مقالات
مقاله حاضر می‌کوشد که ضمن توجه و عنایت خاص به خصایص داخلی جامعه عراق، عملکرد صدام را در زمینه تکمیل و تثبیت قدرت سیاسی خود در داخل حزب بعث و متعاقب آن، در کلیت جامعه عراق، مورد نقد و تحلیل قرار دهد و همزمان در پی آن است که پیامدهای رویه مزبور را در صحنه سیاست خارجی مورد بررسی قرار دهد.

 

pdfمتن مقاله301.69 KB

عراق ازجمله کشورهای خاورمیانه است که به‌شدت دچار بحران‌های ناشی از عدم تجانس و فقدان یکپارچگی در میان گروه‌ها و اقوام ملی است. وجود اقلیت‌های گوناگون نژادی، قومی و مذهبی در قالب مسلمانان (شیعه و سنی)، اعراب، اکراد، ترکمن‌ها، مسیحیان و یهودیان، از ابتدای شکل‌گیری این دولت، مصادف با فروپاشی امپراتوری عثمانی، همواره مانعی در راه تحقق وحدت و تجانس اجتماعی این کشور محسوب شده است.

مقاله حاضر می‌کوشد که ضمن توجه و عنایت خاص به خصایص داخلی جامعه عراق، عملکرد صدام را در زمینه تکمیل و تثبیت قدرت سیاسی خود در داخل حزب بعث و متعاقب آن، در کلیت جامعه عراق، مورد نقد و تحلیل قرار دهد و همزمان در پی آن است که پیامدهای رویه مزبور را در صحنه سیاست خارجی مورد بررسی قرار دهد.

لینک کوتاه :
کد خبر : 1833