دوازدهم اردیبهشت سالروز شهادت شهید مرتضی مطهری و روز بزرگداشت معلم است. معلمی که به فرموده امام خمینی (ره) شغل انبیاست. معلمین در هر جامعه‌ای نقش بسیار حساس و مهمی دارند و بار مسئولیت بر دوش آن‌ها بسیار زیاد است؛ بنابراین ارج نهادن به مقام و منزلت معلم تقدير و سپاس از تمامی خوبی‌ها، ارزش‌ها و كمالات انسانی است.
تربیت و آموزش دو مقوله بسیار مهم برای رسیدن به پیشرفت در هر جامعه‌ای محسوب می‌شوند. این دو مقوله حتی در دوران دفاع مقدس نیز به دست فراموشی سپرده نشد و به‌نوعی جنگ و دفاع مقدس یک دانشگاه انسان‌سازی بود. در این دانشگاه رزمندگان آموزه‌های انسانی بسیاری آموختند و در امتحان الهی شرکت کردند.
باید گفت در جبهه‌های جنگ فقط رزمندگان نمی‌جنگیدند بلکه در اوقاتی که مناطق جنگی در شرایط بهتر و آرام‌تری به سر می‌برد، به دانش آموزان حاضر در خطوط نبرد آموزش‌های درسی داده می‌شد. اما آموزش‌های درسی یک بعد فعالیت‌ها بود و فرماندهان هم برای داشتن نیروهای زبده و کارورزیده و جنگجو در تلاش برای آموزش نظامی به نیروهای خود بودند تا با فنون رزمی آشنا شوند.
به‌راستی‌که این معلمین در حوزه نظامی با کمترین امکانات و با بهره‌گیری از تجارب عملیات‌های گذشته، توانستند نیروهایی را پرورش بدهند که در حوزه‌های مختلف تخصصی بهترین عملکردها را از خود نشان دهند.
شاید در اوایل جنگ نیروهای اعزامی شناخت کمی به جنگ و تسلیحات داشتند و برخی تنها یک دوره کوتاه را آموزش‌دیده و بعد به مناطق جنگی اعزام شده بودند ولی با آموزش‌هایی که به نیروها داده شد، توان رزمندگان در برخورد و مواجهه با دشمن بیشتر شد.
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به مناسبت سالروز مقام معلم، اقدام به انتشار صوتی کرده است که در آن شهید حاج حسین بصیر طی عملیات تکمیلی والفجر 8 در بیست و دوم اردیبهشت سال 1365 بر استمرار و مداومت بر آموزش به‌عنوان ضرورت‌های دستیابی به پیشرفت سخنرانی کرده است.
در این صوت می‌شنویم:
«این مطالبی که برای پیشرفت ما بوده الحمدالله این بود که یکی انسان توکل بر خدا داشته باشد در درجه اول، دوم باید آموزش را ببینند. یعنی اجباری بشود براي نيرو که همين امروز من یک جروبحث داشتم با يک نيرو، گفت که من از آن‌وقتی که جبهه آمدهام، پنج سال است دارم جنگ می‌کنم همه‌اش آموزش همه‌اش آموزش! گفتم هنوز معنی جنگ را متوجه نشدی، شما شايد در عمليات‌های گذشته فتح‌المبين، بيت‌المقدس یا رمضان یا محرم يا مثلاً والفجر 1 و 2 و 3 و خلاصه به هر نحوی شده در عملیات بودی، شاید همه عملیات‌ها بودی ولی عمليات بيت‌المقدس یک عملياتی بود که واقعاً يک دگرگونی در اگر جنگ ما انجام نداده در لشکر ما انجام داده. و یا خود مثلاً بدر اگر ما نتوانستيم موفقيت صددرصد را به وجود بیاوریم، ضعف‌های خودمان را متوجه شدیم در عمليات قدس پياده کرديم و موفق بوديم. در عمليات قدس هم ما متوجه شديم که بعضی از مسائل درست بود قوت بود و حتی یک نفر از دشمن هم برنگشت بگوید که مثلاً چه بلايی به سر ما آمده در عملیات قدس؟ بازهم ما آنجا ضعفی داشتیم که متوجه شدیم ضعف‌ها را در عمليات والفجر 8 تبديل به قوت کرديم و آن مرحله عملیات به وجود آمد که آن‌همه انعکاس جهانی داشت و حتی برای خودمان هم تازگی داشت و خيلی مطالب را هم به دست آورديم که الآن داريم سر نيرو پياده می‌کنيم به لطف خدا.»
