هدف اصلی این تحقیق بررسی تبعات جنگ شهری از جنبه‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و روان شناختی می‌باشد. رهیافت مورد استفاده در این پژوهش، تركیبی از رهیافت‌های فرهنگی، روانشناختی و جامعه‌شناختی است و بر این اساس سعی شده با مرور منابع جنگ، كتب و مقالاتی كه در ابعاد مطرح شده نگاشته شده‌اند و نكات برجسته‌ای كه حاكی از پیامد جنگ شهری باشد استخراج، گرداوری و ارزیابی شود.

 

بررسي آثار و تبعات جنگ شهرها در ايران‌

زهرا رحيمي*

چكيده‌

جنگ شهري به دليل آثار و تبعات گسترده خود همواره در متون مربوط به جنگ، داراي جايگاه خاصي بوده است. اين نوع از جنگ، علاوه بر بعد سياسي طرفين درگير را از ابعاد ديگري نيز متأثر مي‌نمايد ليكن هميشه به دليل توجه بيشتر تحليلگران، به ابعاد سياسي يك موضوع، ابعاد ديگر آن در پرده ابهام باقي مي‌ماند. تجزيه و تحليل اقدام صدام در حمله به شهرها و روستاهاي كشور در قالب يك استراتژي نظامي يا از بعد سياسي، ابهامات موجود در ابعاد ديگر اين واقعه هولناك را بر طرف نمي‌نمايد. علي‌رغم گستردگي متون مربوط به جنگ ايران و عراق، آثار اين نوع حملات در ايران، چه آثاري كه بلافاصله پس از وقوع اين بمباران‌ها عيان گشته و چه تبعاتي كه هم‌اكنون جامعه ايران از آن متأثر است مورد بررسي قرار گرفته است. اين مقاله به دنبال پاسخگويي به اين پرسش است كه جنگ شهرها چه آثار و تبعاتي را براي جامعه ايران به دنبال داشت؟ در اين راستا، هدف اصلي اين تحقيق بررسي تبعات جنگ شهري از جنبه‌هاي اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و روان شناختي مي‌باشد. رهيافت مورد استفاده در اين پژوهش، تركيبي از رهيافت‌هاي فرهنگي، روانشناختي و جامعه‌شناختي است و بر اين اساس سعي شده با مرور منابع جنگ، كتب و مقالاتي كه در ابعاد مطرح شده نگاشته شده‌اند و نكات برجسته‌اي كه حاكي از پيامد جنگ شهري باشد استخراج، گرداوري و ارزيابي شود.

واژه‌هاي كليدي: جنگ شهرها، جنگ ايران و عراق، مقابله به مثل، خسارات و خرابي‌ها

مقدمه‌

جنگ پديده پيچيده‌اي است كه جوامع درگير خود را از ابعاد گوناگون سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي تحت تأثير قرار مي‌دهد. جنگ به رويارويي دو يا چند طرف گفته مي‌شود كه هدف از اين مقابله، تهديد، كسب سود، ضربه زدن به طرف مقابل و يا توسعه‌طلبي است و حادترين واكنش در طيف قطع روابط دو طرف محسوب مي‌شود. همگان در اين نكته اتفاق نظر دارند كه جنگ جدا از اهداف آن، خانمان‌سوز و موجب ويراني جوامع است. اگرچه در تمامي قرون و اعصار، انسان‌ها از جنگ به عنوان حربه‌اي براي رسيدن به اهداف خود بهره‌مند مي‌شدند اما ماهيت جنگ‌ها در طي زمان متحول شده است. از جنگ رو در رو با سلاح سرد گرفته تا جنگ‌هاي كلاسيك، چريكي و حتي جنگ با سلاح‌هاي اتمي كه به جز موارد محدود هيروشيما و ناكازاكي، هنوز در سطح گسترده اتفاق نيفتاده اما بقاي بشريت را تهديد مي‌كند. از جمله انواع جنگ‌هايي كه در دوران معاصر بيشتر مورد استفاده طرفين درگير در جنگ قرار مي‌گيرد، حمله به مناطق مسكوني و غيرنظامي و جنگ شهري است. به عقيده بسياري از تحليلگران، اين نوع از جنگ حربه‌اي براي ضربه زدن به اراده و روحيه ملي كشور مصمم به دفاع و زير سئوال بردن توانايي‌هاي رهبران آن مي‌باشد و چه بسا آثار زيانبارتري از جنگ در جبهه‌ها را به بار آورد. حمله به غيرنظاميان در مناطق مسكوني علاوه بر سلب موقعيت دفاع از افرادي كه مورد حمله قرار مي‌گيرند از غير مسلح بودن آنها استفاده نموده و بدون هيچ مانعي آثار و تبعات جبران ناپذيري را بر جاي مي‌گذارد.

جنگ شهرها به دليل ويراني پايه‌هاي اقتصادي، ايجاد شرايط بحراني و به تبع آن سلب تمركز تصميم گيري به موقع از تصميم گيرندگان و هم چنين برجاي گذاردن اثرات مخرب فرهنگي، رواني و اجتماعي به يكي از موضوعات مهم در زمينه جنگ تبديل شده است. جمهوري اسلامي ايران، يكي از قربانيان جنگ شهرهاست، كه خسارات زيادي را از اين رهگذر متحمل شد و در ماهها و سال‌هاي پس از حمله عراق به مناطق شهري، پيامدهاي فراواني را از اين رهگذر تجربه كرد كه زمينه‌ساز ايجاد بحران‌ها و تنش‌هاي فراواني در جامعه شد. با بررسي آثار فراواني كه جنگ شهرها بر جامعه و اقتصاد ايران بر جاي گذاشت و در منابع مربوط به جنگ كمتر آنها بررسي شده‌اند علاوه بر اين كه مي‌توان با آثار و تبعات جنگ شهرها در ايران آشنا شد مي‌توان شرايط، ماهيت و اهداف اين نوع جنگ را نيز بيشتر تجزيه و تحليل كرد.

براي بررسي موارد بالا پرسشي كه مي‌توان به عنوان پرسش اصلي مطرح كرد اين است كه جنگ شهرها چه آثار و تبعاتي را براي جامعه ايران به همراه داشت؟ همچنين مي‌توان چندين پرسش فرعي را كه پاسخ به آنها به روشن‌تر شدن بحث كمك مي‌كند نيز مطرح كرد. از جمله اينكه ماهيت جنگ شهرها چيست؟ هدف صدام از توسل به آن چه بود؟ اين نوع از جنگ چه تفاوتي با جنگ‌هاي ديگر دارد؟ وغيره.

اگر بخواهيم آثار حملات عراق، به شهرهاي ايران را دسته‌بندي كنيم مي‌توانيم اين آثار و تبعات را در چهار حوزه مورد بررسي قرار دهيم كه اين چهار حوزه عبارتند از: اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و روانشناختي. از اين‌رو هدف اصلي تحقيق براي پاسخگويي به پرسش اصلي نيز در راستاي بررسي چهار حوزه ذكر شده مي‌باشد..

لازم به ذكر است رهيافت مورد استفاده در اين پژوهش تركيبي است از چندين رهيافت فرهنگي، روانشناختي ، جامعه شناختي كه بر اين اساس سعي شده با مرور كتب و مقالاتي كه در اين زمينه نگاشته شد‌ه‌اند نكات برجسته‌اي كه حاكي از پيامد جنگ شهري باشد استخراج و مورد گرداوري و ارزيابي قرار گيرد.

در قسمت اول مقاله در مورد جنگ شهرها، ماهيت اين نوع جنگ و تفاوت آن با جنگ در جبهه‌ها، انگيزه عراق از توسل به اين جنگ و شهرهاي آسيب ديده از اين رهگذر، مورد بحث گرفته است. در قسمت دوم، آثار و تبعاتي كه جنگ شهرها براي جامعه ايران به همراه داشت در چندين حوزه مورد بررسي قرار گرفته است.

