه قديم است ...

برادر محسن رضايي در مورد عمليات كربلا4 اشاره مي‌كند كه طرح قبلي توسعه‌طلبانه بود و فكر مي‌كرديم حالا با يك عمليات، جنگ را تمام خواهيم كرد.

آقاي هاشمي رفسنجاني:

الان شما مي‌گوييد پشتيباني، پشتيباني يك چيزي است كه از 50 تا خشايار شروع مي‌شود تا 200 تا خشايار ... همين جا كه شما مي‌گوييد ممكن است اين‌قدر سر اين جاده معطل كنيد كه دشمن دقيقاً بفهمد كه شما داريد اينجا چه كار مي‌كنيد. دشمن هم بيايد اينجا مقابل شما بايستد اگر بناست اين‌جور بشود باز اين عين مسائل قبلي خواهد شد اينجا‌‌[‌شلمچه ‌‌]‌ قبلاً شما وارد شده‌ايد و خط را هم شكسته‌ايد منتهي حالا بايد يك مقدار قوي‌تر عمل كنيد ... بايد سريع‌تر عمل كنيد، [‌‌ ‌‌‌نه اينكه‌]دوباره بمانيد، يك مدتي بنشينيد سر اين مسائل بحث بكنيد. الان شرايط ما اين نيست ديروز آمده‌اند در غرب بمب شيميايي ريخته‌اند، مسجد سليمان را خراب كرده‌اند، يك مقدار امكانات شما را گرفته‌اند ديگر فردا شما يك روز هاگ‌تان را مي‌گيرند و فردا ‌ديگه‌ هاگ نداريد كه بياوريد. هر روزي شما يك چيزي به دست مي‌آوريد ولي چيز زيادي را از دست مي‌دهيد. اين يك ماه كه معطل شده‌ايد يك بار 40 هلي‌كوپتر در باختران از ما زده‌اند 40 تا هلي‌كوپتر هم در مقدمه اين عمليات از رده خارج شد. 40 تا هلي‌كوپتر شما چه به دست آورده‌ايد كه اين‌قدر از دست داده‌ايد؟ امروز 9 تا خلبان شهيد شده كه اينها هم نهايي بوده‌اند كه مي‌خواسته‌اند در عمليات شما را پشتيباني كنند. فردا يك جاي ديگر را مي‌زنند، ما كه يك منبع خاص نداريم كه خودمان را تقويت كنيم، هر روزي كه مي‌گذرد، همين امكاناتمان هم از دست مي‌رود عنصر توكل را قوي كنيد خداوند اين‌همه نيرو به شما داده، اين‌همه آشنايي با منطقه داريد، رفته‌ايد، برگشته‌ايد.

برادر محسن رضايي:

عقبه‌هاي ما پاي كار حاضر است اينجا.

آقاي هاشمي رفسنجاني:

خيلي خوب، اگر پاي كار است ديگه ... اينها عواملي نباشد كه سرد شود.

برادر محسن رضايي:

از نظر زماني زودترين جايي كه مي‌توانيم، عمل كنيم اينجاست [شلمچه‌‌‌]‌.‌‌

آقاي هاشمي رفسنجاني:

همين زودتر شما، مي‌تواند تا سه هفته ديگر طول بكشد. اگر ما بخواهيم همين‌طوري صبر كنيم، اگر بخواهيم اين‌جور صبر كنيم كه نمي‌شود. اين‌‌همه نيرو داريد. "ما بايد با اين همه نيرويي كه در جبهه داريم هر روز يك كاري انجام مي‌داديم." الان ما هر روز داريم مي‌خوريم. يا يك بيمارستان‌مان خراب شده يا شهرمان خراب شده يا نيروگاه‌همان خراب شده: ما طرفدار ادامه جنگ هستيم و هيچ چيزي هم به دست نمي‌آوريم. الان هفت ماه است شش ماه است منتظر اين عمليات هستيم و هر روز هم خورده‌ايم. شما اگر نگاه بكنيد يا كشتي از ما زده‌اند يا پل زده‌اند، يا قطار زده‌اند، يا كارخانه زده‌اند، شهر زده‌اند در تمام اين مدت ما تحليل رفته‌ايم كه همه‌اش مربوط به جنگ است. الان شما براي اون هفته كه پيش شما بودم حدس زدم كه داريد اين‌قدر براي شما خمپاره مي‌سازيم. كارخانه‌هاي برق ما الان نصفه كار مي‌كنند آقاي رفيق‌دوست مي‌خواهد براي شما قايق بسازد. من كه آنجا بودم، برق نبود. يعني خاموش است و كارخانه كار نمي‌كند در صورتي‌ كه سه هفته پيش اين‌طوري نبود. تمام كارخانه كار مي‌كردند. فردا ممكن است كارخانه نداشته باشيد. اين چه بعدي دارد كه دوباره فردا بيايند اراك را بزنند و ما كارخانه نداشته باشيم كه براي شما خمپاره بسازد. اين‌طور نمي‌توانيم. خيال مي‌كنند چيزي به دست مي‌آوريم؟ تأخيرها براي شما شكننده است آفت است الان براي ما روحيه‌هايمان را تضعيف مي‌كند. خيلي داريم ضرر مي‌كنيم. تصميم بگيرند. توكل بر خدا كنيد، در حد معقول هم امكانات داريد. قدرت ‌[‌‌هم‌]‌‌ مي‌رسد.

آقاي هاشمي رفسنجاني مسئله را تمام شده فرض مي‌كند و به تعيين زمان انجام عمليات مي‌پردازد:

خوب، من مثلاً حداكثر يك هفته ديگر را از همين تاريخ منطقي مي‌دانم. امروز جمعه است تا يك هفته ديگر به شما فرصت مي‌دهم. عمليات دوم هم كه بنا است در غرب انجام شود، حداكثر بايد تا آخر اين برج انجام شود. ارتش آنجا آماده است، بقيه آقايان بروند آنجا - اون‌هايي كه مي‌خواهند بروند آنجا. بروند كار بكنند، ارتش بيايد بيرون، مهندسي آنجا را تقويت بكنيم اين‌جور بايد عمليات پشت سر هم انجام شود.

برادر محسن رضايي:

در جمع‌بندي برادران هست كه هم در اين رابطه و هم در آن منطقه ‌[غرب‌‌]‌... ‌‌

آقاي هاشمي مجدداً بر روي زمان تأكيد مي‌كند:

من يك هفته مي‌گويم. يعني با سياست گذشته‌اي كه در جبهه بود مخالف هستم يعني اگر آقايان قبول دارند فرماندهي را و فكر مي‌كنند ... البته اين‌طور نيست بگويم امام گفته‌اند يك هفته ولي امام با تأخير مخالف است. يعني امام تأخير را آفت مي‌دانند شما يادتان است خودتان آنجا بوديد، امام به شما گفتند كه ولو با چيز شده، شما هر روز ايذايي بكنيد، نگفتند؟ كدام سياست اجرا، شد؟

برادر محسن رضايي:

اين به خاطر اين است كه ما لقمه را بزرگ مي‌گيريم.

