یکی از ویژگیهای آشکار جنگ تحمیلی عراق علیه ایران این بود که، تعمداً نبرد زمینی به نبرد دریایی کشانده شد تا از رهگذر گسترش جنگ و بین المللی کردن آن، فشارها بر ایران بیشتر شود. در این راستا لطمه و صدمه به منافع دولتهای ثالث و بیطرف موضوعیت یافت، امری که در حقوق بین الملل سنتی جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. اما در نظام امنیت دستجمعی منشور ملل متحد، وضعیت چگونه است؟ آیا میتوان برای دولت بیطرف حقوق و تکالیفی شناسایی نمود؟ بدون شک، در چارچوب منشور، تردیدهایی جدی بر مفهوم و کارکردهای بیطرفی ایجاد گردیده است. در نوشتار حاضر، تحلیلی حقوقی از این موضوع، با تأکید بر فرآیند دخالت جانبدارانه امریکا و ناکارآمدی نظام امنیت دستجمعی منشور در جنگ عراق علیه ایران صورت گرفته است.