ماهيت جنگ شهرها و انگيزه توسل به آن‌

جنگ ايران و عراق در سراسر مدت پرفراز و نشيب خود حوادث مختلفي را از سر گذراند و عليرغم حمايت اغلب دول دنيا از صدام، اين رژيم از هيچ اقدامي عليه ايران دريغ نورزيد. حمله به مناطق مسكوني و غيرنظاميان از جمله اقدامات صدام بود كه خسارات فراواني را براي جامعه ايران به ارمغان آورد. در حالي كه ايران براي تعيين سرنوشت جنگ اجراي عمليات نظامي را در زمين دنبال مي‌كرد، عراق براي مقابله با اين وضع حمله به مناطق غيرنظامي را برنامه‌ريزي كرده بود. پس از آزادي خرمشهر، عراق حمله به شهرها را كه از آغازين روزهاي جنگ آغاز كرده بود از سر گرفت و به موازات آن حمله به جزيره خارك را آغاز كرد. حمله عراق به شهرها به ويژه حمله موشكي به دزفول و حمله خمپاره‌اي به شهر اهواز و ديگر مناطق مسكوني در دوره اول جنگ به صورت متناوب انجام مي‌شد، اما با آغاز عمليات رمضان حمله به مناطق مسكوني و افراد غيرنظامي به شكل جديد و گسترده‌اي از سر گرفته شد. به عبارت ديگر، حمله هوايي دشمن كه در پي طراحي عمليات سرنوشت‌ساز رمضان و همچنين شكست دشمن در عمليات‌هاي كربلاي 1، 2 و 3 در تير و شهريور ماه افزايش يافته بود، ادامه يافت و در ماه‌هاي شهريور، مهر و آبان 1365 مناطق صنعتي، كارگري، اقتصادي و نفتي و نيز شهرها و مناطق مسكوني و مناطق عملياتي زير شديدترين حمله‌هاي هوايي و بمباران قرار گرفتند. عراق از اين اقدام دو هدف را دنبال مي‌كرد: يكي هدف كوتاه مدت كه عبارت بود از جلوگيري از اجراي عمليات سرنوشت‌ساز و ديگري هدف بلندمدت كه انهدام منابع ارزي و درآمد كشور و همچنين به ستوه آوردن و برانگيختن مخالفت مردم با جنگ و در نتيجه تسليم جمهوري اسلامي و پذيرش آتش‌بس به نحوي كه مطلوب رژيم عراق باشد، بود. افزايش حملات هوايي عراق و دسترسي به نقاطي در خاك ايران كه قبل از اين در توان اين كشور نبود، علاوه بر دريافت تجهيزات و هواپيماهاي پيشرفته‌ از شوروي و فرانسه، مرهون همكاري كارشناسان آمريكايي بود.(1)

گسترش جنگ از جبهه‌ها به مناطق مسكوني و غيرنظامي، چهره ديگري از اين جنگ نابرابر را پيش روي افكار عمومي جهانيان گشود. جنگ شهرها كه نتيجه‌اي جز ويراني و كشتار وسيع نداشت حتي با در پايان جنگ تبعات آن پايان نيافت و جامعه ايران را به گردابي از مشكلات وارد كرد كه حل آنها به زمان طولاني و برنامه‌ريزي نياز داشت. چون بسياري از اين مشكلات زيربنايي بود لذا از اين طريق بسياري از بنيان‌هاي جامعه نيز تهديد مي‌شد. ماهيت اين نوع از جنگ‌ كه عبارت بود از مسلح بودن يك طرف و غير مسلح بودن طرف مقابل،‌ حمله غافلگيرانه از جانب يك طرف و عدم امكان دفاع از طرف مقابل و كشتار و ويراني توسط يك طرف و ضربه و خسارات فراوان كشور مقابل، از اين نوع جنگ يك معادله نامتعادل ساخته بود كه تنها در صورت اقدام متقابل قدري از درد و رنج آن كاسته مي‌شد. تنها با بررسي آثار و تبعات آن مي‌توان به عمق فاجعه جنگ شهري پي برد و افكار عمومي را نيز در اين مورد روشن ساخت. بسياري از آثار اين نوع جنگ در سال‌هاي بعد و حتي براي نسل‌هاي بعد از جنگ آشكار شده و در اثر آن بسياري از زيربناهاي جامعه تخريب شده كه بازسازي آن نيازمند زمان و هزينه گزاف است.

در هر حال، حملات نظامي جنگنده‌هاي عراقي ابتدا شهرهاي مرزي ايران همچون كرمانشاه، ايلام، اهواز و از همه شديدتر دزفول را در بر مي‌گرفت اما پس از مدتي به همه شهرهاي ايران و از جمله تهران نيز سرايت كرد و آثار مخربي را در اين شهرها بر جاي گذاشت. فجايعي كه در اين گونه حملات صورت مي‌گرفت حاكي از نابرابري در اين نوع جنگ بود. حمله به مناطق مسكوني و غيرنظامي اگرچه در حقوق بين‌الملل مردود است و مراجع بين‌المللي مسئول پيگيري عاملان اين نوع جنگ‌ها هستند اما صدام هيچ‌گاه به دليل فجايعي كه در جنگ شهرها مرتكب شد مجازات نشد و همين مساله او را جري‌تر ‌نمود تا شهرهاي ايران را بيشتر مورد اصابت توپ ها و هواپيماهاي خود قرار دهد.

در اصول حقوق بين‌الملل بمباران يا حمله به شهرها، روستاها، مناطق مسكوني و ساختمان‌هاي بي‌دفاع ممنوع است كه در اين راستا مي‌توان به موارد ذيل اشاره كرد: الف)بمباران هوايي براي ايجاد رعب و وحشت در مردم غيرنظامي، تخريب يا خسارت به دارايي‌هاي خصوصي فاقد ويژگي نظامي يا آسيب رساندن به غيرنظاميان ممنوع است. ب)بمباران هوايي براي وادار ساختن طرف مقابل به قبول شرايط يا پرداخت كمك‌هاي مالي ممنوع است.(2) علي رغم اين اصول اساسي كه در مباني حقوق بين‌الملل مطرح شده و چندين پروتكل الحاقي نيز در حمايت از آن تصويب شده است؛ ليكن همزمان با هجوم نيروهاي عراقي به خاك ايران حملات به شهرها و مناطق مسكوني ايران نيز آغاز شد. مردم اهواز از دوم مهر 1359 يعني تنها سه روز پس از آغاز تجاوز عراق به خاك ايران شاهد حملات مكرر ميگ‌هاي عراقي به مناطق مسكوني شهرشان بودند. مردم دزفول هزاران بار مورد اصابت موشك و بمب قرار گرفتند. قربانيان بعدي، مردم شهرهاي سنندج، قصر شيرين، باختران، خرم‌آباد، مهران، انديمشك، بهبهان و خرمشهر بودند. اگرچه مردم شهرهاي مرزي، اولين قربانيان و در حقيقت بيشترين اشخاص ضربه خورده از اين بمباران‌ها بودند، ليكن مردم ديگر شهرهاي ايران نيز از اين حملات مصون نماندند. جدول زير شهرها و تعداد دفعاتي كه اين شهرها مورد اصابت موشك ها و بمباران‌هاي عراقي قرار گرفته‌اند را نشان مي‌دهد.

در جدول 1، فقط 24 شهر از 127 1 شهري كه هدف بمباران‌ هواپيماهاي عراقي قرار گرفته‌اند آورده شده است. تمام شهرهاي ايران، از شمال تا جنوب و شرق و غرب و مركز از اين حملات مصون نبوده‌اند.

ايران، در برابر اعمال ضد انساني رژيم عراق در تجاوز به مناطق مسكوني، همواره پايبندي خودرا به موازين بين‌المللي اعلام داشته و بر مبناي اصول اخلاقي عمل مي‌نمود. اقدامات عراق در حملات فراوان موشكي به شهرهاي ايران و اقدام اين رژيم در دادن هشدار به مردم ساكن شهرهاي جنوبي و مركزي مبني بر حمله به اين شهرها و گسترش ابعاد كشتار افراد غيرنظامي، ايران را وادار به عمل مقابله به مثل كرد. اقدام مقابله به مثل ايران به صورت محدود و در چند نوبت انجام شد كه در نوبت اول آن ايران، به بمباران شهرهاي مرزي از جمله بصره و مندلي ،آن هم با اخطار قبلي، اقدام نمود.(4)

عراق در اوايل سال 1364، حمله به مناطق مسكوني ايران را شدت بخشيد و تهران را نيز زير بمباران شديد خود قرار داد. در دي‌ماه سال 1365 براي چندمين بار، جنگ شهرها از سوي عراق از سر گرفته شد و در اين حملات، مدارس، دانشگاهها، بيمارستان‌ها و حتي اماكن مقدسه و متبركه مورد هجوم قرار گرفتند. عراق در بهار 1367 با موشك‌، شهرهاي تهران، اصفهان و قم را مورد حمله قرار‌داد.(5) اين كشور در اين زمينه گزارش داد كه يازده موشك زمين به زمين را در طي يك روز به ايران شليك نموده كه هشت فروند از آنها به تهران و سه فروند ديگر به قم اصابت نموده است.(6) آخرين و حساس‌ترين مراحل جنگ شهري، موشك‌باران تهران بود كه از اسفند سال 1366 تا ارديبهشت سال 1367 ادامه داشت و عراق متجاوز از 170 موشك ميانبرد به مناطق مسكوني تهران شليك كرد.