آقاي هاشمي رفسنجاني:

اين درست نيست.

برادر محسن رضايي:

اين را شما تعيين كنيد.

آقاي هاشمي رفسنجاني:

من الان دارم تعيين مي‌كنم.

برادر محسن رضايي:

شما اگر بخواهيد آن سياست را عمل بكنيد، مي‌شود سريع و پشت هر هم عمل بكنيم و پشت سر هم ضربه بزنيم.

آقاي هاشمي رفسنجاني:

اگر نمي‌توانيد يعني واقعا... ً حالا شما عمليات شلمچه را برويد انجام بدهيد.

برادر محسن رضايي:

حالا كوچك بگيريم اگر شد گسترش بدهيم، گسترش مي‌دهيم اگر نشد يك چيز حداقلي به دست آورده باشيم.

آقاي هاشمي رفسنجاني:

دائماً بايد بجنگيد، شما مي‌توانيد در فاو برويد به سمت پل ام‌القصر، چزابه طرحي كه داشتيم انجام بدهيد ... اصلاً مهلت ندهيد. اين‌جوري جنگ را راكد كرده‌ايد. ملت ما هم بنده‌هاي خدا هستند. شما برويد صف‌هاي بنزين را ببينيد مردم ... پدر و مادر خود شما هستند ديگه. شب اصلاً تهران با هواي سرد برق قطع مي‌شود، مردم سه يا چهار ساعت نه آب دارند نه بنزين دارند، همه صبر مي‌كنند به اميد جبهه. ما هم با خيال راحت نشسته‌ايم فكر مي‌كنيم حالا ... با مردم همه مواجه نمي‌شويم و فكر مي‌كنيم دارد كار تمام مي‌شود.

آقاي هاشمي رفسنجاني با اين اظهارات مجدداً وضعيت كلي سياسي - اجتماعي جامعه را يادآور كرده و نسبت به تأخير در عمليات انتقاد مي‌كند و تلويحاً نارضايتي امام را نيز مطرح مي‌كند ... برخي برادران چنين استنباط كردند كه آقاي هاشمي گمان مي‌كنند در برادران نسبت به ادامه جنگ و انجام عمليات ترديدي وجود دارد لذا برادر محمد كوثري فرماند لشكر27 محمد رسول‌الله(ص) اجازه صحبت خواسته و مسائل زير را بيان مي‌كند:

به گفته خود شما و حضرت امام تدبير است. ما وضعيت مردم را مي‌بينيم، من خودم را مي‌گويم، هر چند شايد ريا شود ولي عيبي ندارد. من بچه اولم وقتي به دنيا آمد او را نديدم و چند روز بعد وقتي به خانه رفتم با تن مجروح بودم. فرزند دومم به دنيا آمده هنوز او را نديده‌ام آن چيزي كه مي‌خواهيم موفقيت و پيروزي است. اگر بگوييد عاشورايي بجنگيد، مي‌جنگيم. اين چيزهايي است كه بچه‌ها مي‌خواهند ولي تحت فشار هستند. فكرشان بيش از اين نمي‌رسد.

پيشنهاد دارم: نيروهاي دشمن از تانك و زرهي وحشت دارند ما اينها را جمع كنيم يك جا عمل كنيم. اين تلفاتي را كه مي‌خواهيم به مرور زمان بدهيم يك دفعه بدهيم و كار را يك سره كنيم.

آقاي هاشمي رفسنجاني:

وسوسه در تأمين امكانات زياد، مشكلات ايجاد مي‌كند، در حد معقول خوب است. ما يك هفته زمان مي‌دهيم.

برادر احمد كاظمي:

دو يا سه روز به ما فرصت بدهيد يك‌جا را پيدا كنيم و بعد شما يك هفته وقت بدهيد.

برادر محسن رضايي:

ما فرمانده اينها هستيم و اين را بگذاريد بر عهده ما 9 روز وقت بدهيد يك هفته ديگر بياييد به شما گزارش بدهيم.

آقاي هاشمي:

براي عمليات وقت تعيين مي‌كنيم.

برادر مرتضي قرباني:

هر چه شما بفرماييد. امر شما بالاي چشم ماست. شما نماينده امام هستيد. پيشنهاد مي‌كنيم هر كس مي‌خواهد اينجا عمل كند بيايد پاي كار و گر نه برود غرب. اگر اينجا باز شد دنبال ما بيايند.

مجدداً مشكل نگهداري نيروها مطرح مي‌شود.

برادر مرتضي قرباني:

"ما نيروهايمان را تا 10 روز بيشتر نمي‌توانيم نگه داريم، چون كشاورز هستند .... منتهي بايد توجيه شوند و مسئولين براي آنها سخن‌راني كنند."

قرار بر اين شد آقاي هاشمي رفسنجاني: در اين رابطه پيامي را براي نيروها ارسال نمايد. سپس آقاي هاشمي رفسنجاني عمليات غرب را اشاره مي‌كند و مي‌گويد: قرارگاه نجف و عناصرش پاي كار بروند و قرار شد ميان فرماندهي نيروي زميني سپاه پاسداران و نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي جلسه هماهنگي گذاشته شود.

پس از آنكه جلسه پايان گرفت بحث‌هاي پراكنده‌اي در زمينه‌هاي مختلف مطرح شد. ليكن قبل از بحث در مورد آنها آقاي هاشمي رفسنجاني چنين مي‌گويد:

"ما عمليات محدود يك فرضمان بود كه اگر شلمچه نشد، عمليات محدود را انجام بدهيم."

مطلب فوق حاكي از تصميم فرماندهي كل جنگ مبني بر انجام عمليات، به هر شكل ممكن - محدود، گسترده و ... - بود كه با قطعي شدن عمليات شلمچه، جلسه خاتمه يافت و عملاً فرصت لازم براي بحث و بررسي پيرامون عمليات محدود فراهم نشد.

پس از بحث‌هايي كه انجام گرفت آقاي هاشمي رفسنجاني با توجه به اينكه انجام عمليات تصويب شد در مورد ادامه حضورشان در منطقه سؤال مي‌كند:

اگر لازم است من بمانم، مي‌مانم.

برادر محسن رضايي:

شما يك جلسه با مهندسي بگذاريد. چون كمپرسي مي‌خواهند، اگر اين جلسه را بگذاريد ما كاري نداريم.