در كل، جنگ شهرها كه از سال 1359 توسط رژيم بعثي عراق آغاز شده بود تا ماههاي پاياني جنگ يعني ارديبهشت 1367 ادامه داشت و هر بار عراق با حملات مداوم خود علاوه بر ايجاد ترس و وحشت در دل ساكنان مناطق غيرنظامي، تلفات مالي و جاني بسياري را براي ساكنان شهرهاي مورد اصابت وارد مي‌كرد. تبعات ناشي از اين نوع حملات و جنگ‌ها آن چنان عميق و گسترده است كه علاوه بر اينكه بسياري از آنها جبران‌ناپذير است مابقي آنها نيز براي حل و فصل به زمان و هزينه هنگفت نياز دارد. پس از پايان جنگ، بسياري از مشكلات موجود در راه توسعه اقتصادي و اجتماعي شهرهاي ايران ناشي از تبعات اين گونه حملات نظامي بود و بودجه‌اي كه مي‌بايست صرف توسعه و آباداني كشور مي‌شد صرف جبران خسارات، ترميم خرابي‌ها و بازسازي بنيان‌هاي اقتصادي كشور گرديد.

توجه به اين نكته حائز اهميت است كه چرا عراق با وجود حمايت گسترده‌اي كه از طرف غرب و شرق دريافت مي‌كرد و عليرغم تحريم همه جانبه ايران، ضعيف بودن اين كشور در بعد نظامي به دليل تحريم‌ها و هم چنين برپايي يك انقلاب و نوپا بودن حكومت، از حربه جنگ شهرها بهره برد؟ در پاسخ به اين پرسش، بسياري از تحليل‌گران بر اين باورند‌ هدف صدام از توسل به جنگ شهرها در قالب استراتژي عراق پس از ناكامي در نبرد زميني قابل تحليل است. ويران كردن هر چه بيشتر شهرها و آواره كردن غيرنظاميان، هدفي بود كه در پس آن تخريب و فشار بيشتر براي حكومت نو پاي ايران مطرح بود.(7) عراق كه با وجود حمايت تمام دنيا تقريباً در بسياري از جبهه‌ها ناكام مانده بود و به هدف اصلي خود مبني بر فتح تهران دست نيافته بود براي اعمال فشار بر دولتمردان ايراني و ايجاد بحران و تنش در بين آنها سعي داشت نتيجه جنگ را به سود خود رقم زند. صدام كه از حمايت گسترده مردمي از امام(ره) و رهنمودهايش به خصوص در مورد پايبندي به تماميت ارضي و مقابله با متجاوزين آگاه بود با اين گونه حملات سعي در ايجاد فشار بر مردم ايران و تخريب روحيه ملي آنان و در نهايت سلب اعتماد آنان از نظام جمهوري اسلامي را داشت. وي با آگاهي از تلفات بالا و خسارات سنگين حمله به مناطق غير نظامي سعي داشت با ايجاد مشكل در مناطق مسكوني، جبهه‌هاي جنگ را در اختيار بگيرد. با توجه به محيط رعب و وحشتي كه در اثر اين حملات ايجاد شده بود، صدام تصور مي‌كرد با ادامه اين روند مي‌تواند نوعي دلهره و رعب از جنگ و هم چنين تفرقه در بين مردم به وجود بياورد كه نتيجه آن خالي شدن جبهه‌ها از رزمندگان بود.البته استراتژي جنگ شهرها با توجه به ابعاد گسترده آن و هم چنين خسارات و تلفات فراوان مي‌توانست اهرم فشار مناسبي براي تن دادن ايران در جهت تغيير قواعد بازي به نفع عراق باشد. در اين مورد مقامات عراق به‌طور مكرر بيان مي‌كردند جنگ را به نقطه‌اي خواهند كشاند تا مردم ايران را به شورش عليه رهبران خود و نظام جمهوري اسلامي ايران وادار كنند.

عليرغم اينكه جنگ شهرها در حقوق بين‌الملل مردود شمرده ‌شده بود كشورهايي كه ضامن اجراي اين حقوق بودند عمدتاً از حاميان عراق بودند لذا اين امكان وجود نداشت كه جمهور اسلامي ايران بتواند از طريق مراجع بين‌المللي به جايي برسد. از اينرو اين كشور به مقابله به مثل متوسل شد، هر چند كه اقدام مقابله به مثل ايران نيز در برابر اقدامات عراق؛ به اقداماتي همچون شليك سيزده فروند موشك زمين به زمين به بغداد و كركوك محدود مي‌شد، اما عراق به دليل همين اقدامات از ادامه حملات به تهران دست برداشت.(8)

بررسي تبعات جنگ شهري در ايران‌

در اين بخش با بررسي آثار جنگ شهرها در چندين حوزه در جامعه ايران، عمق اين فاجعه را بهتر مي‌توان درك كرد. در اين قسمت تلاش خواهد شد اثرات ناشي از اين جنگ در 4 حوزه اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و روانشناختي مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد.

تبعات اجتماعي جنگ شهرها

اگر چه همه آثار و تبعات جنگ شهري در يك ارتباط متقابل بر يكديگر تأثير مي‌گذارند و وارد آمدن خسارت در يك حوزه ديگر حوزه‌ها را نيز متأثر مي‌كند، ليكن يكي از حوزه‌هايي كه بيش از ديگر حوزه‌ها ازجنگ شهرها متأثر شد، حوزه اجتماعي بود. جنگ شهرها تبعات اجتماعي فراواني را براي جامعه ايران به همراه آورد كه جبران بسياري از آنها سال ها زمان مي‌طلبد و بسياري از آنها نيز قابل جبران نيست. به‌‌عنوان مثال، فروپاشي خانوده‌ها مساله‌اي بود كه حتي گذشت زمان و صرف هزينه نيز آن را جبران نمي‌نمود.

از جمله مشكلات اجتماعي كه پس از حمله صدام به شهرها و روستاهاي كشور، گريبان‌گير مردم شد مي‌توان به مهاجرت گسترده، بي‌سرپرست شدن بسياري از خانواده‌ها، فروپاشي بسياري از خانواده‌ها، فقر و بيكاري اشاره كرد. علاوه بر اين، مهاجرت اجباري بسياري از مردم شهرها و روستاهاي مرزي ايران كه اولين قربانيان اين حملات بودند موجب ايجاد مشكلات اجتماعي فراواني براي آنها شد. ايجاد دوگانگي فرهنگي و شخصيتي، گسترش حاشيه‌نشيني، گسترش جمعيت شهرهاي مهاجر‌پذير و كمبود خدمات و امكانات متناسب با جمعيت افزوده شده و هم چنين درگيري‌هاي پراكنده ميان مهاجرين و ساكنان بومي اين شهرها و بروز بزهكاري از جمله اين آثار است. براساس آمار موجود، در شهريور ماه سال 1364 تعداد كل مهاجرين در سطح شهرهاي ايران 1013059 نفر بود كه از اين تعداد 25/50 درصد زن و 74/49 درصد مرد هستند. هم چنين بر طبق اين آمار، تعداد خانوارهاي خودكفاي آواره شده در جريان اين حملات 61/40 درصد بوده است.(9) بسياري از مهاجرين، هيچ ذخيره يا پس‌اندازي به جز پوشاكي كه بر تن داشتند را به همراه نياوردند و همين امر، موجب بروز مشكلات عديده اجتماعي در شهرهاي مهاجرپذير گرديد. علاوه بر مشكلات اجتماعي، مشكلات اقتصادي و فرهنگي نيز بسياري از مهاجرين را درگير خود نمود. حملات موشكي مداوم عراق به شهرهاي ايران و مهاجرت خيل عظيم مهاجرين به شهرهاي مركزي ايران به خصوص شهر تهران موجب بروز بزهكاري‌ها و انحرافات اجتماعي فراوان در كشور شد. از علل بروز اين بزهكاري‌ها مي‌توان به بيكاري، نيازهاي مالي و اضطراب‌هاي ناشي از بي ‌سر و ساماني و عدم ثبات اشاره كرد. گسترش حاشيه‌نشيني كه از عوامل عمده آن عدم انطباق مهاجرين به خصوص عشاير و روستاييان با بافت شهري و هم چنين كمبود منابع مالي براي تهيه مسكن است علاوه بر زشت كردن چهره شهرها، اين افراد را از حداقل استانداردهاي زندگي محروم مي‌نمود. مهاجرت مردم شهرهاي ايلام، خوزستان، كرمانشاه و اهواز كه از رهگذر جنگ، ضربات فراواني را متحمل شده بودند علاوه بر اينكه خانوارهاي فراواني را در سراسر كشور آواره كرد موجب از دست رفتن خانه و كاشانه بسياري از آنها و پناهندگي آنها به مناطق امن‌تر شد. علاوه بر اين، راه كسب درآمد مردم مهاجر نيز تغيير نمود و در مواردي حتي آنها به راههاي خلاف جهت كسب درآمد متوسل شدند. .

سيل مهاجرت از شهرهاي مرزي به مناطق مركزي و شمالي، بافت اجتماعي شهرهاي اين مناطق را نيز بر هم زد. تغيير در بافت اجتماعي شهر و بر هم خوردن تركيب طبقاتي محله‌ها، اقشار متفاوت را در كنار هم قرار داد، و اين امر برخوردهاي بين قشري را سبب گرديد كه در مواقعي به نزاع هاي خونين تبديل شد.(10)

تبعات اقتصادي جنگ شهرها

در هر جنگ، بنيان‌هاي اقتصادي جوامع درگير تا حد زيادي از هم فرو مي‌پاشد. در طي جنگ هشت ساله، اقتصاد ايران مشكلات متعدد اقتصادي و زيربنايي را تجربه كرد. در اين راستا، بمباران مناطق مسكوني و بسياري از مراكز اقتصادي توسط رژيم صدام ضربات شديدي را به اقتصاد ايران وارد كرد. با توجه به جدول زير مي‌توان تخمين زد كه بمباران اين مناطق چه هزينه سنگيني را بر اقتصاد كشور تحميل مي كرد.

آنچه در نمودار بالا ديده مي‌شود حاكي از اين است كه در حدود شش درصد حملات دشمن متوجه مناطق صنعتي كه در حقيقت يكي از زيربناهاي اقتصادي كشور محسوب مي‌شود بوده است. حمله به مناطق صنعتي و هم چنين بمباران كارخانه‌ها علاوه بر ايجاد خسارت در زمينه‌هاي صنعتي و هزينه بازسازي، بيكاري و تورم را نيز به دنبال داشت كه اين مسأله را نمي‌توان ناديده گرفت. وجود خيل عظيم بيكاران كارخانه‌ها و مراكز صنعتي بيش از پيش بر مشكلات شهرهاي آسيب ديده مي افزود. علاوه بر، اين حمله به مناطق كشاورزي و دامداري به يكي از مهم‌ترين منابع درآمدي جمعيت ايران خسارات زيادي وارد كرد. بسياري از روستاييان، بيكار و مجبور به مهاجرت اجباري شدند. كشاورزي از بخش‌هايي است كه بيشتر مردم ايران به آن اشتغال دارند و حمله به مراكز كشاورزي و روستايي علاوه بر وارد كردن خسارات فراوان و افزايش بيكاري، اقتصاد سنتي ايران را با مشكلات عديده‌اي مواجه نمود. به دليل اهميت برخي از مراكزي كه مورد هدف قرار گرفتند از جمله مراكز صنعتي و مراكز كشاورزي و دامداري كه اقتصادي كشور بعد از نفت بر مدار آن مي‌چرخيد تا حدود زيادي اقتصاد كشور آسيب‌پذير شد. جنگ شهرها هم باعث وارد شدن خسارت واحدهاي توليدي و از بين رفتن بخشي از نيروي كار فعال و هم جابه جايي جمعيت شد. منابع عظيمي كه مي‌توانست در توسعه اقتصادي كشور نقش داشته باشند صرف بر پانگه داشتن واحدهاي توليدي و صنعتي شد كه بر اثر حملات هوايي و زميني دشمن صدمه ديده بود اما توليدات آنها جهت تداوم زندگي اقتصادي لازم بود. تورم، بيكاري، رشد مشاغل كاذب و عدم سرمايه‌گذاري‌هاي لازم در زمينه‌هاي عمراني و زيربنايي باعث شد تا كشور توانايي خود را در جهت ايجاد امكانات و تداوم رشد اقتصادي تا اندازه زيادي از دست بدهد.(12) با توجه به اينكه جمهوري اسلامي ايران در طول سال‌هاي جنگ به دليل كارشكني‌هاي عراق و ديگر كشورهاي عربي در سازمان اوپكبراي صدور و فروش نفت مشكلات فراواني داشت و هم چنين تقريباً در يك تحريم همه جانبه به سر مي‌برد صدمات و خسارات وارده بر مناطق صنعتي و كشاورزي در نتيجه حملات دشمن به مناطق غيرنظامي مشكلات عديده‌اي را در زندگي روزمره مردم به وجود آورد. حمله به بيمارستان‌ها، مدارس و اماكن عمومي علاوه بر تحميل هزينه‌هاي سنگين بازسازي بر دولت در بسياري از زمينه‌ها، فعاليت‌هاي مولد را نيز مختل نمود و بيكاري را افزايش داد. به عنوان مثال براساس برآوردهاي موجود هر موشك در شهرهايي مانند تهران مساحتي در حدود هزار متر مربع را بيش از 75 درصد تخريب مي‌كرد و تا شعاع 250 متر به بناها آسيب مي رساند و شيشه‌ ساختمان‌ها را مي‌شكست.(13)

نظر به اين كه در جريان حمله صدام به شهرهاي مرزي در حدود 5/1ميليون نفر از خانه و زندگي خود آواره شدند مي‌توان گفت بيكاري مهم‌ترين خسارت اجتماعي بود كه جامعه را دچار بحران كرد. طبق آمارهاي رسمي ميزان بيكاري قبل از جنگ 101012 نفر تخمين زده شده است، در حالي كه پس از جنگ اين رقم در مناطق جنگي به دو برابر يعني در حدود 2415767 نفر افزايش يافت. نكته ديگر اين كه اشتغال زنان كه قبل از جنگ درصد كمي را به خود اختصاص داده بود با آغاز جنگ و حمله دشمن به شهرها همان ميزان نيز از دست رفت و به همين ميزان به زنان خانه‌دار افزوده شد به طوري كه نرخ بيكاري زنان از 3/46 به 50 درصد افزايش يافت.