اصلي شدن اقدامات آمادگي در شلمچه‌

پس از قطعي شدن انجام عمليات در شلمچه و تعيين يك هفته فرصت براي كسب آمادگي، طبعاً روال كار بايستي متناسب با اين مسئله تغيير مي‌كرد. در واقع يك تلاش فوق تصور لازم بود تا در اين زمان محدود انبوه مشكلات كه به ظاهر پايان‌ناپذير جلوه مي‌كرد. حتي‌المقدور حل شده و يك آمادگي نسبي براي انجام عمليات به وجود آيد. بلافاصله پس از اتمام جلسه با آقاي هاشمي رفسنجاني، فرماندهي كل سپاه در همان محل جلسه‌اي را با فرماندهان قرارگاه‌ها و يگان‌ها برگزار كرد. اين جلسه كه از حدود ساعت  21- تاريخ 11/10/1365 -‌شروع شد و تا نيمه شب ادامه يافت، مبدا، حركت جديدي شد و باعث ايجاد تحرك و سرعت فوق‌العاده‌اي در پيش‌رفت كارها گرديد.

جلسه با اين تأكيد برادر محسن رضايي شروع مي‌شود: بنا را بگذاريد حتماً عمليات انجام شود، ولو محدود.(19)‌

وي سپس روال جلسه را به شكل زير تعيين مي‌كند: اول روي عقبه‌ها كار كنيم كه چه راه‌حلي مي‌شود پيدا كرد(20) تأكيد كلي اين بود كه: "امشب بايد به نتيجه برسيم"(21)‌

با توجه به تهديدهاي موجود نسبت به انجام عمليات در شلمچه، درگير شدن همه يگان‌ها و مسئولين و پذيرش مسئوليت و مأموريت در اين منطقه امر مهمي است و اگر اين امر محقق شود، مي‌توان اميدوار بود كه اقدامات لازم انجام شود. برادر محسن رضايي اين مطلب را چنين مطرح مي‌كند:

لشگرهايي كه كار كرده‌اند آمادگي خود را بگويند تا دنبال پشتيبان مشخص كنيم."(22)‌

شور و شعف خاص حاكم بر جلسه باعث مي‌شود كه پس از اظهارات برادر محسن، يگان‌هاي دنبال پشتيبان به صورت داوطلبانه تعيين شوند.

برادر مرتضي قرباني:

"من با قاسم سليماني مي‌رويم و هر چه امكانات داريم با هم يكي مي‌كنيم."(23)‌

برادر احمد كاظمي:

"ما با حسين خرازي به كمك امين شريعتي مي‌رويم."(24)‌

برادر غلامرضا جعفري (فرمانده لشكر17):

"ما با لشكر5 نصر عقبه‌مان يكي است با هم مي‌رويم."(25)‌

تغيير ناگهاني وضعيت و شور و حال حاكم بر جلسه و به خصوص پذيرفتن داوطلبانه مأموريت از سوي لشكرهاي25، 14، و 8 نجف غيرمنتظره بود و بيم آن مي‌رفت كه پس از جلسه و در برخورد با واقعيت‌ها، مشكلاتي به وجود آيد.

در ادامه پيرامون مسائل مختلفي بحث و بررسي شد و در پايان جلسه نسبت به چند مسئله اساسي تصميم‌گيري شد: تعيين سازمان قرارگاه‌ها و خط حد يگان‌ها، تقسيم جاده‌ها و تقسيم عقبه‌ها.

در مورد سازمان قرارگاه‌ها تصميم زير گرفته شد:

‌بر اساس بحث‌هاي انجام شده و با توجه به اينكه زمين پنج ضلعي با جناح راست منطقه عمليات و نيز سرپل‌گيري در غرب كانال پرورش ماهي و آزادسازي جاده شلمچه مجموعاً يك مأموريت واحد را تشكيل مي‌دادند، چنين تصميم گرفته شد كه قرارگاه كربلا جا پاي اوليه را تصرف كند و سپس قرارگاه‌هاي قدس و نجف مأموريت عبور و تعميق عمليات را انجام دهند.

در مورد مسائل ضروري ديگري از قبيل حفاظت، تردد، تظاهر به ادامه شناسايي در منطقه كربلاي4 و ... نيز تصميم‌گيري شد بر اساس نتايج جلسه، تلاش‌هاي گسترده و بي‌وقفه برادران سپاه با حجمي قابل توجه ادامه يافت. در اين مرحله كه شش روز - تا مراجعت مجدد آقاي هاشمي رفسنجاني به منطقه در 17/16/ 1365 - بيشتر طول نكشيد. اقداماتي در محورهاي زير انجام شد كه به صورت مختصر به آنها اشاره مي‌شود:

- طراحي مانور و تعيين خط حد يگان‌ها

- برگزاري مانور نفربرهاي خشايار

- طراحي عبور و پشتيباني‌

- فعاليت‌هاي مهندسي‌

طرح مانور و تعيين خط حد يگان‌ها

از آنجا كه قرارگاه كربلا در تدبير كلي در مرحله اول عمليات، نقش اصلي و تعيين كننده داشت لذا در بحث‌هاي طراحي مانور بيشتر پيرامون مانور قرارگاه كربلا بحث و بررسي مي‌شد و مسائل قرارگاه‌هاي قدس و نجف در اولويت دوم قرار داشتند و مأموريت آنها عمدتاً متكي به موفقيت و موقعيت آني قرارگاه كربلا بود.

1- قرارگاه كربلا

وضعيت دشمن

پس از عمليات كربلاي4 بيش‌ترين تلاش دشمن در جناح راست عمليات واقع در شرق كانال ماهي مشاهده مي‌شد دشمن در اين منطقه به منظور تكميل سيلبندهاي خود تلاش چشم‌گيري انجام مي‌داد، به صورتي كه شب‌ها تردد صد دستگاه كمپرسي با چراغ روشن در منطقه قابل مشاهده است. شكسته شدن خط دشمن در پنج ضلعي حساسيت خاصي را براي او ايجاد كرد. دشمن علاوه بر ترميم سنگرها و مواضع آسيب ديده در عمليات كربلا4 نيروهاي مستقر در پنج ضلعي را نيز تعويض كرده است. نيروهاي جديد كلاه و لباس‌هايشان با نيروهاي قبلي فرق داشته و نسبتاً آماده‌تر به نظر مي‌رسند.

آتش دشمن نيز بر خلاف روزهاي اول - پس از كربلاي 4 -به مرور سبك‌تر شد، اما دكل‌هاي ديده‌باني و رازيت‌هاي دشمن همچنان فعال هستند معابر و تحركات ما در عمق را با حساسيت كنترل مي‌كنند.