مشكل اصلي مهاجريني كه به دليل حملات دشمن مجبور به مهاجرت اجباري شدند بيكاري بود. بيكاري تبعات ديگري را نيز به دنبال داشت؛ مسائلي همچون فقدان درآمد، نداشتن مسكن، نداشتن امنيت مالي و جاني، آسيب‌هاي اجتماعي و رواني و ناهماهنگي فرهنگي در محيط ميزبان براي مهاجرين از جمله اين مسايل بود. از عوارض ملموس اين بيكاري روي آوردن افراد جامعه به مشاغل كاذب نظير سيگار فروشي، دستفروشي، روزنامه فروشي، مسافركشي، دلالي، قاچاق و كوپن فروشي بود. اين مشاغل به نوبه خود آثار و تبعات فراواني را براي جامعه به دنبال آورد از جمله اينكه از ارزش و اهميت كارهاي مفيد و مولد كاسته شد، جامعه را به سوي مصرف بيشتر و خريدهاي كاذب و قاچاق سوق داد و هم چنين باعث زشتي سيماي شهرها، ازدحام، سد معبر و ديگر آلودگي ها گرديد.(14)

آنچه مسلم است جنگ تحميلي عواقب فراواني را از لحاظ اقتصادي براي مردم ايران به ارمغان آورد اما حمله به مناطق مسكوني، صنعتي و اقتصادي ضربه‌اي بر پيكره اقتصاد ايران بود كه در هر حال بايد براي ادامه جنگ اين اقتصاد آسيب ديده را سرپا نگه مي‌داشتند. به‌عنوان مثال، خوزستان يكي از استان‌هايي بود كه از اين نوع جنگ آسيب فراواني ديد. كارشناسان بر اين باورند تا به امروز اين استان از بابت جنگ شهرها ضربه مي‌خورد و اين استان متناسب با ثروت‌هاي عظيمي كه در اختيار دارد، توسعه نيافته است. يكي از تبعات جنگ، بيكاري نيروهاي بومي استان خوزستان است. آقاي حجازي، استاندار خوزستان، با اشاره به اينكه استان خوزستان تمام امتيازات مهم كشور را در اختيار دارد، در اين زمينه اظهار داشته: <خوزستان از لحاظ آب، نفت، گاز، كشاورزي، بنادر تجاري و صيادي و جاذبه‌هاي گردشگري به خصوص در زمينه دفاع مقدس سرآمد كشور است اما اين موارد باعث نشده خوزستان مثل ساير استان‌هاي كشور توسعه يابد. زمان بازسازي، فكري براي بخش اقتصادي مردم نشد در زمان بازسازي شهرهاي آبادان و خرمشهر فكري براي بخش اقتصادي مردم نشد، حمله به شهرهاي خوزستان باعث شد تجار و كارآفرينان اين شهرها مهاجرت كنند و ديگر هيچگاه بازنگردند.> وي ادامه داد: <مشكلات فراوان شهرهاي جنوبي استان كه در جنگ آسيب‌هاي فرواني ديده‌اند باعث شده هر كس در استان مسئوليت بگيرد، فكر خود را اين به شهرها معطوف كند و اين عامل باعث فراموشي مزيت‌هاي شهرهاي ديگر به خصوص شهرهاي شمالي استان شد و حالا مشاهده مي‌ كنيم كه شهرهاي شمالي استان نيز به توسعه متناسب نرسيده‌اند و دچار عقب افتادگي شده‌اند. به همين علت شهرهاي اين استان هيچگاه رونق گذشته خود را كه در زمينه‌هاي كشاورزي و تجارت بود به دست نياوردند.>(15) از اين‌رو هنوز هم حمله صدام به شهرهاي ايران مشكلات فرواني را براي اين شهرها به همراه مي‌آورد و حل تمامي آنها نيازمند يك پروسه بلند مدت و پر هزينه است.

براي پي بردن به اينكه مهاجرين از لحاظ اقتصادي چه ضربات سختي را خوردند مي‌توان با انجام يك مقايسه اين چنين استدلال كرد: در حوادثي مثل زلزله بم و منجيل مردم آسيب‌ديده در همان شهرها اسكان يافتند تا خانه‌هاي آنان ساخته شد اما در جنگ تحميلي، مردم شهرهاي مرزي از جمله آبادان و خرمشهر و ساير مناطق جنگ‌زده به غير از پوشاكي كه بر تن كرده بودند هيچ وسيله ديگري از زندگي خود را با خود نبردند و با مهاجرت به شهرهاي ديگر زندگي خود را از نو آغاز كردند. اين آغاز زندگي يعني بر باد دادن تجربيات فراوان بسياري از شهروندان مهاجر كه در زمينه اشتغال و فعاليت توليدي سال‌ها آنها را اندوخته بودند اما به دليل جنگ، مجبور به مهاجرت و انتخاب شغلي شدند كه در بسياري از موارد علاوه بر نداشتن سنخيت با آن مجبور به انجام آن شده بودند.

اگر بخواهيم آثار اقتصادي مترتب بر جامعه ايران را به دليل حمله دشمن به شهرها در يك نتيجه‌گيري كلي بيان كنيم مي‌توان گفت حملات دشمن به شهرها بيش از هر چيز بنيادهاي اقتصادي كشور را دچار بحران كرد. پيامد اين وضعيت را مي‌توان در موارد زير جسجو كرد: وارد شدن خسارات فراوان كه بازسازي آن نيازمند صرف هزينه بالايي بود، افزايش بيكاري كه مهم‌ترين معضل يك جامعه محسوب مي‌شود، خروج سرمايه‌ها و فرار سرمايه‌گذاران از كشور، مهاجرت بسياري از نخبگان علمي به كشورهاي ديگر، بيكاري بسياري از جوانان متخصص و يا كشته شدن آنها در جنگ و .... .

بررسي تبعات رواني ناشي از جنگ شهرها

در اذهان بسياري از مردم به ويژه زنان و كودكان جنگ، بمباران و آتش‌سوزي فقط متعلق به جبهه‌هاي جنگ است و بسياري از مردم فقط از طريق فيلم‌ها شاهد اين گونه مسائل بوده‌اند. اما تقريباً قريب به اكثريت مردم ايران در طول جنگ هشت‌ساله علي‌رغم حضور نداشتن در جبهه‌ها اين گونه مسائل را از نزديك شاهد بوده و لمس كرده‌اند. جنگ شهرها كه به عبارتي جنگ را به خانه‌ها آورد آثار رواني جبران‌ناپذيري را در ميان تمامي كساني كه در جريان اين واقعه بودند به بار آورد. ترس و اضطراب، استرس، بحران‌هاي روحي، انزوا و افسردگي، شوك و بيماري‌هاي عصبي از عمده‌ترين بيماري‌ها و مشكلاتي است كه در ميان مردم آسيب ديده از جنگ شهري ديده شده است.

در طول هشت سال جنگ، كودكان شهرها و مناطق آسيب‌ديده آسيب هاي فراواني را در زمينه‌هاي روحي و رواني متقبل شده‌اند. كودكي را تصور كنيد كه بي خبر از سياست و مناسبات قدرت، غرق بازي و هياهوي كودكي خويش است اما به يكباره با غرش هواپيماهاي دشمن، آژير خطر، وضعيت اضطراري و حتي مرگ نزديك‌ترين اطرافيان خود از جمله پدر و مادر مواجه مي‌شود، هر لحظه مرگ را مي‌بيند و دنياي كودكي‌اش با خون در هم مي‌آميزد و افراد دور و برش كم‌كم از صحنه زندگي‌اش محو مي‌شوند.(16) يك روان شناس در اين زمينه مي‌گويد: <بسياري از كودكان شهرنشين كه از جنگ شهرها آسيب ديده‌اند در تنهايي و بازگو نكردن احساسات زجرآور خود به ورطه آشفتگي رواني مي‌افتند.> وي با اشاره به تأثير ماندگار فشارهاي روحي بر كودكان در طول حملات دشمن به شهرها بر اين نكته اذعان دارد كه بحران‌هاي روحي، كودكي را در چنبره خود مي‌گيرد و در تاريكي‌هاي افسردگي محو مي‌كند و براي ساليان متمادي حتي تا آخر عمر آلام و روان‌پريشي‌ها را در روح كودك برجاي مي‌گذارد. اين گونه كودكان در طول سال‌هاي جواني و ميانسالي هم در انتظار وقوع حادثه‌اي تلخ هستند و فقط جنگ مي‌تواند موج آشفتگي را دوباره با ماندگاري جديدي ايجاد كند. از آنجا كه هشتاد درصد شخصيت آدمي در دوران كودكي و زير شش سال شكل مي‌گيرد كودكان جنگ كه خاطراتشان مملو از بمباران‌ها وسختي‌هاست و بسياري از كودكان كه در جريان حملات هوايي و زميني دشمن، دوستان و هم‌‌كلاسي‌هاي خود را از دست مي‌دهند و به دنبال امنيت از دست رفته خود روياپردازي فراوان مي‌كنند در چنين محيطي، شخصيت متزلزل خود را مي‌سازند كه در نهايت به افرادي هميشه مضطرب و در انتظار وقوع حادثه‌اي تلخ تبديل مي‌شوند. اين كودكان به دليل داشتن اعصابي ويران كه در اثر وقايع تلخي كه با آن مواجه مي‌شوند شكل مي‌گيرد با افت تحصيلي نيز مواجه مي‌شوند. فشارهايي كه در اثر ديدن صحنه‌هاي وحشتناك بمباران، از دست دادن نزديكان و دوستان و حتي وحشت تخريب مدرسه‌اي كه در آن درس مي خوانده‌اند به وجود مي آيد، آثار دهشتناكي را بر شخصيت و روان كودك بر جاي مي‌گذارد كه گاهي تا آخر عمر با وي باقي مي‌ماند.