در تاريخ 17/10/1365 ديده‌بان خودي از روي دكل گزارش مي‌دهد كه چند جيپ فرماندهي به منطقه آمده و از بالاي دكل نسبت به منطقه توجيه شدند. از ظواهر امر و برخوردهايي كه انجام مي‌گرفت جنس استنباط شد كه آنها از فرماندهان رده بالاي ارتش عراق هستند.

شناسايي‌

نيروهاي شناسايي در اين فاصله نسبت به اندازه‌گيري عمق آب و پيدا كردن راه‌كارهاي مناسب اقدام كردند. قرارگاه كربلا در مجموع 19 تا 20 راه‌كار پيدا كرده بود كه به ترتيب از راست عبارتند از:

تيپ الغدير4 راه‌كار، لشكر المهدي2 راه‌كار، لشكر ثارالله 2 راه‌كار - كه قرار شد يكي راه‌كار ديگر هم اضافه كند - ، لشكر عاشورا 4 راه‌كار، لشكر 19 فجر 3 تا 4 راه‌كار و لشكر سيدالشهدا 3 راه‌كار.

كمين‌هاي دشمن نيز شناسايي شدند تا به هنگام عمليات منهدم شوند. نكته قابل توجهي كه در شناسايي‌ها به دست آمد اينكه يك جاده قديمي در قسمت آب گرفتگي شرق كانال ماهي وجود دارد كه فقط 20 تا 30 سانتي‌متر آب روي آن را پوشانده است. جاده ياد شده به عنوان يك معضل در تردد قايق‌ها محسوب مي‌شد كه مي‌بايست در نقطه مطلوبي شكافته شود. پس از شناسايي‌هاي بعدي مشخص شد در قسمتي از جاده شكافي وجود دارد كه خود به خود مانع بودن جاده را برطرف مي‌كرد.

همچنين يك كانال ارتباطي در مقابل شلمچه وجود دارد كه در صورت تناسب عرض و عمق آب آن براي تردد قايق‌ها مناسب به نظر مي‌رسيد. عناصر شناسايي تلاش‌هايي را به منظور كسب شناسايي دقيق كانال و اطمينان از قابليت استفاده از آن، اقداماتي را انجام دادند كه در مجموع موفقيت‌آميز بود.

طرح مانور

قرارگاه كربلا بر اساس مأموريت و هدف خود كه مي‌بايد ابتدا جاپاي مشخصي را تصرف كند تا مقدمات عبور قرارگاه‌هاي قدس و نجف فراهم شود مانور زير را طراحي كرد:

تيپ18 الغدير مأموريت تصرف سيلبندهاي جديدالحداث دشمن را بر عهده داشت تا بدين‌وسيله با ايجاد بريدگي بر روي سيلبندها و تأمين پل، تهديد دشمن در جناح راست را برطرف كند. اين تيپ با توجه به اينكه پيش‌بيني مي‌كرد فشار زيادي از سوي دشمن در اين محور آورده خواهد شد. نسبت به مأموريت فوق ترديد داشت و آن را قبول نمي‌كرد به همين جهت در مقايسه با ساير يگان‌ها ديرتر پاي ‌كار رفت.

لشگر33 المهدي روي پد بوبيان و پاسگاه بوبيان عمل مي‌كرد تا به كمك تيپ الغدير ضريب اطمينان حفظ جناح راست را بالا برده و ترديد تيپ الغدير را نيز برطرف نمايد.

در مجموع آنچه به عنوان مأموريت تيپ الغدير و لشكر33 المهدي(ع) تعيين شده بود گذشته از حفظ جناح راست عقبه كلي عمليات و عقبه يگان‌هاي عبور كننده را نيز تأمين مي‌كرد.

لشكر41 ثارالله(ع) مأموريت داشت تا بعد از پاك‌سازي جاده و پل دشمن، يك سرپل در غرب كانال ماهي بگيرد.

لشكر25 كربلا مأموريت داشت پس از تأمين سرپل از سوي لشكر41 ثارالله(ع) در درجه اول از اين لشكر عبور كند و در صورتي‌ كه چنين امكاني فراهم نيامد با عبور از لشكر 31 عاشورا - از داخل پنج ضلعي - به سمت راست، و پشت كانال ماهي رفته و سرپل را تأمين كند. علاوه بر اين گرفتن جاپا در پشت پوزه كانال ماهيگيري - معروف به مثلثي - مأموريت مشترك لشگرهاي 25 كربلا و 31 عاشورا بود. در اين صورت جاپاي ياد شده مي‌توانست عقبه خشكي را براي سرپل غرب كانال ماهي تأمين نمايد.

مأموريت تأمين پنج ضلعي بر عهده سه لشكر بود كه به ترتيب از راست به چپ عبارت‌اند: لشكر31 عاشورا، لشكر19 فجر و لشكر10 سيدالشهدا(ع). آنها مأموريت داشتند پس از تصرف و تأمين پنج ضلعي با عبور از كانال معروف به هفت دهنه، جاده شلمچه را باز كنند تا مقدمات عبور قرارگاه‌هاي قدس و نجف فراهم شود.

لشكر31 عاشورا مأموريت داشت در قسمت جنوبي منطقه پنج ضلعي با سرعت و بلافاصله خود را به كانال ماهي‌گيري برساند و پس از حضور در گوشه پنج ضلعي، تنها جاده دشمن را كه به داخل پنج ضلعي منتهي مي‌شود قطع كند و سپس در كنار لشگر 25 كربلا جاپاي مناسبي را در مثلثي پشت كانال تصرف نمايد.

لشكر19 فجر با توجه به تجربه عمليات كربلا4 در همان منطقه مجدداً مأموريت داشت كه در حد فاصل لشكر31 عاشورا در سمت راست و لشكر10 سيدالشهدا (ع) در سمت چپ، پاك‌سازي خط و قرارگاه دشمن تا جلوي جاده آسفالته را انجام دهد.

لشكر10 سيدالشهدا(ع) مأموريت داشت بر روي خط اول و دوم دشمن عمل كرده و اقدام به پاك‌سازي آنها كند تا جاده شلمچه باز شود.

چنانچه در طرح مانور مشخص است اتكاي عمده عمليات براي باز شدن جاده شلمچه و در نتيجه عبور دو قرارگاه قدس و نجف، متكي به توانايي و سرعت لشكر10 سيدالشهدا(ع) براي شكستن خط دشمن و باز نمودن جاده شلمچه و جاده شمالي آن مي‌باشد. قسمتي از ترديدها و انتقادهاي مطرح شده به طرح مانور در همين مورد بود، لذا در آخرين لحظات قبل از شروع عمليات برادر رحيم صفوي به قائم مقام لشكر14 امام حسين(ع) تذكر داد كه براي باز شدن جاده شلمچه و جاده شمالي آن خيلي متكي به لشكر10 سيدالشهدا(ع) نباشيد و به آنها كمك كنيد.