مهرانه صالحي كه اكنون 27 ساله است در مورد دوران كودكي خود مي‌گويد: <از چهار يا پنج سالگي مجبور به ترك خانه و ديار خود در اهواز شديم و در انديمشك نزد اقوام سكني گزيديم. دوران كودكي هر كس مي‌تواند شيرين‌ترين دوران زندگي‌اش باشد اما تمام هم‌نسلان و همشهري‌هاي من اين دوره را در اضطراب به سر بردند. احساس امنيت، احساس گمشده ماست. افت تحصيلي بالا به دليل تعويض مداوم مدرسه اجتناب‌ناپذير بود. در كلاس، در تمام مدت منتظر آژير خطر بوديم و در يك اضطراب دائم قرار داشتيم>.(17)

علاوه بر كودكان، زنان و حتي مردان درگير در جنگ شهرها نيز از تبعات و فشارهاي رواني ناشي از اين جنگ در امان نمانده‌اند. فشارهاي رواني وارده بر بسياري از خانواده‌ها به دليل بمباران‌هاي هولناك، از دست دادن اعضاي خانواده و دوستان و آشنايان و تخريب خانه‌ها، لطمات رواني فراواني را سبب شده است كه در بسياري از موارد جبران ناپذير است. كسي كه در جريان يك بمباران تمام اعضاي خانواده خود را از دست مي‌دهد علاوه بر اينكه يك شوك عصبي را متحمل مي‌شود به نوعي دچار خلاء عاطفي و افسردگي و انزوا نيز مي‌گردد و از اين جهت كه احساس مي‌كند در اين دنيا تنها مانده گاهي تا مرز جنون نيز پيش مي‌رود و يا به انزوا و افسردگي مبتلا مي‌شود يا دچار روان پريشي و بيماري‌هاي عصبي جبران ناپذيري مي‌شود. زني كه در نتيجه جنگ شهرها، همسر خود را از دست مي‌دهد و از نزديك شاهد مرگ همسر خود مي‌باشد علاوه بر اين كه از لحاظ عاطفي دچار نوعي خلاء مي‌شود، به نوعي دچار نوعي احساس تحقير و سرشكستگي نيز مي‌گردد زيرا ممكن است مجبور شود براي تأمين نيازهاي خانواده خود دست به مشاغلي هم چون دستفروشي بزند كه در شأن خود نمي‌بيند. همين تحقير، سرشكستگي و انزواي زن، موجبات بيماري‌هاي رواني فراواني مي‌شود كه كودكان خانواده نيز از آن مبرا نخواهند ماند. خودكشي نيز يكي از تبعات رواني اين گونه جنگ‌ها محسوب مي‌شود كه به علل متفاوتي رخ مي‌دهد عواملي از جمله: بيكاري، از دست دادن اعضاي خانواده و تنهايي، جدايي والدين، از دست دادن دوستان، احساس پوچي، مهاجرت اجباري ، ترس و وحشت و ... . ايجاد بيماري‌هاي روحي رواني از جمله افسردگي، جنون، اضطراب، درون‌گرايي مفرط از تبعات اين نوع جنگ‌ها محسوب مي‌شود كه به تبع خود موجب بروز مشكلات ديگري از جمله افت تحصيلي، ترك تحصيل، شكوفا نشدن بسياري از استعدادها و محروم شدن جامعه از آن و دست دادن اين احساس به فرد كه بي مصرف و بي فايده است مي‌باشد. در اين زمينه حجازي ،استاندار خوزستان، تأكيد مي كند: <در ميزان قبولي در كنكور، يك سال قبل از جنگ، خوزستان در رتبه دوم بود اما اكنون در رده بيست و چهارم است كه البته سال‌هاي قبل اين رتبه نازل‌تر هم بود و اين افت باعث شد ما براي تأمين نيروهاي متخصص براي پروژه‌هاي استاني با مشكل مواجه و نيازمند نيروهاي غيربومي ساير استان‌ها شويم كه اين خود پايه‌گذار بيكاري جوانان استان و افزايش بي‌رويه مهاجرت به استان شد. اين مساله حاكي از تأثير شگرف جنگ بر افت تحصيلي است.(18)

هم‌چنين اجتماعي نشدن، روي آوردن به جايگزين‌هاي غيرمجاز براي پركردن تنهايي از جمله مواد مخدر و مشروبات الكلي كه در بسياري از موارد به دليل ترس از حملات دشمن و يا از دست دادن عزيزي كه موجب خلاء عاطفي در فرد مي‌شود رخ مي‌دهد از مسائل اجتناب‌ناپذير افراد ساكن در اين گونه شهرهاست. بسياري از شهروندان ما، به خصوص بسياري از جوانان، كه براي تسكين دردها و آلام روحي و عاطفي خود به سمت اعتياد رفتند زندگي خود را در اين راه فنا كردند و حتي با تأثير بر كودكان خود، نسل بعد را نيز از اين حملات خانمان‌سوز متأثر كردند.

تبعات فرهنگي جنگ شهرها

حمله دشمن به شهرهاي ايران علاوه بر خسارات ذكر شده، از لحاظ فرهنگي نيز خسارات جبران‌ناپذيري را موجب شد كه جبران آن زمان و هزينه گزافي را مي‌طلبد و در بسياري از موارد جبران‌ناپذير است. در بعد فرهنگي، تخريب كتابخانه‌ها، مدارس، خانه‌هاي فرهنگ، سينماها، از بين رفتن چندين ايستگاه رسانه‌اي و ارتباط جمعي، كشته شدن اهل قلم و از بين رفتن مجامع فرهنگي از ديگر آثار اجتناب‌ناپذير اين گونه حملات دشمن به شهرها محسوب مي‌شود. حمله به مدارس و مراكز آموزشي، حمله به مراكز فرهنگي، مذهبي و وسايل ارتباط جمعي و رسانه‌اي خسارت بالايي را به لحاظ فرهنگي تحميل نمود. در جدول زير آمار مربوط به حملات دشمن به مراكز فرهنگي و ارتباطي سراسر كشور آورده مي‌شود.

مشكل ديگر از بعد فرهنگي كه با بعد اقتصادي و اجتماعي رابطه تنگاتنگي داشت، ناهماهنگي فرهنگي بين مهاجرين و بوميان شهرهاي مهاجرپذير بود. اين ناهماهنگي دلايل متعددي دارد و از آن جمله مي‌توان به اين نكات اشاره كرد: سطح انتظارات مهاجرين را تغيير داد و الگوها و گرايش هاي جديد در بين آنها ايجاد كرد به گونه‌اي كه بخش قابل توجهي از مهاجرين حاضر نبودند مانند گذشته و با سبك و سياق قبلي خود زندگي كنند به همين دليل اين گروه به بازگشت به موطن اصلي خود تمايل نشان نمي‌دادند كه اين مساله بيش از همه بين جوانان ديده مي‌شد.(20) همين مساله باعث بروز مشكلاتي از قبيل تمركز جمعيت در يك نقطه و افزايش بيكاري گرديد كه از لحاظ فرهنگي زمينه‌ساز مشكلات متعددي شد، همچون: برخوردهاي فرهنگي، ناهنجاري‌هاي فرهنگي، آشفتگي فرهنگي، بحران فرهنگي، عدم تجانس فرهنگي، ناسازگاري فرهنگي و تضاد فرهنگي.(21)

علاوه بر اين، دشمن متجاوز بر خلاف مقررات و قوانين بين‌المللي به بمباران و موشك باران مساجد، مدارس، تكايا و بافت قديم شهرها اقدام نمود. از بعد ميراث فرهنگي كه ايران ميراث‌دار غني‌ترين آثار و بقاياي تاريخي است و اين آثار آيينه تمام‌نماي فرهنگ ايرانيان محسوب مي‌شد نيز خسارات قابل توجهي وارد شد. آبادان زير شليك توپ‌ها و موشك‌هاي دشمن قرار گرفت و موزه آن كه حاوي آثار نفيسي بود به شدت آسيب ديد. شهر دزفول با تمام نفاست تاريخي خود هدف دهها موشك زمين به زمين قرار گرفت و بيش از 50 درصد بافت قديمي آن به شدت نابود شد. قصر شيرين به اشغال دشمن درآمد و به چهار طاقي مربوط به دوره ساساني آن آسيب‌هاي غيرقابل جبراني وارد شد. محوطه باستاني شوش، مقبره دانيال نبي و موزه شوش مورد اصابت گلوله قرار گرفت. در حملات هوايي و موشكي عراق به شهرهاي باختران، همدان،اروميه، بروجرد و ديگر شهرهاي تاريخي خسارات جدي به مراكز فرهنگي و تاريخي آنها شد. در اثر حملات هوايي دشمن به شهر تاريخي اصفهان، مهم‌ترين بخش تاريخي شهر، حسينه شيخ‌الاسلام، مسجد آقانور، مسجد حاج محمد جعفر آباده‌اي، مسجد سيد، مسجد خان و از همه مهم‌تر مسجد جامع اصفهان كه دايره‌المعارف معماري اسلامي است، خسارات جدي وارد شد.(22) در همين راستا حمله به شهر مقدس قم و صدمه به اطراف حرم مطهر و بازار شهر و حمله به شهر تاريخي بروجرد و اصابت راكت‌هاي متعدد به اطراف مسجد جامع آن كه مربوط به قرن چهارم هجري است، قابل ذكر است. حملات هوايي و سپس حملات موشكي به شهر تهران، با توجه به تمركز موزه‌ها در آن مشكل جدي را براي حفاظت و نگهداري اشياي تاريخي به وجود آورد. كاخ موزه مربوط به دوره قاجار كه از حيث معماري ارزش فوق العاده‌اي دارد و حاوي هزاران شي ارزشمند است با توجه به قرار گرفتن در مركز شهر و بازار بارها در معرض خطر جدي قرار گرفت و قسمت هايي از آن خسارت ديد. علاوه بر اين، در نتيجه تجاوز عراق، علاوه بر خسارت مستقيمي كه به ميراث فرهنگي ايران وارد آمد خسارات غير مستقيمي نيز متوجه ميراث فرهنگي كشورمان گرديد كه از آن جمله، قاچاق عتيقه و بسياري از آثار ارزشمند فرهنگ ايراني بود كه به دليل سودجويي افراد فرصت‌طلب انجام مي‌شد كه از فرصت به دست آمده جهت ارضاي انگيزه‌هاي سودجويانه خود بهره برده و بسياري از آثار فرهنگي و تمدني ايران را از كشور خارج نمودند.(23)

در بعد فرهنگي مي‌توان سه قسمت مجزا را كه از رهگذر جنگ شهرها آسيب ديد مورد بررسي قرار داد: در قسمت اول، مكان‌هاي فرهنگي از جمله كتابخانه‌ها و سينماها، و همچنين حاملان فرهنگي مثل وسايل ارتباط جمعي و اهل قلم قابل ذكرند كه به دليل آسيب‌هايي كه در اين نوع جنگ ديدند ضربات جبران ناپذيري بر پيكره فرهنگ اين مرز و بوم وارد آمد.

قسمت دوم شامل ارتباطات فرهنگ و فرهنگ عامه مردم است كه در حملات دشمن به مناطق شهري و روستايي و اجبار بسياري از مردم به مهاجرت، نوعي تضاد فرهنگي را موجب گرديد كه در بسياري از موارد موجب ايجاد درگيري بين افراد بومي و مهاجرين گرديد. اگرچه بسياري از اين اختلافات به دلايل اقتصادي و يا اجتماعي رخ مي‌داد اما ريشه اكثر آنها دوگانگي و تضاد فرهنگي بين اين دو گروه ضربه خورده از اين نوع جنگ بود.

قسمت آخر كه در بعد فرهنگي قابل ذكر است ميراث فرهنگي كشور بود كه مهم‌ترين بخشي بود كه از جنگ شهرها ضربه خورد تا جايي كه حتي مجامع بين‌المللي نيز نتوانستند در مقابل آن سكوت نمايند و نسبت به تجاوز به ان واكنش نشان دادند.

نتيجه گيري‌

بررسي جنبه‌هاي گوناگون جنگ هشت ساله ايران و عراق و شناخت مسايل پيدا و پنهان آن مستلزم بينشي دقيق است، به خصوص اگر به دنبال آشكار كردن زواياي تاريكي از يك جنگ باشيم كه كمتر آن را مورد بررسي قرار داده‌اند و تنها شاهدان ما از آن سال‌ها كتب، مقالات و خاطرات كساني باشد كه در آن درگير بوده‌اند. اگرچه برخي از آثار حملات صدام به شهرهاي ايران، هنوز هم بر جاي مانده است مانند آنچه كه استاندار خوزستان بر آن تأكيد دارد و توسعه‌نيافتگي و بيكاري جوانان اين استان را ناشي از دوران جنگ مي‌داند، ليكن بررسي اين واقعه از بطن خود و آثاري كه بلافاصله بعد از وقوع، بر جاي گذاشت ما را بهتر با تبعات بلند مدت آن آشنا مي‌سازد.

با بررسي‌هاي انجام شده مي‌توان در چهار حوزه مطرح شده آثار و تبعات جنگ شهرها را مشاهده نمود. در بعد اجتماعي تجاوزات صدام وقايعي را براي بسياري از خانواده‌هاي ايراني رقم زد كه بسيار ناگوار بود. مهاجرت گسترده، فقر، بي‌سرپرست شدن بسياري از خانواده‌ها، فروپاشي كانون بسياري از خانواده‌ها، عدم ثبات، دزدي، اعتياد و ... از جمله مسايلي بود كه بسياري از شهروندان مورد حمله با آن درگير بودند. مهاجرت گسترده مردم شهرهاي مرزي ايران به مناطق مركزي و شمالي كشور، موجبات بروز مشكلات متعددي را فراهم آورد كه از جمله آن مي‌توان به مسايلي همچون: حاشيه‌نشيني، روي آوردن به مشاغل كاذب، ايجاد تضاد و درگيري بين بوميان شهري و مهاجرين، تمركز جمعيت و ناكافي بودن امكانات شهرها براي پاسخگويي به نياز مهاجرين اشاره كرد. اگرچه اين سيل مشكلات با پايان گرفتن بمباران مناطق مسكوني و غيرنظامي‌تا حدودي متوقف شد و زمينه لازم براي حل مشكلات فراهم شد، اما اين تبعات به نوبه خود زمينه ساز مشكلات اجتماعي ديگري شد كه تا مدت‌ها ادامه يافت. از جمله اين مشكلات مي‌توان به مسايلي همچون، عدم شكوفايي استعداد بسياري از جوانان به دليل مشكلات ناشي از جنگ و محروم شدن كشور از استعداد‌هاي آنان، فرار بسياري از جوانان باهوش و حتي سرمايه‌گذاران به دليل نبود امكانات و امنيت كه در بلند مدت تأخير در توسعه كشور را موجب گرديد و همچنين عدم توسعه شهرهايي كه بيشتر مورد حمله قرار گرفتند و تمركز جمعيت در شهرهاي مهاجرپذير به ويژه شهر تهران اشاره كرد.