احتمالات و فرضيات‌

با توجه به رده‌هاي مختلف استحكامات دشمن، به نظر مي‌رسيد تكرار مجدد عمليات از همان محورهاي قبلي در پنج ضلعي مشكلاتي را ايجاد كند. برادر محسن رضايي مي‌گويد:

يك احتمال اين است كه ما نتوانيم از پنج ضلعي بيرون برويم(26) و از طرفي به محض آغاز درگيري، دشمن نسبت به پنج ضلعي و جاده شلمچه با حساسيت بيش‌تري برخورد خواهد كرد در اين صورت ما بايد تلاشمان با عبور از كانال پرورش ماهي به پشت شلمچه باشد(27) هر چند اين مسئله به غافل‌گير كردن دشمن نسبت به سمت تك نزديك‌تر بود، ليكن عبور از كانال پرورش ماهي مشكلات عديده‌اي داشت و چون درگيري دير شروع مي‌شود، با هوشيار شدن دشمن امكان عبور از سيلبندها و كانال پرورش ماهي ضعيف مي‌شود. به هر حال راه‌حل اين بود كه ما بايد يك سرپل در مقابل جاده شلمچه بگيريم و سپس جاده را باز كنيم.(28)‌

از مجموع بحث‌هاي انجام شده استنباط مي‌شود كه نسبت به عبور از كانال ماهي‌گيري به علت غفلت بيشتر دشمن از آن محور و نيز قوت لشكرهاي عمل كننده - 25 كربلا، 41ثارالله، 31عاشورا - اطمينان بيش‌تري وجود دارد. برادر محسن رضايي به برادر شمخاني مي‌گويد.

"نوك پيكان عبور از كانال پرورش ماهي خيلي خوب است. در اينجا مشكل پاك‌سازي نداريم ولي بايد خوب ترابري انجام دهيم و راه‌حل آن استفاده از خشايار و همكاري و همياري يگان‌ها با يكديگر است.(29)‌

فرضيات و احتمالات مختلفي مورد بحث و بررسي قرار مي‌گيرد كه در تصميم‌گيري‌هاي بعدي نيز بي‌تأثير نبود. وقتي اهميت عبور از كانال پرورش ماهي و نيز احتمال باز نشدن جاده شلمچه مطرح شد، بر اساس آن "عبور و پشتيباني" طراحي شد و يا هنگامي كه احتمال هوشياري دشمن و مشكل بودن پيش‌روي نيروها مطرح گرديد، ضرورت به كارگيري آتش شكل جدي‌تري به خود گرفت.

تمركز آتش‌

چنانچه اشاره شد يكي از مهم‌ترين مسائل عمليات به كارگيري صحيح و مناسب "آتش" مي‌باشد؛ خصوصاً با اين فرض و پيش‌بيني كه حركت نيروها از سرعت لازم برخوردار نخواهد بود و در شلمچه نيروها بايستي با دشمن هوشيار كه در ميان استحكامات موضع گرفته روبه‌رو شده و سينه به سينه و رده به رده، جنگ و درگيري داشته باشد. براي رفع اين مشكل تصميم گرفته كه از حجم سنگين آتش به صورت تمركزي استفاده شود تا دشمن را زمين‌گير كرده و تحرك و جابه‌جايي او را محدود كنند.

فرماندهي قرارگاه كربلا در اين مورد مي‌گويد:

ما پيشنهاد داديم وقتي كه درگيري شروع شد يك آتش سنگين از كانال داخل پنج ضلعي تا كانال زوجي و ماهي ريخته شود تا موقعي كه نيروها به آنجا مي‌رسند و دنبال پشتيبان مي‌خواهد عبور كند، نيروي قابل توجيهي با آنها درگير نشود.(30)‌

در اين مورد بحث‌هاي مختلفي انجام شد و چنين تصميم گرفته شد كه لازمه اجرا و تمركز آتش، هماهنگي آتش هر سه قرارگاه با يكديگر مي‌باشد، لذا برادر محسن رضايي ابلاغ كرد كه:

"در ساعت "س" قرارگاه كربلا تك خود را آغاز مي‌كند و قرارگاه‌هاي قدس و نجف آتش‌هاي مستقيم و منحني را طبق طرح آتش اجرا مي‌كنند."(31)‌

به‌كارگيري زرهي‌

در اين عمليات استفاده از نيروي زرهي به دو دليل عمده مطرح شد: يكي وجود استحكامات و مواضع پيچيده دشمن، كه در واقع درگيري و جنگ سختي را پيش‌بيني و ترسيم مي‌كرد و ديگري اهميت زمين شلمچه براي دشمن و فشارهايي كه متعاقباً وارد خواهد كرد. گذشته از اينكه حضور تانك در منطقه موجب تقويت روحيه نيروهاي خودي و رعب و وحشت دشمن مي‌شود. براي جنگ با دشمن و پيش‌روي در عمق مواضع او نيز ضرورت استفاده از زرهي اجتناب‌ناپذير بود اولويت به كارگيري نيروي زرهي به دو قرارگاه قدس و نجف كه مأموريت تعميق عمليات را بر عهده داشتند، داده شد.

مأموريت نيروي زرهي بدين شكل طراحي شد:

 1- "عمليات نصر" در جناح راست با مأموريت پشتيباني از تيپ الغدير و لشكر33 المهدي(ع)

 2- "عمليات ذوالفقار" در عمق با عبور از كانال پرورش ماهي، در صورتي كه زمين منطقه مساعد بود. از سوي ديگر لشكرهاي41 ثارالله(ع)، 25كربلا و 31عاشورا انجام شود.

 3- "عمليات فتح" واقع در پنج ضلعي با پشتيباني از لشكرهاي 10سيدالشهدا(ع) و 19فجر.

 4- "عمليات رعد" با پشتيباني از لشكرهاي 17علي‌بن ابي‌طالب(ع) و 5‌‌نصر.

قرارگاه قدس‌

قرارگاه قدس مأموريت داشت كه پس از تصرف جاپايي كه قرارگاه كربلا در منطقه شلمچه مي‌گيرد، خط را تحويل بگيرد و ابتدا با لشگرهاي 14امام حسين(ع) و 8نجف به پشت نهر دو عيجي برود و پس از آن لشكرهاي 27محمد رسول‌الله(ص) و 7ولي‌عصر(عج) و تيپ44 قمر بني‌هاشم(ع) به سمت كانال زوجي پيش‌روي كنند.

البته با توجه به كاهش توان لشكر14 امام حسين(ع) كه به علت عمليات كربلاي4 به وجود آمد، تيپ44 قمر بني‌هاشم(ع) در احتياط آن قرار گرفت همچنين قرار شد كه در مرحله دوم لشكر‌14‌‌امام حسين(ع) به تيپ قمر بني‌هاشم(ع) و لشگر 8نجف به لشگر 7ولي‌عصر(عج) براي تأمين كانال زوجي كمك نمايند.

مانور قرارگاه "قدس" متكي بر اين فرض بود كه پس از تأمين جاپا از سوي قرارگاه كربلا، عمليات خود را آغاز كند. با توجه به ترديدي كه نسبت به توان لشكر 10سيدالشهدا(ع) براي شكستن خط وجود داشت و با توجه به پيش‌بيني هوشيار بودن دشمن و كند شدن پيش‌روي نيروها در پنج ضلعي، موفقيت قرارگاه قدس متزلزل و نامطمئن به نظر مي‌آمد. چنانچه فرماندهي لشكر 14‌امام حسين(ع) در مورد توجيه نيروهاي خود نسبت به ميزان موفقيت عمليات مي‌گويد:

"ما بچه‌ها را اين‌جور توجيه كرده‌ايم كه اينجا جز معجزه چيز ديگري خط را باز نمي‌كند."(32)‌

نحوه هماهنگي و چگونگي "عبور قرارگاه از قرارگاه" نيز يكي از مسائل عمده‌اي بود كه همه اذهان را به خود مشغول مي‌كرد به طوري كه گاهي بحث را به مرز انجام نشدن عمليات مي‌رساند. فرماندهي قرارگاه قدس از قول فرماندهان لشكرهاي14 و 8 مي‌گويد:

"يك بحثي حسين خرازي و كاظمي دارند و مي‌گويند تا پنج ضلعي تأمين نشده ما را وارد عمليات نكنيد."(33)‌

البته مسئله عبور و معضلات آن تنها مختص به قرارگاه قدس نبود زيرا كه قرارگاه نجف نيز ابتدا بايد لشكر 17 و 5 نصر را عبور مي‌داد و در اين زمينه مشكلاتي داشتند. قائم مقام‌لشكر17‌علي‌بن ابي‌طالب(ع) نسبت به امكان شكسته نشدن خط از سوي لشكر10 اشاره مي‌كند و مي‌گويد:

اگر لشكر10 بماند همه مي‌مانند.(34)‌

كلاً در ميان فرماندهان قرارگاه‌ها و يگان‌ها اين اعتقاد وجود دارد كه نبايستي تمام مسئله عبور و تعميق عمليات، متكي به يك راه‌كار و تلاش يك يگان باشد. معضلات فوق منجر به ابهام و ترديد در قرارگاه قدس و در نتيجه انجام نشدن كار اساسي از سوي اين قرارگاه شد. برادر عزيز جعفري در اين مورد مي‌گويد: مسئله عبور، پيچيدگي و تناقض دارد.(35)‌

قرارگاه نجف‌

خط حد قرارگاه نجف از جنوب جاده شلمچه تا بوارين مي‌باشد. قرارگاه نجف در مرحله اول مي‌بايست با تك به بوارين پشتيباني از كل عمليات را انجام مي‌داد و پس از باز شدن جاده شلمچه، لشكرهاي 17علي‌بن ابيطالب(ع) و 5نصر با عبور از شلمچه به سمت چپ - پشت بوارين - چرخش مي‌كردند.

در موج دوم تيپ قائم(عج) و لشكر105 قدس وارد عمل مي‌شدند. در مرحله سوم هم‌زمان با انجام مرحله دوم از سوي قرارگاه قدس و تأمين جناح راست توسط قرارگاه كربلا، لشكر 155 ويژه شهدا و تيپ 57 ابوالفضل(ع) به جزيره صالحيه وارد شده و حد فاصل رودخانه اروند تا خط حد جناح راست قرارگاه قدس را در پشت كانال روحي تأمين مي‌كردند.

چنانچه از طرح مانور معلوم مي‌شود، مأموريت قرارگاه نجف عمدتاً تأمين جناح چپ عمليات مي‌باشد با تهاجم به بوارين توسط لشكر 21 امام‌رضا(ع) نيز پشتيباني از كل عمليات را انجام مي‌داد.

پيچيدگي منطقه عملياتي قرارگاه نجف با توجه به پوشش نخل‌ها، كثرت نهرها و نيز وجود جزاير متعدد از يك سو و كيفيت توان يگان‌ها و فرماندهي قرارگاه نجف از سوي ديگر منجر به بروز ابهامات زيادي مي‌شد.

با توجه به ذهنيت و تصورات ياد شده و با توجه به اهميت جناح چپ عمليات، بحث‌هايي كه در اين مورد انجام مي‌شد به اندازه كافي و قابل توجه نبود. - غير از بحث بوارين كه به لحاظ نقش آن در پشتيباني از كل عمليات، جسته و گريخته مورد اشاره قرار مي‌گرفت.

در مجموع به لحاظ محدوديت زمان و ابهامات فراواني كه نسبت به عبور قرارگاه‌هاي قدس و نجف وجود داشت، در مورد مأموريت آنها بحث‌هاي زيادي انجام شد.

عمليات در غرب كشور

منطقه سومار در مقايسه با ساير مناطق عملياتي از نظر زماني آماده‌تر به نظر مي‌رسيد. با تعيين عمليات غرب به عنوان اولويت دوم، با وجود آنكه قرارگاه نجف در منطقه جنوب مأموريت داشت قرار شد نسبت به منطقه غرب نيز فعال برخورد نمايد. در اين رابطه مشكلات و مسائلي وجود داشت كه برادر مصطفي ايزدي در صحبت با فرماندهي كل سپاه موارد زير را مطرح مي‌كند:

 1- اگر عمليات در جنوب پيش رفت، ارتش در انتظار سپاه نباشد و عمل كند.

 2- با توجه به زمان ابلاغ شده براي عمليات در جنوب، برخورد يگان‌ها با كار در غرب به چه صورت باشد؟

 3- با توجه به اينكه كار مهندسي سنگين است چه كسي مسئوليت آن را بر عهده دارد؟

برادر محسن رضايي كل كار در غرب را به صورت زير مرحله و زمان‌بندي مي‌كند:

مرحله اول: شناسايي و مهندسي تا تاريخ 20/10/1365 انجام بگيرد.