در بعد اقتصادي نيز جنگ شهرها تبعات كوتاه مدت و بلند مدت زيادي را بر جاي گذاشت: بيكاري، تورم، شكاف طبقاتي، فقر، عدم امكان سرمايه‌گذاري‌هاي مولد، خروج سرمايه‌هاي فراوان به دليل فقدان امنيت و مصرف‌گرايي از جمله آثار كوتاه مدتي بود كه پس از حمله دشمن به بسياري از مناظق صنعتي، كشاورزي، دامداري و همچنين سكوهاي نفتي ايران دامنگير كشور گرديد. اين تبعات كوتاه مدت زمينه‌ساز آثار بلند مدتي گرديد كه تا مدت‌ها اقتصاد كشور را درگير خود نمود. به‌عنوان مثال، هزينه‌اي كه مي‌بايست صرف توسعه اقتصادي كشور مي‌شد مي‌بايست صرف بازسازي مناطق صنعتي آسيب ديده از اين حملات مي‌شد و اين امر توسعه اقتصادي كشور را تا چند سال به تأخير انداخت. همچنين، بيكاري بسياري از كشاورزان ضربه ديده از دشمن كه مجبور به مهاجرت به شهرها گرديده اما حرفه ديگري را نمي‌دانستند موجب افزايش بيكاري، افزايش جمعيت، فقر و حاشيه‌نشيني گرديد كه اين مسايل، زمينه‌ساز بروز مشكلات متعدد اجتماعي و رواني گرديد.

در بعد روان شناختي نيز مي‌توان بسياري از استرس‌ها، ناكامي‌ها و ترس‌هاي مفرط كنوني در جوانان كشور را معلول بمباران‌هايي دانست كه دوران كودكي اين جوانان كنوني را مشوش نمودند. اگرچه بسياري از افراد بعد از حمله دشمن به شهرشان از بعد رواني ضربه سختي خوردند، اگرچه بسياري از آنها به يك اضطراب دائمي مبتلا شدند، يا يك شوك عصبي را از سر گذراندند و يا برخي كه بسيار غافلگير شده بودند تا مرز ديوانگي پيش رفتند اما نبايد فراموش كرد بسياري ازهمان افراد اكنون نيز در جامعه مشكل دارند، بسياري از آنها هنوز هم منتظر وقوع يك اتفاق تلخ هستند و يا به دليل مشكلاتي كه داشته‌اند فرزندان و اطرافيان خود را نيز متأثر نموده‌اند و همين مساله بخش بزرگي از جامعه را درگير خود كرده است.

از بعد فرهنگي نيز همان طور كه مطرح شد تبعات به بار آمده از اين نوع جنگ در بسياري از موارد جبران‌ناپذير بوده است. ويراني يك بناي تاريخي حتي در صورت بازسازي آن، ويراني يك كتابخانه حتي در صورت جايگزين كردن آن و كشته شدن يك شاعر، نويسنده و يا فيلمنامه نويس، ضربات جبران‌ناپذيري را بر فرهنگ كشورمان به دنبال داشته است. در نتيجه مي‌توان گفت كه علاوه بر بعد سياسي كه در متون نظامي به آن پرداخته شده، جنگ شهرها از چهار بعد اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و روان شناختي نيز داراي آثار و تبعاتي براي ايران بوده كه اين آثار هم در كوتاه مدت و هم در بلند مدت قابل مشاهده است. نكته قابل ذكر ديگر اينكه همه اين ابعاد با يكديگر در ارتباط متقابل هستند. به عنوان مثال، مهاجرت اجباري ساكنان شهرهاي مرزي به ديگر شهرها، بروز مشكلات اقتصادي فراواني از جمله بيكاري و فقر را موجب گرديد كه همين مشكلات اقتصادي در بسياري از موارد زمينه‌ساز بيماري‌هاي رواني فراوان از جمله استرس، انزوا و ...گرديد. همچنين همين مشكلات رواني و اقتصادي زمينه‌ساز مشكلات اجتماعي فراواني نظير دزدي، سرقت، طلاق و يا مشكلات فرهنگي از جمله تضاد فرهنگي گرديد.

در هر حال، تبعات جنگ شهرها در ايران بسيارگسترده است تبعاتي كه براي برطرف كردن آن، علاوه بر اينكه بايد هزينه فراوان و زمان طولاني را صرف كرد بايد اعتراف كرد كه برخي از آنها نيز غير قابل جبران است. مواردي همچون از دست رفتن عزيزي و يا فروپاشي كانون خانواده‌اي و يا تخريب يك اثر باستاني حتي در صورت بازسازي و مرمت آن.

ياداشت‌ها

1.   حميرا حيدريان، "جنگ شهرها تاريخ از ياد نميبرد" نشريه مدير عامل ايرانا، اسفند 1385، ص1.

2.   ميلتون بافينگتون، "موارد نقض حقوق بين‌الملل در جنگ ايران و عراق" مجموعه مقالات ارايه شده در كنفرانس تجاوز و دفاع، بازشناسي جنبه‌هاي تجاوز و دفاع، تهران: انتشارات سپهر، جلد اول، چاپ اول بهمن 1368، صص319-320.

3.   موسي كاظمي، " تحليل آماري جنگ شهرها از تهاجم ارتش عراق به ايران تا اتش بس" برگرفته از كتاب تأملي در جنگ ايران و عراق چند مساله راهبردي، تهران، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ،زمستان1380، صص 159-160.

4.   صفت اله طاهري شميراني، "حمله به مناطق مسكوني وافراد غير نظامي" انتشارت دانشگاه شيراز؛ برگرفته از كتاب مجموعه مقالات دومين گردهمايي دانشگاه شيراز پيرامون نقش پژوهش در بازسازي، 1367، ص147.

5.   رئيسي، علي اكبر: "جنگ شهرها" (3خرداد88www.dsrc.ir   (

7.   محمد رضا غفوري، "جنگ شهرها" روزنامه آفتاب يزد، مهر1380.

8.   يحيي فوزي، تحولات سياسي اجتماعي بعد از انقلاب اسلامي در ايران، تهران: موسسه چاپ و نشر عروج ،جلد دوم، 1384 ،ص57.

9.   عزت‌اله نوذري و شاپور ميلان، " مهاجرت اجباري بر اثر جنگ تحميلي" برگرفته از كتاب مجموعه مقالات دومين گردهمايي دانشگاه شيراز پيرامون نقش پژوهش در بازسازي، بهمن1368، ص226.

10.  عبدالعلي لهسايي زاده، "جنگ و مهاجرت: بررسي نظري وضعيت مهاجرين جنگي" برگرفته از كتاب مجموعه مقالات دومين گردهمايي دانشگاه شيراز پيرامون نقش پژوهش در بازسازي، بهمن 1367، ص214.

11.  كاظمي، پيشين، ص 69.

12.  علي شرزه‌اي و محمد علي قطميري، "تحليل برخي از اثرات جنگ بر اقتصاد ايران و نتايج آن در امر بازسازي" انتشارت دانشگاه شيراز؛ برگرفته از كتاب مجموعه مقالات دومين گردهمايي دانشگاه شيراز پيرامون نقش پژوهش در بازسازي، بهمن1368، ص185.

13.  غفوري، پيشين، ص 1.

14.  فخري جمشيدي، "بيكاري و تبعات ان در ميان مهاجرين جنگ تحميلي" نشريه كار و جامعه، آذر 1380، ص3.

16.  شهرزاد هاشمي، "كودكي گمشده در جنگ: نگاهي به تأثير جنگ هشت ساله بر كودكان" نشريه كارگزاران، خرداد 1386، ص1.

17.  هاشمي، همانجا.

19.  كاظمي، پيشين، صص169 و172.

20.  جمشيدي،‌ پيشين، ص 4.

21.  لهسايي‌زاده، پيشين،ص 213.

22.  سيد احمد موسوي، ميراث فرهنگي و جنگ تحميلي، تهران: سازمان ميراث فرهنگي كشور،1370، صص6-7.

23.  مهدي حجت، "جنگ تحميلي و ميراث فرهنگي" بازشناسي جنبه‌هاي تجاوز و دفاع، مجموعه مقالات ارايه شده در كنفرانس تجاوز و دفاع ، تهران : انتشارات سپهر، جلد دوم، چاپ اول 1368، ص375.

ãäÇÈڝ

6.   seitic-iqarið1ð831-nm/swen /moc.semital.selcitra//:ptth)2009 nuj 2( ,stegrat narI fo gnidnuoP iqarI ecreiF retfA tceffE ni yltnerappA ecurT 'raw seitiC   ,ECALLAW .P SELRAHC.

51.  1387.moc.swen-nadaba//:ptth.

81.  14/ana/moc.swen-nadaba//:ptth.

لینک کوتاه :
کد خبر : 1538

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال
  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245