مرحله دوم: طرح‌ريزي آتش‌

مرحله سوم: نقل و انتقالات و استقرار

مرحله چهارم: عمليات‌

در مورد انجام عمليات از سوي ارتش زمان‌بندي آن قرار شد از سوي آقاي هاشمي رفسنجاني به ارتش ابلاغ شود. در مورد كارهاي مهندسي نيز قرار شد پس از برآورد، كارها با مسئوليت قرارگاه مهندسي انجام شود.

مانور نفربر خشايار

طرح به‌كارگيري نفربر خشايار و طراحي مانور آنها در كانال سلمان تماماً متكي بر تدبير و تلاش‌هاي برادر محسن رضايي و مبتني بر اين تحليل صورت گرفت كه لازمه موفقيت در رويارويي با دشمن، داشتن ابتكار عمل مي‌باشد. وي در اين زمينه مي‌گويد:

با‌بررسي‌هايي‌كه‌شد‌و‌استفاده‌از‌نفربر‌خشايار‌درعمليات‌‌[‌هاي]‌‌ والفجر و خيبر براي كشيدن وسائل و همچنين استفاده محدودي كه لشكر فجر از اين نفربر به عمل آورد و تجاربي كه ما از اين مسئله داشتيم و از طرفي به دنبال ابزار مناسبي بوديم كه از آتش آن استفاده كنيم و آتش قوي‌تري در مقايسه با داشته باشيم. لذا به فكر به كار‌گيري خشايار افتاديم.

وي سپس در مورد علت برگزاري مانور و كاربرد نفربرخشايار در عمليات كربلاي5 مي‌گويد:

"علت اينكه گفتيم بياييد مانور كنيد و خودمان هم آمديم براي اين بود كه ضعف‌ها اينجا برطرف شود نه اينكه برويد پاي كار و بمانيد".

به نظر مي‌رسيد قسمتي از ترديد و ابهام فرماندهان در زمينه "عبور و پشتيباني" عمليات، خصوصاً در جناح راست مي‌باشد و برادر محسن رضايي با طرح استفاده از نفربر خشايار و برگزاري مانور در كانال سلمان در نظر داشت ابهامات و ترديدهاي موجود را برطرف نمايد.

مهم‌ترين مسئله در اين مانور، كسب اطمينان نسبت به كيفيت "حركت خشايارها در آب" و "بالا رفتن از سيلبند" مي‌باشد كه مستقيماً با هدف استفاده از نفربر خشايار براي ترابري نيرو، پشتيباني و نيز كمك به غواص‌ها در شكستن خط و پشت سر گذاشتن مواضع دشمن مرتبط بود.

انجام اين مانور براي اطمينان از كارايي نفربرهاي‌خشايار بسيار ضروري بود ولي به لحاظ مشكلات عديده‌اي كه وجود داشت از جمله: انتقال خشايارها از تهران، جمع‌آوري موجودي يگان‌ها، نصب دوشكا، آب انداختن در كانال سلمان، تقسيم‌بندي در آموزش و انجام مانور به نظر مي‌رسيد انجام مانور در فرصت و زمان موجود غيرممكن باشد. با پيگيري برادر محسن رضايي مانور در 16/10/1365 در كانال سلمان انجام شد. قابل ذكر است براي فردي كه قبلاً منطقه را ديده و اكنون نيز شاهد شلوغي منطقه و حضور همگاني و مانور خشايارها بود اين تغييرات شگفت‌آور به نظر مي‌رسيد چگونه در مدتي كمتر از پنج روز مقدمات اين كار فراهم شده باشد.

اين مانور نشان داد كه استمرار آموزش خدمه ‌مي‌تواند نقش تعيين كننده‌اي در كاربرد خشايار داشته باشد، بالا رفتن نفربر از سيلبند عمدتاً به تجربه، ورزيدگي و مهارت خدمه‌ها متكي است. در مانور معلوم شد كه در حال حاضر آمادگي لازم براي بالا رفتن خشايار از سيلبند وجود ندارد، بنابراين مأموريت استفاده از خشايار در عمليات تغيير كرد. برادر محسن رضايي با توجه به همين ملاحظات گفت: فعلاً از خشايار فقط براي ترابري استفاده مي‌كنيم.

پس از خاتمه مانور و بنابر ابلاغ قبلي، تداركات مي‌بايست خشايارها را طي زمان كوتاه باقيمانده، به منطقه عملياتي انتقال دهد و اين خود، مستلزم تلاش و كوشش فراواني بود كه الحمدالله به خوبي انجام گرفت.

طراحي عبور و پشتيباني‌

مشكلات مربوط به عقبه از جمله مسائلي بود كه باعث بروز ابهام و ترديد در انجام عمليات مي‌شد. در اولين جلسه‌اي كه پس از قطعي شدن منطقه شلمچه در گلف تشكيل شد به عنوان نخستين موضوع از سوي برادر محسن رضايي مورد تأكيد قرار گرفت و در مورد آن بحث و بررسي انجام شد. فرماندهان يگان‌ها طرح‌هاي مختلفي را در اين مورد ارائه كردند از جمله:

برادر مرتضي قرباني:

يك جاده‌اي را با كيسه گوني شن درست كنيم كه ماشين تويوتا بتواند از روي آن تردد كند.

برادر قاسم سليماني:

مي‌شود جاده شني درست كرد ولي نه با اين پيشنهاد كه برادر قرباني مي‌گويد.

برادر امين شريعتي:

پل نمي‌شود درست كرد چون باد مي‌آيد و نمي‌گذارد بلكه بياييم با پل‌ها، اسكله درست كنيم ببنديم پشت خشايار و در آنجايي كه ارتفاع آب كم است به ‌‌[‌‌50‌‌ سانت‌]‌ كار بگيريم.

برادر احمد كاظمي:

دو بشكه سنگ بيندازيم، بگذاريم داخل آب و بعداً روي آن كيسه گوني بگذاريم.

از آنجائيكه عبور از كانال پرورش ماهي به عنوان يك محور اصلي و اميدوار كننده مطرح بود، توجه عمده برادران متوجه آن محور بود. افزايش اطلاعات نسبت به وضعيت منطقه پس از شناسايي‌هاي انجام شده و شكل گرفتن طرح مانور و تعيين گره‌هاي اصلي عمليات از جمله عبور، عقبه و ساير موارد موجب شد تدابير مناسب‌تري براي مسئله عبور و پشتيباني اتخاذ شود.

قسمتي ازاين تدابير بر پايه تمركز امكانات و ايجاد مديريت براي اولويت‌بندي عبور "گردان‌ها" بود تا شايد از اين طريق از شلوغي و به هم ريختگي منطقه جلوگيري به عمل آيد. قسمت ديگر اين تدابير هنگامي شكل گرفت كه مانور خشايارها در كانال سلمان انجام شد و به طور نسبي جايگاه اين نفربرها و نحوه به كارگيري آنها مشخص شد. برادر محسن رضايي طي جلسه‌اي با معاونت دريايي نيروي زميني سپاه به وي ابلاغ كرد كه كليه امكانات از قبيل پل‌هاي كوثري، قايق لاور، خشايار و ساير موارد در چهار محور متمركز شوند. بر اين اساس چهار قرارگاه به نام‌هاي عاشورا 1، 2، 3 و 4 تشكيل شد كه مديريت عبور را بر عهده داشتند پس از آن دستورالعملي در 8 بند تنظيم شد تا با توجه به محدوديت زماني، كار از سرعت و دقت لازم برخوردار شود. همچنين قرار شد قرارگاه‌هاي فوق تحت امر قرارگاه‌هاي اصلي عمليات باشند تا هماهنگي‌هاي لازم به وجود آيد.

تلاش‌هاي مهندسي در منطقه‌

ابتدا كليه كارهاي مهندسي منطقه با مسئوليت قرارگاه كربلا انجام مي‌شد، ولي پس از آنكه هر سه قرارگاه در منطقه خط حد گرفتند روال قبلي تغيير كرد و براي فعاليت‌هاي مهندسي سازمان جديدي تعيين شد تا ناهماهنگي و افزايش تيم‌هاي مهندسي كارها انجام شود تا تأخيري به وجود نيايد.

محدوديت زماني موجب مي‌شد محور تلاش‌ها بر اساس اولويت‌ها انجام شود. كارها به دو قسمت اساسي تقسيم شدند: يكي مهندسي قبل از عمليات و ديگري مهندسي در حين و بعد از عمليات.

كارهاي مهندسي قبل از عمليات شامل پدسازي براي توپخانه، احداث، ترميم و شن‌ريزي جاده ها مي‌شد. پيش‌بيني مي‌شد كه با توان موجود مهندسي سپاه و جهاد براي احداث 80 كيلومتر جاده، اگر تمام كمپرسي‌ها بسيج شوند. فقط مي‌توانند شبي 8 كيلومتر كار كنند و در نتيجه 1 روز زمان لازم دارندو در اين صورت در تاريخ 24/10/1365 كار جاده به پايان خواهد رسيد در صورتي كه مي‌بايد تمامي اقدامات لازم تا 18/10/1365 انجام مي‌شد.

برادر محسن رضايي معتقد بود كه تمامي كادرهاي موجود مهندسي كه از نظر اجرايي مجرب و ورزيده هستند، مي‌بايد بسيج شوند تا كارها سر و ساماني به خود بگيرند. وقتي فرمانده لشكر19 فجر ضمن گزارشي مي‌گفت: ‌جهاد‌ ‌نجف‌آباد ‌به ‌ما مأمور شد ولي مي‌گويند: در سايت كار مي‌كنند و دستگاه‌هايشان آنجاست.(36) برادر محسن با برداشتي كه از عقب ماندگي كار داشت خطاب به برادر مبلغ - جانشين قرارگاه مهندسي - مي‌گويد:

"برادران مهندسي براي چه به جلسه مي‌آيند؟ اگر اين‌طور است جلسه نيايند، بايد بروند در خط و بالاي سر كار. اگر بخواهيم كار سريع انجام شود بايد بروند سر كار ... اين‌قدر وقت كم است كه نمي‌شود بحث كرد، بايد رفت در منطقه بالاي سر اينها.(37)‌

پس از آن تمامي مسئولين مهندسي بسيج شدند و براي هماهنگي مهندسي و جهادهاي واگذار شده به يگان‌ها، به منطقه رفتند و پس از چند روز وقتي برادر مبلغ گزارش كارها را به برادر محسن رضايي ارائه كرد، ظاهراً رضايت‌بخش به نظر مي‌رسيد.‌

áÔßÑ27 ãÍãÏ ÑÓæáÇááå(Õ)

منابع:

1‌- جلسه اميديه نوارهاي 10 و 11، 5/10/  1365‌

2‌ -جلسه اميديه، نوارهاي 10 و 11، 5/10/  1365‌

3‌ -جلسه اميديه، نوارهاي 10 و 11، 5/10/  1365‌

4‌- جلسه اميديه، نوارهاي 10 و 11، 5/10/  1365‌

5-‌ نوار شماره3 قرارگاه خاتم، 5/10/  1365‌

6‌- نوار4 فاطميه، 5/10/  1365‌

7-‌ نوار شماره5 فاطميه، 5/10/ 1365‌

8-‌ نوار شماره14 خاتم، 6/10/  1365‌

9-‌ نوار شماره17 خاتم، 6/10/   1365‌

10-‌ نوار24 خاتم، 7/10  /  1365‌ 

11‌- نوار شماره6 فاطميه، 5/10/  1365‌

12‌- نوار شماره12 خاتم، 6/10/   1365‌

13- نوار شماره12 خاتم، 6/10/  1365‌

14-‌ نوار شماره36، قرارگاه خاتم. 8 و9/10/   1365‌

15‌- فاطميه، 6/10/  1365‌

16‌ -برادر علي شمخاني، فرمانده نيروي زميني.‌

17-‌ برادر علي شمخاني، فرمانده نيروي زميني.‌

18‌- برادر احمد غلامپور، فرمانده قرارگاه كربلا.‌

19-‌ نوار 55 خاتم، 11/10/  1365‌

20-‌ نوار 55 خاتم، 11/10/  1365‌

21‌- نوار 55 خاتم، 11/10/  1365‌

22‌- نوار 55 خاتم، 11/10/   1365‌

23 -23‌/10/ 1365 گلف - نوار55 خاتم.‌

24 -24‌/10/ 1365 گلف - نوار55 خاتم.‌

25 -25‌/10/ 1365 گلف - نوار55 خاتم.‌

26‌ - نوار شماره 78 خاتم، 17/10/  1365‌

27-‌ نوار شماره 78 خاتم، 17/10/  1365‌

28-‌ نوار شماره 67 خاتم، 14/10/  1365‌

29‌- نوار شماره 67 خاتم، 14/10/  1365‌

30-‌ نوار شماره 67 خاتم، 14/10/  1365‌

31- نوار شماره 67 خاتم، 14/10/  1365‌

32‌ -نوار شماره 66 خاتم، 14/10/  1365‌

33-‌ نوار شماره 67 خاتم، 14/10/  1365‌

34‌ -نوار شماره 66 خاتم، 14/10/  1365‌

35‌-نوار شماره 66 خاتم، 14/10/  1365‌

36‌- نوار شماره 59 خاتم - مورخه 12/10/  1365‌

37-‌ نوار شماره 59 خاتم - مورخه 12/10/  1365

لینک کوتاه :
کد خبر : 1384